Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
parting of metals
تجزیه فلزات
Other Matches
metallography
شرح فلزات بررسی در ساختمان درونی فلزات
base metals
فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal
فلزات اصلی فلزات کم بها
cuttings
براده فلزات
abrasive grit
خرده فلزات
fineness
عیار فلزات
noble metals
فلزات نجیب
base metal
فلزات بنیانی
base metals
فلزات بنیانی
drillings
براده فلزات
dioxide; metals
دیاکسید-فلزات
coinage metals
فلزات مسکوک
whitesmith
ابکار فلزات
scissel
دم قیچی فلزات
post transition metals
فلزات پس واسطه
metal physics
فیزیک فلزات
melting pots
دیگ ذوب فلزات
metallurgy
استخراج و ذوب فلزات
work hardening
سخت کاری فلزات
ferrous
فلزات اهن دار
non ferrous metal industry
صنعت فلزات غیراهنی
burnisher
الت پرداخت فلزات
metal foulings
خرده سوفاله فلزات
metal foundry
ریخته گری فلزات
melting pot
دیگ ذوب فلزات
smeltery
کارخانه ذوب فلزات
metallurgical engineering
علم ذوب فلزات
metallize
روکش کردن با فلزات
white bearing metals
فلزات سفید یاطاقان
docimasy
فن ازمایش فلزات ودواها
metllurgist
متخصص ذوب فلزات
molten bath
حمام ذوب فلزات
native metals
فلزات خالص طبیعی
narrow band filter
صافی فلزات باریک
edging machine
دستگاه خم کننده لبه فلزات
metallurgy
فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
metallurgical
وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
joming test
ازمایش تعیین سختی فلزات
sullage
مواد اضافی فلزات مذاب
metallurgists
متخصص قال کردن فلزات
metallurgist
متخصص قال کردن فلزات
pyrometallurgy
استخراج فلزات در اثر حرارت
carat
درجه خلوص فلزات پربها
metalline
فلزی اغشته به نمک فلزات
cupellation
گرفتن فلزات قیمتی از سرب
bullion
شمش فلزات با عیار معین
electrometallurgy
ذوب فلزات بوسیله برق
electro plating
ابکاری فلزات به کمک برق
assay
عیارگیری فلزات گران قیمت
tumbling barrel
غلتک مخصوص صیقل فلزات
mills
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
carats
درجه خلوص فلزات پربها
nonferrous
غیراهنی فلزات غیر اهنی
mill
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
assays
عیارگیری فلزات گران قیمت
founding
علم ذوب وریختن فلزات
transmutation of metals
استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
extrusion
شکل دادن گرم یا سرد فلزات
necks
کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
neck
کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
hydrometallurgy
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
vicker's diamond hardness tester
دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
metallurgic
وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
dross
کف روی سطح فلزات مذاب مواد خارجی
snips
قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
electrometallurgy
صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
die casting
ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
cold working property
قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
finery
زر و زیور جامه پر زرق و برق کارخانه تصفیه فلزات
flame cleaning
تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
picking
پاک مردن سطح فلزات بوسیله محلولهای شیمیائی
spectrophotometry
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
drier
ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
rivet test
ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
dispersion hardening
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
hand forming
شکل دادن فلزات تورق پذیر باابزارهای دستی و بلوکهای دقیق
billon
الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
compass compensation
تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
crater analysis
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
passivating
پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
cold work
عملیات شکل دادن و چکش کاری فلزات در حالت سرد ودر دماهای پایین
to anneal
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
crocus cloth
پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
azoth
جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
separation
تجزیه
separations
تجزیه
analyzer
تجزیه گر
segregation
تجزیه
break down
تجزیه
break up
تجزیه
decoupling
تجزیه
dialysis
تجزیه
dissociation
تجزیه
cracking
تجزیه
anatomies
تجزیه
decomposition
تجزیه
anatomy
تجزیه
disintegration
تجزیه
parsing
تجزیه
severance
تجزیه
dissection
تجزیه
resolutions
تجزیه
decay
تجزیه
decayed
تجزیه
decaying
تجزیه
decays
تجزیه
dissolution
تجزیه
separate
تجزیه
separated
تجزیه
separates
تجزیه
resolution
تجزیه
catalysis
تجزیه
break
تجزیه
breaks
تجزیه
analysis
تجزیه
sequestration
تجزیه
shake down
تجزیه
metallic thread
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
assay
تجزیه کردن
dissect
[analyse]
تجزیه کردن
study
تجزیه کردن
inspect
تجزیه کردن
dissociative
تجزیه کننده
dissoluble
تجزیه پذیر
analyze
[American]
تجزیه کردن
gasometry
تجزیه گازی
gravimetric analysis
تجزیه وزنی
dispersion of light
تجزیه نور
disintegrable
تجزیه پذیر
hydrolysis
تجزیه بوسیله اب
analyse
[British]
تجزیه کردن
homolysis
تجزیه شیمیایی
look into
تجزیه کردن
gravimetrical analysis
تجزیه وزنی
survey
تجزیه کردن
gas analysis
تجزیه گاز
dissolvable
تجزیه شدنی
check
تجزیه کردن
electron decay
تجزیه الکترون
elemental analysis
تجزیه عنصری
elution analysis
تجزیه شویشی
bolt
[examine]
تجزیه کردن
frequency analysis
تجزیه فرکانس
fractionating column
ستون تجزیه
fibrinolysis
تجزیه فیبرین
determine
تجزیه کردن
irresolvable
تجزیه ناپذیر
scrutinize
تجزیه کردن
double decomposition
تجزیه مضاعف
investigate
تجزیه کردن
evaluate
تجزیه کردن
frequency analysis
تجزیه هارمونی ها
electrolytic decomposition
تجزیه الکترولیت
explore
تجزیه کردن
examine
تجزیه کردن
enquire into
تجزیه کردن
qualitative analysis
تجزیه کیفی
resolvable
تجزیه شدنی
segregative
تجزیه طلب
separatist
تجزیه طلب
separator
دستگاه تجزیه
spectrum analysis
تجزیه طیف
spectrum analysis
تجزیه بیناب
splitting a cause of action
تجزیه دعوی
stripping analysis
تجزیه عریانساز
parse tree
درخت تجزیه
parser
تجزیه کننده
qualitative analysis
تجزیه چونی
prescind
تجزیه کردن
quantitative analysis
تجزیه کمی
research and analysis
تجزیه و تحلیل
physical analysis
تجزیه فیزیکی
photodecomposition
تجزیه نوری
resoluble
تجزیه شدنی
resolution of forces
تجزیه نیروها
syllabi
تجزیه هجائی
motion analysis
تجزیه حرکت
irrefrangible
غیرقابل تجزیه
ionization
تجزیه اتمها
inverse segregation
تجزیه وارونه
instrumental analysis
تجزیه دستگاهی
inseparability
تجزیه ناپذیری
infrangible
تجزیه ناپذیر
indiscerptibility
تجزیه ناپذیری
image resolution
تجزیه تصویر
job analysis
تجزیه کار
secessionism
تجزیه طلبی
syllabicity
تجزیه هجایی
thermal decomposition
تجزیه گرمایی
ultimate analysis
تجزیه نهایی
proximate analysis
تجزیه گروهی
volumetric analysis
تجزیه حجمی
break down
<idiom>
تجزیه وتحلیل
market segmentation
تجزیه بازار
hydrolyze
تجزیه شدن
disembody
تجزیه کردن
capillarity analysis
تجزیه مویینهای
disintegrating
تجزیه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com