Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (7 milliseconds)
English
Persian
emphatic
تاکید شده
Search result with all words
statement
بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statements
بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
corroboration
تاکید
stress
اهمیت تاکید
stress
تاکید کردن
stresses
اهمیت تاکید
stresses
تاکید کردن
stressing
اهمیت تاکید
stressing
تاکید کردن
assertion
تاکید
overemphases
تاکید بیش از حد
overemphasis
تاکید بیش از حد
affirmation
تاکید
affirmations
تاکید
punctuation
نشان گذاری تاکید
emphasis
تاکید
accent
تاکید تشدید
accent
تاکید کردن
accent
تاکید
accented
تاکید تشدید
accented
تاکید کردن
accented
تاکید
accenting
تاکید تشدید
accenting
تاکید کردن
accenting
تاکید
accents
تاکید تشدید
accents
تاکید کردن
accents
تاکید
reverse
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversed
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverses
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversing
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
underscore
تاکید
underscored
تاکید
underscores
تاکید
underscoring
تاکید
accentuate
تکیه دادن تاکید کردن
accentuated
تکیه دادن تاکید کردن
accentuates
تکیه دادن تاکید کردن
accentuating
تکیه دادن تاکید کردن
overemphasised
بیش از حد تاکید کردن
overemphasises
بیش از حد تاکید کردن
overemphasising
بیش از حد تاکید کردن
overemphasize
بیش از حد تاکید کردن
overemphasized
بیش از حد تاکید کردن
overemphasizes
بیش از حد تاکید کردن
overemphasizing
بیش از حد تاکید کردن
enforce
تاکید کردن
enforced
تاکید کردن
enforces
تاکید کردن
enforcing
تاکید کردن
accentual
دارای تاکید
accentuation
تاکید
ascensive
موکد تاکید کننده
bolshevism
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
dual intensity
تاکید علائم خاص
emphases
تاکید
ingeminate
تکرار و تاکید کردن
inward looking development policies
درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
play up
تاکید کردن
potsdom agreement
تاکید وتشریح کردند
tolay street on
تاکید کردن
yalta conference
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
afrocentric
<adj.>
تاکید بر ایده ها، سبک و ارزش های آفریقایی
to emphasize
تاکید کردن
[زبان شناسی]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com