English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
English Persian
price freeze تثبیت قیمت ها
Search result with all words
pegging تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
commodity agreement تثبیت مشترک قیمت فروش
fair trade laws قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
price ceilings تثبیت قیمت
price freezing تثبیت قیمت
price stability تثبیت قیمت
price stabilization تثبیت قیمت
price support تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
Other Matches
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
monetarists طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
corroboration تثبیت
stabilization تثبیت
consolidation تثبیت
stabilized تثبیت
confirmation تثبیت
stabilizes تثبیت
stabilising تثبیت
stabilize تثبیت
fixation تثبیت
fixations تثبیت
fixing تثبیت
stabilises تثبیت
stabilisation تثبیت
fixity تثبیت
anchor cell سل تثبیت
stabilised تثبیت
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
stabilized تثبیت کردن
stabilises تثبیت کردن
stabilised تثبیت کردن
stabilising تثبیت کردن
stabilize تثبیت کردن
stabilizer تثبیت کننده
course stabilizer تثبیت کننده
economic stabilization تثبیت اقتصادی
fixedness تثبیت شدگی
fixing agent عامل تثبیت
fixate تثبیت کردن
fixation of affect تثبیت عاطفی
fixation point نقطه تثبیت
fixation process فرایند تثبیت
functional fixedness تثبیت کارکردی
holding attack تک تثبیت کننده
maintenance level سطح تثبیت
mechanical stabilization تثبیت مکانیکی
stop go policy سیاست تثبیت
father fixation تثبیت پدری
visual fixation تثبیت دیداری
stabilizes تثبیت کردن
avouch تثبیت کردن
reinstate تثبیت کردن
reinstated تثبیت کردن
reinstates تثبیت کردن
reinstating تثبیت کردن
wage stabilization تثبیت مزد
voltage stabilization تثبیت ولتاژ
nitrogen fixation تثبیت نیتروژن
positioning تثبیت موقعیت
patented حق تثبیت اختراع
patent حق تثبیت اختراع
patenting حق تثبیت اختراع
patents حق تثبیت اختراع
reinstatement تثبیت در مقام
stabilization پابرجاسازی تثبیت
stabilizers تثبیت کننده ها
heat setting تثبیت گرمائی
stabilisers تثبیت کننده
confirmation تثبیت استقرار
hard shoulder شانه تثبیت شده
exchanged stabilization fund صندوق تثبیت ارز
course stabilizer تثبیت کننده مسیر
automatic stabilizer تثبیت کننده خودکار
emulsion stabilizer تثبیت کننده امولسیونی
stabilisers ثابت تثبیت کننده
course stabilizer دستگاه تثبیت مسیر
stabilization policy سیاست تثبیت اقتصادی
built in stabilizers تثبیت کنندههای خودکار
stabilized layer قشر تثبیت شده
stabilizer ثابت تثبیت کننده
voltage stabilization تثبیت فشار الکتریکی
viscosity stabilizer تثبیت کننده گرانروی
verges شانه تثبیت نشده
verge شانه تثبیت نشده
fixes تثبیت محل ناو
fix تثبیت محل ناو
well fixed خوب تثبیت شده
stabilizing sleeve غلاف تثبیت کننده
holding force نیروی تثبیت کننده
stabilized layer لایه تثبیت شده
zener diode stabilization تثبیت کنندگی دیود زنر
route به خاک نشاندن تثبیت کردن
routes به خاک نشاندن تثبیت کردن
mains voltage stabilizer تثبیت کننده ولتاژ شبکه
voltage stabilizer تثبیت کننده اختلاف سطح
self stabilizing dynamo دینام خود تثبیت کننده
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
stabilised به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilizes به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilises به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilising به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilized به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilize به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
high frequency stabilized arc قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
adjustable stabilizer تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
functional finance سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
stop bath ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
setting time [مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
declaratory judgment حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
all in price قیمت کل
cost قیمت
PR قیمت
At the price of. At the cost of . به قیمت
wage price guideline قیمت
invalued بی قیمت
worth قیمت
equivalents هم قیمت
nominal کم قیمت
equivalent هم قیمت
above rubies بی قیمت
quotation قیمت
wage price spiral قیمت
treasure ذی قیمت
value قیمت
quotations قیمت
high priced پر قیمت
valuing قیمت
values قیمت
cif قیمت
prices قیمت
price قیمت
price line خط قیمت
price limit حد قیمت
valueless بی قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& قیمت
bourse قیمت
set (one) back <idiom> قیمت
priceless بی قیمت
factor price قیمت عوامل
cost unit قیمت واحد
standard price قیمت استاندارد
fair price قیمت بیطرفانه
final price اخرین قیمت
ruling price قیمت روز
shadow price قیمت سایهای
sale price قیمت فروش
sale price قیمت حراج
final price قیمت نهائی
prizer قیمت گذار
price tag اتیکت قیمت
standard price قیمت پایه
competitive price قیمت رقابتی
cost push فشار قیمت
competitive price قیمت جاری
selling price قیمت فروش
price theory نظریه قیمت
fair price قیمت منصفانه
sopt price قیمت روز
pricer قیمت گذار
reasonable price قیمت عادله
fair price قیمت عادلانه
reasonable price قیمت معقول
diseconomy ترقی قیمت ها
equilibrium price قیمت تعادل
excess price اضافه قیمت
sopt price قیمت نقد
fair price قیمت مناسب
constant cost قیمت ثابت
purchase money قیمت جنس
regular price قیمت عادی
current price قیمت جاری
proper price قیمت عادله
price قیمت گذاشتن
conversion price قیمت تبدیل
peasonable price قیمت عادله
fair value قیمت عادله
cut rate تنزل قیمت
decrease in value نقص قیمت
repurchase price قیمت بازخرید
spot price قیمت نقدی
middle price قیمت متوسط
nominal price قیمت عادی
price level سطح قیمت
nominal value قیمت اسمی
normal price قیمت متعارف
normal price قیمت عادی
price leadership رهبری قیمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com