Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
English
Persian
recuperation
تجدید کردن روغن وسیله یاجنگ افزار
Other Matches
ballistic efficiency
کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
microcomputer
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
rearming
تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
dual capable
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
to fall to
شروع بخوردن یاجنگ کردن بخوردن افتادن
repertoire
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
skeleton crew
حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
armament
جنگ افزار موجود روی وسیله
armaments
جنگ افزار موجود روی وسیله
medium range
وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
controller
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controllers
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
oil
روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
روغن کاری کردن روغن ساختن
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
hack
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacks
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
generated
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generating
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generate
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generates
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
air cooled oil cooler
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
MSX
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
interfacing
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
rallied
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
noncompatibility
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
gateways
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateway
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
physical inspection
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
vendors
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
resupply
تجدید اماد تجدید تدارکات
configuration
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
configurations
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
feature
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featuring
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
features
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
test
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnose
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
tested
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnosed
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosing
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
compatibility
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
canonical schema
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
stationed
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
documentation
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
ergonomics
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
usability
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
renew
تجدید کردن
renews
تجدید کردن
re edify
تجدید کردن
re establish
تجدید کردن
reedify
تجدید کردن
furbish
تجدید کردن
furbished
تجدید کردن
furbishing
تجدید کردن
renewing
تجدید کردن
furbishes
تجدید کردن
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
convention
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
conventions
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
funware
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
rehabilitated
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
refreshes
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refreshed
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refresh
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
rehabilitate
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitates
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitating
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
database
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
redeployment
تجدید گسترش کردن
reorganising
تجدید سازمان کردن
rethink
تجدید نظر کردن
reorganize
تجدید سازمان کردن
restructures
تجدید سازمان کردن
reconstruct
تجدید بنا کردن
reorganizes
تجدید سازمان کردن
renovation
تجدید قطعات کردن
reorganizing
تجدید سازمان کردن
reconstructs
تجدید بنا کردن
reorganized
تجدید سازمان کردن
rethinking
تجدید نظر کردن
critiques
تجدید نظر کردن در
critique
تجدید نظر کردن در
second wind
<idiom>
تجدید قوا کردن
up to date
تجدید نظر کردن
refuel
تجدید سوخت کردن
up-to-date
تجدید نظر کردن
reconstructed
تجدید بنا کردن
refueled
تجدید سوخت کردن
marry a second time
تجدید فراش کردن
reconstructing
تجدید بنا کردن
rethought
تجدید نظر کردن
rethinks
تجدید نظر کردن
reorganises
تجدید سازمان کردن
refueling
تجدید سوخت کردن
restructured
تجدید سازمان کردن
modifies
تجدید نظر کردن
rests
تجدید قوا کردن
reconcider
تجدید نظر کردن در
reconsignment
تجدید بارنامه کردن
revising
تجدید نظر کردن
revises
تجدید نظر کردن
revise
تجدید نظر کردن
reelect
تجدید انتخاب کردن
reorganised
تجدید سازمان کردن
revalidate
تجدید اعتبار کردن
resupply
تجدید اماد کردن
retry
تجدید نظر کردن
modifying
تجدید نظر کردن
modify
تجدید نظر کردن
reshape
تجدید وضع کردن
rest
تجدید قوا کردن
rearms
تجدید تسلیحات کردن
refuelling
تجدید سوخت کردن
refuels
تجدید سوخت کردن
rearm
تجدید تسلیحات کردن
refuelled
تجدید سوخت کردن
rechamber
تجدید خان کردن
rearmed
تجدید تسلیحات کردن
reorganization
تجدید سازمان کردن
restructure
تجدید سازمان کردن
DirectSound
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
database
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
databases
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
cutting oil
روغن سردکننده روغن برش
creosotes
روغن قیر روغن قطران
creosoting
روغن قیر روغن قطران
oil can
حلب روغن , روغن دان
creosote
روغن قیر روغن قطران
creosoted
روغن قیر روغن قطران
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
reviews
تجدید نظر دوره کردن
reinstatement of revolving credit
اعتبار گردانی را تجدید کردن
reviewed
تجدید نظر دوره کردن
review
تجدید نظر دوره کردن
reviewing
تجدید نظر دوره کردن
touch
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
fault
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
fueled
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuelling
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuels
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuelled
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
modify
تجدید نظر کردن در طرح اتش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com