Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
photolysis
تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
Other Matches
chemical analyse
تجزیه شیمیایی
chemical analysis
تجزیه شیمیایی
homolysis
تجزیه شیمیایی
urinalysis
تجزیه شیمیایی ادرار
thermolysis
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
electroanalysis
تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
pyrolyze
تحت عمل تجزیه شیمیایی در اثر حرارت قراردادن
galvanist
متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
chemical survey
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
radiative
تابشی
radial
تابشی
radials
تابشی
radiation sickness
بیماری تابشی
radiant energy
انرژی تابشی
photo ionization
یونش تابشی
radiant flux
شار تابشی
radiation energy
انرژی تابشی
ray
اشعه تابشی
incident light
نور تابشی
radiation excitation
تحریک تابشی
radiation ionization
یونش تابشی
rediant energy
انرژی تابشی
nonradiative relaxation
رهاشدگی غیر تابشی
radiation hardening
سخت گردانی تابشی
radiant energy density
چگالی انرژی تابشی
van allen radiation belt
کمربندهای تابشی وان الن
light quantum
کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
photoemission
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
expeditionary
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force
نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
spectrophotometry
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
crater analysis
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
chemic
شیمیایی
chemical
شیمیایی
chemical biological and radiological
شیمیایی
chemical sense
حس شیمیایی
chemicals
شیمیایی
chemical weathering
هوازدگی شیمیایی
chemical agent
عامل شیمیایی
precipitated
رسوب شیمیایی
precipitates
رسوب شیمیایی
precipitating
رسوب شیمیایی
galvanic cell
پیل شیمیایی
quasichemical
شبه شیمیایی
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
narcosis
خواب شیمیایی
precipitate
رسوب شیمیایی
biochemical
زیستی- شیمیایی
man-made fiber
الیاف شیمیایی
organic compound
مواد شیمیایی
decomposition
هوازدگی شیمیایی
chemical agent
ماده شیمیایی
chemical shift
جابجایی شیمیایی
chemical industries
صنایع شیمیایی
chemical herbicide
علف کش شیمیایی
chemotropism
گرایش شیمیایی
chemical fuel
سوخت شیمیایی
chemical exchange
تبادل شیمیایی
chemical equivalent
هم ارز شیمیایی
chemical equilibrium
تعادل شیمیایی
chemical energy
انرژی شیمیایی
chemical element
عنصر شیمیایی
cloud attack
تک با ابر شیمیایی
chemical defense
پدافند شیمیایی
electrochemical
برقی- شیمیایی
chemical injection
تزریق شیمیایی
chemical grouting
تزریق شیمیایی
chemical kinetics
سینتیک شیمیایی
chemical research
پژوهش شیمیایی
chemical reactor
واکنشگاه شیمیایی
chemical reaction
واکنش شیمیایی
chemical species
گونههای شیمیایی
chemical properties
خواص شیمیایی
chemical survey
تجسس شیمیایی
chemical pollution
الودگی شیمیایی
chemical physics
فیزیک شیمیایی
chemiluminescence
نورتابی شیمیایی
chemical operations
عملیات شیمیایی
chemical munition
سلاح شیمیایی
chemism
خاصیت شیمیایی
chemoreceptor
گیرنده شیمیایی
chemisorption
جذب شیمیایی
chemical consolidation
تزریق شیمیایی
chemical combination
ترکیب شیمیایی
mulches
ماده شیمیایی
chemical compound
ترکیب شیمیایی
chemical security
تامین شیمیایی
fertilisers
کود شیمیایی
chemical bond
پیوند شیمیایی
fertilizer
کود شیمیایی
compound
ترکیب شیمیایی
fertilizers
کود شیمیایی
chemical deposits
نهشتهای شیمیایی
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
compounded
ترکیب شیمیایی
compounds
ترکیب شیمیایی
mulch
ماده شیمیایی
chemical weapon
جنگ افزار شیمیایی
nerve agent
عامل شیمیایی عصبی
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
vesicant agent
عامل شیمیایی تاول زا
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
photochemical smog
دود مه نور شیمیایی
photochemical smog
دود مه فتو شیمیایی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
oxide
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides
ماده شیمیایی از اکسیژن
chemicals
ماده شیمیایی دارویی
c.o.d
نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical
ماده شیمیایی دارویی
chemical bonding
تشکیل پیوند شیمیایی
petrolum chemicals
مواد شیمیایی نفتی
immunochemistry
علم ایمنی شیمیایی
cloud attack
تک شیمیایی با مواد سمی
chemical alarm
اعلام خطر شیمیایی
smoke agent
عامل شیمیایی دودانگیز
toxic agent
عامل شیمیایی سمی
chemical feedstock
مواد اولیه شیمیایی
acid equivalent
معادل شیمیایی اسید
chemosynthesis
سنتز باکتری شیمیایی
biochemical catalyst
کاتالیزور زیست شیمیایی
petrochemicals
مواد شیمیایی نفتی
chemical shift non equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
neutralizes
بطور شیمیایی خنثی کردن
stabilizer
ماده ثبات دهنده شیمیایی
tetrahydrate
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
neutralised
بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical warfare
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
neutralizing
بطور شیمیایی خنثی کردن
trihydrate
ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
neutralize
بطور شیمیایی خنثی کردن
agents
نماینده عامل شیمیایی خرج
corrosion
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
chemotrophic treatment
تسویه خوراک ساخت شیمیایی
stabilisers
ماده ثبات دهنده شیمیایی
neutralising
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralises
بطور شیمیایی خنثی کردن
agent
نماینده عامل شیمیایی خرج
chemical security
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
absorption compound
ترکیب شیمیایی جذب کننده
actinolagy
معرفت بخواص شیمیایی نور
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
galvanic battery
دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
immunochemistry
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
flavone
ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
synthetic
مواد شیمیایی و پروسس شده
boron water
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
b.o.d
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical shift equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
oxime
ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
leaker
گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب
latensify
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
pyrocondensation
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
galvanism
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
AC
مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد
chemical defense
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
pyrolyze
در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
tartan
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
fibroin
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
drysalter
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
inert
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
pyrochemical
وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
doping
افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
photochemical oxidant
اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
catalytic agent
عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
actinic
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
biosynthesis
تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
metamerism
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
bleach
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
battery
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
bleached
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
matrass
شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
batteries
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com