English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (6 milliseconds)
English Persian
planetary influence تاسیس ستارگان یا کواکب
Other Matches
institutive تاسیس شده تاسیس کننده
the stars twinkle ستارگان
star catalogue فهرست ستارگان
star chart نقشه ستارگان
variable stars ستارگان متغیر
nedula سحاب ستارگان
an infinitude of stars ستارگان بیشمار
circumpolar stars ستارگان دور قطبی
asterium عنصر ویژه ستارگان
asterism برج دستهای از ستارگان
interstellar واقع در میان ستارگان
interstellar space فاصله میان ستارگان
main sequence stars ستارگان رشته اصلی
sight رصد کردن ستارگان
sights رصد کردن ستارگان
scintillation چشمک زدن ستارگان
circumpolar stars ستارگان پیرا قطبی
starfinder وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
starlight scope دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
astrophotography عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
heliometry پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
sextant وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
nebula تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
establishment تاسیس
constitutions تاسیس
enacment تاسیس
constitution تاسیس
institution تاسیس
establishments تاسیس
foundation تاسیس
erection تاسیس
erections تاسیس
incorporates تاسیس کردن
incorporate تاسیس کردن
set up تاسیس کردن
re establishment تاسیس مجدد
foundress زن تاسیس کننده
the institution of a universit تاسیس دانشگاه
enaction برقراری تاسیس
founded تاسیس شده
incorporating تاسیس کردن
promoted تاسیس کردن
establish تاسیس کردن
promoting تاسیس کردن
promotes تاسیس کردن
found تاسیس کردن
promote تاسیس کردن
founds تاسیس کردن
invent تاسیس کردن
invents تاسیس کردن
establishes تاسیس کردن
establishing تاسیس کردن
invented تاسیس کردن
institution تاسیس قضایی
constitute تاسیس کردن
constituted تاسیس کردن
constitutes تاسیس کردن
constituting تاسیس کردن
make تاسیس کردن
makes تاسیس کردن
inventing تاسیس کردن
to found a college دانشکدهای تاسیس کردن
founds تاسیس کردن ریختن
re establish دوباره تاسیس کردن
found تاسیس کردن ریختن
institute شورا تاسیس کردن
institutes شورا تاسیس کردن
instituted شورا تاسیس کردن
instituting شورا تاسیس کردن
reestablish دوباره بر قرار یا تاسیس کردن
industrializing بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializes بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialises بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialising بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialize بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
equitable mortgage از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
encaenia جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
Carthusian [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
constituting تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
Jesuits عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
constitutes تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
Jesuit عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
constituted تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
karmathian تیره اسلامی که قرمط نام درسده نهم میلادی تاسیس کرد
constitute تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
breach of trust کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
food and agricultural organization از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
democratic party یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
dedications در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
dedication در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
league of nations تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
pan american union سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
fascism نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
institutes برقرار کردن تاسیس کردن
instituting برقرار کردن تاسیس کردن
constitute تاسیس کردن ترکیب کردن
constituted تاسیس کردن ترکیب کردن
institute برقرار کردن تاسیس کردن
constituting تاسیس کردن ترکیب کردن
instituted برقرار کردن تاسیس کردن
constitutes تاسیس کردن ترکیب کردن
socialist international بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
congress party (indian national congress حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
trusts تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
to lay the foundations of بر پا کردن تاسیس کردن
tontine تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com