Dictiornary-Farsi | تجربه علمی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
scientific experiment	تجربه علمی


Search result with all words

Scientic experiments show that …	تجربه های علمی نشان می دهد که
Other Matches

experiments	تجربه
experimenting	تجربه
unskillful	بی تجربه
green	بی تجربه
the tule of thumb	تجربه
naif	بی تجربه
greenest	بی تجربه
inexperienced	بی تجربه
experienced	با تجربه
experiencing	تجربه
beardless	بی تجربه
experiences	تجربه
inexpert	بی تجربه
experience	تجربه
immature	بی تجربه
half baked	بی تجربه
experimented	تجربه
backgrounds	تجربه
background	تجربه
practice	تجربه
unskilled <adj.>	کم تجربه
unskilled	بی تجربه
raw	بی تجربه
experiment	تجربه
naive	بی تجربه
academic	علمی
sciential	علمی
scientific	علمی
theoretic	علمی
immediate experience	تجربه بیواسطه
aposteriori	موخر بر تجربه
aha experience	تجربه اهان
ah ah ecperience	تجربه اهان
to bring to the proof	به تجربه رساندن
sour dough	[مکتشف با تجربه]
have been around <idiom>	تجربه داشتن
to put to proof	به تجربه رساندن
traumatic experience	تجربه اسیب زا
without experience	بی تجربه ناازموده
apriori	مقدم بر تجربه
he knows a thing or two	بی تجربه نیست
reenactment	بازافرینی تجربه
as green as grass <idiom>	کم تجربه و ناشی
seat of the pants	استفاده از تجربه
gremie	بی تجربه و ناشی
experimentalist	اهل تجربه
experientially	ازروی تجربه
shorthorn	ادم بی تجربه
empiric	مبنی بر تجربه
gunshy	ترسو بی تجربه
driving experience	تجربه رانندگی
empircism	تجربه گرایی
experience	تجربه ازمایش
empiricism	تجربه گرائی
veteran	بازیگر با تجربه
veterans	بازیگر با تجربه
experiencing	تجربه ازمایش
empiricism	اصالت تجربه
experiences	تجربه ازمایش
academic freedom	آزادی علمی
academian	عضوانجمن علمی
principle	اصل علمی
principle	قانون علمی
faculty	هیئت علمی
horticulture	باغبانی علمی
faculties	هیئت علمی
scientific socialism	سوسیالیسم علمی
memoire	مقاله علمی
field trip	گردش علمی
boffins	پژوهشگر علمی
theoretic and practical	علمی وعملی
the triumphs of science	پیروزیهای علمی
applied or mixed	ریاضیات علمی
the province of science	رشته علمی
disciplining	رشته علمی
boffin	پژوهشگر علمی
disciplines	رشته علمی
scientific researches	تتبعات علمی
research	تحقیقات علمی
scientific method	روش علمی
scientific management	مدیریت علمی
scientifically	بطور علمی
discipline	رشته علمی
scholarism	تحقیق علمی
object lessons	درس علمی
object lesson	درس علمی
scientail	ماهر علمی
scientific applications	کابردهای علمی
researched	تحقیقات علمی
theories	فرض علمی
scientific researches	پژوهشهای علمی
scientific researches	تحقیقات علمی
researching	تحقیقات علمی
theory	فرض علمی
practical lawyer	حقوقدان علمی
science fiction	افسانه علمی
prescientific	پیش علمی
researches	تحقیقات علمی
stumblebum	مشت زن بی تجربه وناشی
relive	دوباره تجربه کردن
a posteriori	مبنی بر تجربه و مشاهده
verdant	پوشیده از سبزه بی تجربه
experience	تجربه کردن کشیدن
day residues	ماندههای تجربه روز
empirically	از روی مشاهده و تجربه
school of hard knocks <idiom>	تجربه عادی از زندگی
She is experienced nurse.	پرستار پر تجربه ای است
His failure was a bitter experience.	شکستن تجربه تلخی شد
callow	شخص بی تجربه وناشی
experiencing	تجربه کردن کشیدن
reliving	دوباره تجربه کردن
through the mill <idiom>	تجربه شرایط مشکل
relived	دوباره تجربه کردن
relives	دوباره تجربه کردن
I wasn't born yesterday. <idiom>	من بی تجربه نیستم ! [اصطلاح]
experiences	تجربه کردن کشیدن
scientific data processing	داده پردازی علمی
theories	فرضیه علمی تعلیم
scientific notation	نشان گذاری علمی
pomology	میوه کاری علمی
theory	فرضیه علمی تعلیم
terminologies	اصطلاحات علمی یافنی
terminology	اصطلاحات علمی یافنی
unscientific	خلاف موازین علمی
scientifically	موافق اصول علمی
theoretically	از لحاظ فرض علمی
science fiction	داستان تخیلی علمی
criminology	مطالعه علمی جرم
scientific data processing	پردازش داده علمی
myrmecologyt	مطالعه علمی مورچگان
school	مکتب علمی یافلسفی
equivalent knowledge credit	تصدیق اعتبار علمی
ethnography	مطالعه علمی نژادها
tree surgery	تشریح علمی درخت
teach-in	بحث علمی دانشجویی
teach-ins	بحث علمی دانشجویی
An immortal scientific work.	اثر علمی جاویدان
schools	مکتب علمی یافلسفی
techincal and scientifici	بنگاههای علمی و فنی
ionics	مبحث علمی یونها
sciosophy	معرفت غیر علمی
homosapiens	نام علمی انسان
scientism	پیروی از روش علمی
equivalent knowledge credit	تصدیق دانش علمی
To apply ones experience.	تجربه خود رابکار گرفتن
Experience has shown (proved) that …	تجربه نشان داده است که …
terminological	وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
chronometry	وقت سنجی بطریق علمی
neurology	بحث علمی عصب شناسی
paranormal	ماورای پدیدههای علمی مکشوف
interdisciplinary	مربوط به رشتههای مختلف علمی
He devoted a lifetime to scientific research.	یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
Scientific research.	تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
objective	علمی و بدون نظر خصوصی
floating point calculation	محاسبات اعداد نمایی یا علمی
objectives	علمی و بدون نظر خصوصی
hydrotherapy	استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
proving ground	محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
laity	غیر فنی وغیر علمی
tike	ادم خام دست وبی تجربه
Hypnagogia	تجربه حالت انتقالی از بیداری تا خواب
cup of coffeen	شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
We all learn by experience.	ما همه از روی تجربه ( کردن ) می آموزیم
He has not enough experience for the position.	برای اینکار تجربه کافی ندارد
organon	سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
zymurgy	مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
academic	مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
technology	اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
pragmatically	بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
to keep one's feet on the ground <idiom>	علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
market research	تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
technologies	اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
advanced	برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
reference	کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
references	کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraise	تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised	تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises	تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising	تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
Delphinium	[نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
To experience great hardships.	سختیها ومشقات بسیاری را تجربه کردن (متحمل شدن )
mechanics	علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
thermostatics	اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
ethic	روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
histochemistry	علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
aerostatics	علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
king's english	اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
fortran	یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
mixed ability	کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
fortran	زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
pseudoscience	مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
bachelors	مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor	مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
researching	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
geochemistry	علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
researched	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
glaciology	علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
geomorphology	علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند