Dictiornary-Farsi | تبدیل با پلاتین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
platiforming	تبدیل با پلاتین


Other Matches

accelerator winding	سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
breaker point	پلاتین
breaker contact	پلاتین
platinium	پلاتین
ignition points	پلاتین
tin plate bar	پلاتین
circular blank	پلاتین
contact piece	پلاتین
platinum	پلاتین
ignition points	پلاتین دلکو
interrupter cam	بادامک پلاتین
platiniferous	پلاتین دار
ignition vibrator	پلاتین دلکو
ignition interrupter	پلاتین دلکو
interrupter arm	اهرم پلاتین
interrupter lever	اهرم پلاتین
platinic	وابسته به پلاتین
platinoid	شبیه پلاتین
platinum black	پلاتین سیاه
platinous	محتوی پلاتین
interrupter contact	کنتاکت پلاتین
interrupter gap	دهانه پلاتین
ignition breaker	پلاتین دلکو
points	قطبهای پلاتین
points	پلاتین دلکو
interrupter spring	فنر پلاتین
platinum	پلاتین یا طلای سفید
platinum iridium alloy	الیاژ پلاتین- ایریدیم
platinotype	عکاسی بوسیله املاح پلاتین
platinize	پلاتین روی چیزی کشیدن
novatio non presumiter	تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
platinize	با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
platinum black	گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
platinum metal	ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
anticathode	قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
transiguration	تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale	مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
restitution	تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler	اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
white gold	الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
binary to octal conversion	تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion	تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
conversion	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
platina	پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
conversions	تبدیل
transforms	تبدیل
transformation	تبدیل
code conversion	تبدیل کد
transforming	تبدیل
connector	تبدیل
reductions	تبدیل
reducer	تبدیل
reduction	تبدیل
reforming	تبدیل
transmutation	تبدیل
transform	تبدیل
conversion	تبدیل
interconversion	تبدیل
transformed	تبدیل
converter	تبدیل گر
convert	تبدیل
reduce	تبدیل
changes	تبدیل
permutations	تبدیل
changing	تبدیل
commutation	تبدیل
panification	تبدیل
cinversion	تبدیل
converts	تبدیل
changed	تبدیل
reduces	تبدیل
shift	تبدیل
reducing	تبدیل
move	تبدیل
permutation	تبدیل
change	تبدیل
converting	تبدیل
translation	تبدیل
toggles	تبدیل
toggle	تبدیل
alteration	تبدیل
modification	تبدیل
converted	تبدیل
adapter	تبدیل
saccharification	تبدیل به قند
calcification	تبدیل به اهک
c.r.	تبدیل کاتالیزوری
reductional	تبدیل کاهش
transformer	تبدیل کننده
code conversion	تبدیل رمز
salification	تبدیل به نمک
incommutability	تبدیل ناپذیری
rotary converter	تبدیل گر گردان
bituminize	تبدیل بقیرکردن
approach transition	تبدیل ورودی
interconversion	تبدیل متقاطع
calcination	تبدیل باهک
scorify	تبدیل به کف کردن
changer	تبدیل میکند
cineration	تبدیل بخاکستر
silicification	تبدیل بسنگ
silicification	تبدیل به درکوهی
change over switch	کلید تبدیل
catforming	تبدیل با کاتالیزور
catalytic reforming	تبدیل کاتالیزوری
basify	تبدیل به قلیاکردن
similarity transformation	تبدیل مشابهتی
reduction coefficient	ضریب تبدیل
solidification	تبدیل به جامد
transmutation	تبدیل عناصر
vaporization	تبدیل به بخار
transmutation	تبدیل هستهای
incommutably	تبدیل ناپذیر
reducer	تبدیل کننده
changer	کلید تبدیل
media conversion	تبدیل رسانه ها
commute	تبدیل کردن
laplace transformation	تبدیل لاپلاس
transmuting	تبدیل کردن
transmutes	تبدیل کردن
transmuted	تبدیل کردن
transmute	تبدیل کردن
phase transition	تبدیل فاز
hedging	تبدیل پوششی
evaporated	تبدیل به بخارکردن
upturn	تبدیل به احسن
lactation	تبدیل به شیر
commuted	تبدیل کردن
monarchize	تبدیل به سلطنت
money exchange	تبدیل پول
multi way switch	کلید تبدیل
nuclear transformation	تبدیل هستهای
parallel conversion	تبدیل موازی
liquefaction	تبدیل به مایع
commuting	تبدیل کردن
commutes	تبدیل کردن
lapidification	تبدیل به سنگ
lamp bulb adapter	تبدیل لامپ
power converter station	پست تبدیل
process conversion	تبدیل فرایند
internal conversion	تبدیل باطنی
reductions	اختصار تبدیل
reduction	اختصار تبدیل
prtrifaction	تبدیل به سنگ
actification	تبدیل به سرکه
transformation	تبدیل صورت
internal conversion	تبدیل درونی
interconvertible	قابل تبدیل
animalization	تبدیل به حیوان
aggravation	تبدیل به بدتر
evaporate	تبدیل به بخارکردن
acidifier	تبدیل به اسیدکننده
transforms	تبدیل کردن
transforming	تبدیل کردن
transformed	تبدیل کردن
transform	تبدیل کردن
evaporating	تبدیل به بخارکردن
evaporates	تبدیل به بخارکردن
transformers	تبدیل کننده
converter	تبدیل کننده
data conversion	تبدیل داده ها
decimalize	تبدیل به اعشارکردن
gleization	تبدیل به خاک رس
demodulator	تبدیل میکند
conversion price	بهای تبدیل
gear level	تبدیل کردن
direct reading galvanometer	گالوانومتر بی تبدیل
direct conversion	تبدیل مستقیم
double conversion	تبدیل دوگانه
glassy transition	تبدیل شیشهای
to turn [into]	تبدیل شدن [به]
heat of transformation	گرمای تبدیل
current transformation	تبدیل جریان
hepatization	تبدیل بجگر
transrorm	تبدیل کردن
converter	الت تبدیل
two way wiring	اتصال تبدیل
convertibility	قابلیت تبدیل
convertibles	قابل تبدیل
vitrification	تبدیل به شیشه
convertible	قابل تبدیل
interchangeable	قابل تبدیل
convertor	تبدیل کننده
convertor	الت تبدیل
hydroforming	تبدیل هیدروژنی
to transform [into]	تبدیل کردن [به]
convert	تبدیل کردن
redeploy [staff]	تبدیل کردن
fiel conversion	تبدیل پرونده
fiel conversion	تبدیل فایل
file conversion	تبدیل فایل
frequency conversion	تبدیل فرکانس
reset	تبدیل کردن
transact	تبدیل کردن
frequency changing	تبدیل فرکانس
frequency change	تبدیل بسامد
reducing	تبدیل کردن
reduces	تبدیل کردن
reduce	تبدیل کردن