English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
producer advertising تبلیغ توسط سازنده
Other Matches
unbundled اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
pertubative اشفته سازنده مضطرب سازنده
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
small ad تبلیغ
promotions تبلیغ
advertisement تبلیغ
promotion تبلیغ
publicity تبلیغ
propagation تبلیغ
advertising تبلیغ
propaganda تبلیغ
propagandism تبلیغ
advertisements تبلیغ
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
propagation تکثیر تبلیغ
stunt advertising تبلیغ مهیج
sales promotion تبلیغ فروش
proselytism تبلیغ حزبی
proselytism تبلیغ دینی
proselyte تبلیغ شدن
proselyte تبلیغ کردن
propagable قابل تبلیغ
snake oil تبلیغ میکند
publitize تبلیغ کردن
propagation تبلیغ کردن
stunt advertising تبلیغ موثر
for publicity purposes به منظور تبلیغ
advertises تبلیغ کردن
advertised تبلیغ کردن
propagandize تبلیغ کردن
advertising claim شعار تبلیغ
advertise تبلیغ کردن
evangelism تبلیغ مسیحیت
counter propaganda تبلیغ متقابل
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
sales promotion تبلیغ جهت فروش
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
illicit advertising تبلیغ غیر مجاز
producer advertising تبلیغ محصولات صنعتی
press agent مامور اگهی و تبلیغ
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
target audience گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
banners پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
banner پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
Salvation Army تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
advertorial تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
barker پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
fabricant سازنده
constructive سازنده
producers سازنده
wright سازنده
constituent سازنده
constituents سازنده
compositors سازنده
fomative سازنده
concoctor سازنده
constructor سازنده
fabricator سازنده
compositor سازنده
manufacturer سازنده
components سازنده
manufacturers سازنده
builders سازنده
component سازنده
builder سازنده
instrumentalists سازنده
instrumentalist سازنده
makers سازنده
maker سازنده
producer سازنده
fabricator سازنده وسایل
incorporator یکی سازنده
computer manufacturer سازنده کامپیوتر
enslaver بنده سازنده
composer سازنده مصنف
lubricant روان سازنده
qualifiers ملایم سازنده
composers سازنده مصنف
components جزء سازنده
elucidatory روشن سازنده
distractive پریشان سازنده
lubricated روان سازنده
lubricating روان سازنده
factors سازنده فاکتور
factor سازنده فاکتور
ingredients عنصر سازنده
lubricants روان سازنده
builder موسس سازنده
builders موسس سازنده
ingredient عنصر سازنده
lubricate روان سازنده
procreation سازنده زایش
alterative دگرگون سازنده
dissipative پراکنده سازنده
dispossessor بی بهره سازنده
qualifier ملایم سازنده
depletive تهی سازنده
deific خدا سازنده
coordinative متناسب سازنده
lubricates روان سازنده
assuror مطمئن سازنده
assurer مطمئن سازنده
restrictive محدود سازنده
interceptive جدا سازنده
renovator باز نو سازنده
lutist سازنده عود
refrigrative خنک سازنده
refrigerative خنک سازنده
film developer سازنده فیلم
melodist سازنده ملودی
qualificatory محدود سازنده
component جزء سازنده
manifestative اشکار سازنده
manufacturer's agent نماینده سازنده
presentive مجسم سازنده
manufacturers' agent نماینده سازنده
separative جدا سازنده
sonneteer سازنده غزل
spoiler فاسد سازنده
inveigler گمراه سازنده
irradiative روشن سازنده
vitiator تباه سازنده
purificative پا سازنده تطهیری
suppressor موقوف سازنده
suppressive موقوف سازنده
procreator موجد سازنده
subjugator مطیع سازنده
supersessive لغو سازنده
mitigatory سبک سازنده مخفف
reflectional بازتابنده منعکس سازنده
original equipment manufacturer سازنده تجهیزات اصلی
paper stainer سازنده کاغذهای دیواری
diallist سازنده ساعت افتابی
ceramist سازنده فروف سفالین
boiler maker سازنده دیگ بخار
boilermaker سازنده دیگ بخار
ceramicist سازنده فروف سفالین
procurer فراهم سازنده جاکش
manufacturers تولید کننده سازنده
reflective بازتابنده منعکس سازنده
formative ترکیب کننده سازنده
composition نسبت اجزاء سازنده
composition نسبت اجزای سازنده
toyer سازنده اسباب بازی
compositions نسبت اجزای سازنده
manufacturer تولید کننده سازنده
purificatory پاک سازنده تطهیری
compositions نسبت اجزاء سازنده
wright کارگر سازنده نجار
metrist سازنده نظم وشعر
loathful دافع بیرغبت سازنده
manufacturer's software نرم افزار سازنده
ideologue سازنده ایده ئولوژی
indican ماده سازنده نیل
elucidative تفسیری روشن سازنده
evangelization تبلیغ یاموعظه ازروی انجیل ترویج انجیل یادین مسیحی
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
assimilator تحلیل برنده همانند سازنده
perversive گمراه کننده منحرف سازنده
pastoralist سازنده شعرهای روستایی چوپان
producer عمل اورنده سازنده باراورنده
humiliating پست سازنده خفیف کننده
producers عمل اورنده سازنده باراورنده
self discharging ازاد سازنده نفس خود
humiliatingly پست سازنده خفیف کننده
detonating محترق شونده منفجر سازنده
illusive گمراه کننده مشتبه سازنده
wet cooper سازنده چلیک برای مایعات
unisys یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
spoilsman تباه کننده فاسد سازنده
illusory گمراه کننده مشتبه سازنده
carver قلم سنگ تراشی سازنده
pictorial تصویر نما مجسم سازنده
mitigative سبک سازنده تخفیف دهنده
data general corporation سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
motorola سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
borland international یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
digital equipment corporation سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
Dec یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
dry cooper سازنده چلیک برای خشکه بار
control data corporation یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
outriggers اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
horner سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
smokescreen عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
leukosis زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com