Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
English
Persian
overt collusion
تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
Other Matches
tacit collusion
تبانی چند شرکت
take over bid
پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
interacts
برای عمل کردن روی یکدیگر
interacting
برای عمل کردن روی یکدیگر
interact
برای عمل کردن روی یکدیگر
interacted
برای عمل کردن روی یکدیگر
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
standstill
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
buyer's market
بازار مناسب برای خریدار
win a lady's hand
موافقت زنی را برای ازدواج جلب کردن
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
talk into
<idiom>
موافقت شخصی برای انجام کاری راجلب کردن
c clamp
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
wire locking
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
cleco fastener
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
board
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
electronic
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
boarded
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
authoring
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
collusion
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
nundinal letter
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
plaiting
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
reciprocal agreement
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
resident
ما برای یک شرکت کار کند
residents
ما برای یک شرکت کار کند
offices
مناسب برای استفاده در شرکت
office
مناسب برای استفاده در شرکت
entry fee
مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
nominate
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
to bar somebody from a competition
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
nominates
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
incorporation
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
go in for
<idiom>
شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
starter's list
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
equipment
وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
wordprocessing
شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
promotion money
دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
to call a meeting of the board of directors
برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
offshore company
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
ml
IB برای کنترل روبوت ها
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
big blue
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
entrymate
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
consortium
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortia
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
micropro
یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
consortiums
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
providers
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
introducing
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
starting fee
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
lotus
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotuses
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
introduces
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
provider
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
COMPAQ
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
introduced
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
fix
تبانی
cahoot
تبانی
conspiracy
تبانی
conspiracies
تبانی
collusion
تبانی
fixes
تبانی
clamp anf rake
مانور برای کنترل گوی درمواجه
cp/m
برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers
prospectus
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
registers
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
processes
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
tail
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
process
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
registering
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
appliance
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
serviced
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
appliances
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
tailed
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
service
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
tails
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
register
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
covin
تبانی دوزوکلک
collusion
تبانی کردن
covinous
تبانی کننده
collude
تبانی کردن
tacit collusion
تبانی ضمنی
colluding
تبانی کردن
colludes
تبانی کردن
colluded
تبانی کردن
proprietary file format
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
command heading
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
gill
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
dials
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
statement
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
take over bid
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
dialled
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
backward
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dial
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
communication
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
backwards
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dialed
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
statements
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
bids
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bid
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
gill type flap
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
microsoft
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
bell crank
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
reserved character
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
to play booty
تبانی یاساخت وپاخت کردن
subscribed
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
macwrite
برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
device driver
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
enquiry
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
device handler
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
cam
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
operators
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
cams
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
operator
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
texts
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
job
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
hypertalk
زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
rogue indicator
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
front panel
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
text
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
jobs
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
bolster
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
attitude motor
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
aux
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
job
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
lingoes
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
lingo
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
captures
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
yoke
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
capturing
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
bolstered
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
bolsters
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
jobs
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
Novell
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
ashton tate
یک شرکت نرم افزاری درکالیفرنیا که برای ریزکامپیوترها نرم افزارتولید میکند
telegenic
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
resolutions
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolution
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
directive
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
jetevator
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
copyright
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
warping
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
physical record
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
check point
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
directives
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
controlled thermonuclear reaction
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
copyrights
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
market value
در بازار قیمت بازار
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
red, green, blue
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
separates
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com