Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (6 milliseconds)
English
Persian
proselytism
تبلیغ دینی
Search result with all words
Salvation Army
تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
Other Matches
precepts of god
فرایض دینی احکام دینی
publicity
تبلیغ
advertisement
تبلیغ
small ad
تبلیغ
propaganda
تبلیغ
propagation
تبلیغ
advertisements
تبلیغ
advertising
تبلیغ
promotions
تبلیغ
propagandism
تبلیغ
promotion
تبلیغ
propagandize
تبلیغ کردن
stunt advertising
تبلیغ مهیج
stunt advertising
تبلیغ موثر
sales promotion
تبلیغ فروش
for publicity purposes
به منظور تبلیغ
advertising claim
شعار تبلیغ
snake oil
تبلیغ میکند
counter propaganda
تبلیغ متقابل
proselytism
تبلیغ حزبی
advertises
تبلیغ کردن
evangelism
تبلیغ مسیحیت
propagation
تکثیر تبلیغ
propagable
قابل تبلیغ
proselyte
تبلیغ کردن
propagation
تبلیغ کردن
proselyte
تبلیغ شدن
publitize
تبلیغ کردن
advertised
تبلیغ کردن
advertise
تبلیغ کردن
press agent
مامور اگهی و تبلیغ
advertising
تبلیغ و آگهی تجاری
producer advertising
تبلیغ توسط سازنده
illicit advertising
تبلیغ غیر مجاز
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
sales promotion
تبلیغ جهت فروش
indevotion
بی دینی
impiousness
بی دینی
heathenishness
بی دینی
chos in action
حق دینی
godlessness
بی دینی
irreligion
بی دینی
ungodliness
بی دینی
perfidy
بی دینی
impiety
بی دینی
religious
دینی
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sacrament
ایین دینی
martyry
بشهادت دینی
dogma
عقیده دینی
mufti
پیشوای دینی
cults
ایین دینی
cult
ایین دینی
sacrament
رسم دینی
sacraments
ایین دینی
irreligiously
ازروی بی دینی
orthodoxy
راست دینی
orthodoxies
راست دینی
religious rites
اداب دینی
ghazi
مجاهد دینی
religious matters
امور دینی
religious instruction
اموزش دینی
impiously
از روی بی دینی
things in action
اموال دینی
sacraments
رسم دینی
dogmas
عقیده دینی
religious delusion
هذیان دینی
target audience
گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
theological school
مدرسه علوم دینی
theologue
طلبه علوم دینی
to discharge of an obligation
از دینی مبرا کردن
ritualization
انجام شعائر دینی
seminary
مدرسه علوم دینی
catechesis
کتاب تعلیمات دینی
declaration of indulgence
اعلام ازادی دینی
adultery
بی دینی ازدواج غیرشرعی
karma
سرنوشت مراسم دینی
chaplains
افسر امور دینی
chaplain
افسر امور دینی
seminaries
مدرسه علوم دینی
mystagogy
تفسیر رموز دینی
persuasions
اطمینان عقیده دینی
persuasion
اطمینان عقیده دینی
banner
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
banners
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود
catechism
کتاب سوال وجواب دینی
catechisms
کتاب سوال وجواب دینی
hardshell
سخت در رعایت ایین دینی
advertorial
تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
ritualistic
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
mosaic d.
وضع احکام دینی درزمان موسی
irreligionist
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
barker
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
dispensations
وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensation
وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
methodize
در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن
theolog
دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
simony
خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
free thinkers
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
ultraist
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
indifferentist
کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
ritualize
رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
three-day retreat
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
evangelization
تبلیغ یاموعظه ازروی انجیل ترویج انجیل یادین مسیحی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com