English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (37 milliseconds)
English Persian
decompose تجزیه کردن متلاشی شدن
decomposes تجزیه کردن متلاشی شدن
Other Matches
fissionable قابل تجزیه متلاشی شونده
hackle متلاشی کردن
to wreck متلاشی کردن
fragmentate متلاشی کردن
disintegrates متلاشی شدن یا کردن
to pull down a building متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building متلاشی کردن ساختمانی
to demolish a building متلاشی کردن ساختمانی
disintegrate متلاشی شدن یا کردن
disintegrating متلاشی شدن یا کردن
splinters تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splintering تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splintered تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
splinter تراشه کردن متلاشی شدن وکردن
osmose نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
collapse متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapsing متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapses متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapsed متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
decomposing تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
prescind تجزیه کردن
dismembered تجزیه کردن
dismember تجزیه کردن
disembody تجزیه کردن
disintegrate تجزیه کردن
disintegrates تجزیه کردن
disintegrating تجزیه کردن
scrutinize تجزیه کردن
dissect [analyse] تجزیه کردن
disassemble تجزیه کردن
survey تجزیه کردن
analyzed تجزیه کردن
dismembering تجزیه کردن
decompose تجزیه کردن
liberate تجزیه کردن
liberates تجزیه کردن
analysed تجزیه کردن
liberating تجزیه کردن
analyses تجزیه کردن
analysing تجزیه کردن
parses تجزیه کردن
analyzes تجزیه کردن
analyzing تجزیه کردن
parsed تجزیه کردن
parse تجزیه کردن
decomposes تجزیه کردن
dismembers تجزیه کردن
analyse تجزیه کردن
dialyze تجزیه کردن
determine تجزیه کردن
analyze تجزیه کردن
parsing تجزیه کردن
evaluate تجزیه کردن
enquire into تجزیه کردن
assay تجزیه کردن
study تجزیه کردن
analyze [American] تجزیه کردن
examine تجزیه کردن
investigate تجزیه کردن
look into تجزیه کردن
check تجزیه کردن
analyse [British] تجزیه کردن
explore تجزیه کردن
bolt [examine] تجزیه کردن
inspect تجزیه کردن
syllabicate ازروی هجا تجزیه کردن هجابندی کردن
resolves تجزیه کردن یا شدن
abstracting جداکردن تجزیه کردن
abstracts جداکردن تجزیه کردن
analysing با تجزیه ازمایش کردن
analyses با تجزیه ازمایش کردن
separated سواکردن تجزیه کردن
resolve تجزیه کردن یا شدن
ionize به یون تجزیه کردن
analyse با تجزیه ازمایش کردن
analyzed با تجزیه ازمایش کردن
analysed با تجزیه ازمایش کردن
analyzes با تجزیه ازمایش کردن
abstract جداکردن تجزیه کردن
separate سواکردن تجزیه کردن
separates سواکردن تجزیه کردن
analyzing با تجزیه ازمایش کردن
disjointed متلاشی
break down تجزیه کردن طبقه بندی کردن
detaches تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
detaching تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
detach تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
fractionate تجزیه وتفکیک نمودن برخه کردن
electrolyze تجزیه کردن بوسیله جریان برق
crack-up متلاشی شدن
disjoin منفصل متلاشی
crack up متلاشی شدن
hack تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
hacked تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
to fall in متلاشی شدن [ساختمان]
disintegrates متلاشی شدن یاکردن
disintegrating slag سرباره متلاشی شده
wrecks خرد و متلاشی شدن
fragments قطعات متلاشی خردکردن
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
fragment قطعات متلاشی خردکردن
wrecking خرد و متلاشی شدن
wreck خرد و متلاشی شدن
to collapse متلاشی شدن [ساختمان]
disintegrating متلاشی شدن یاکردن
to cave in متلاشی شدن [ساختمان]
disintegrate متلاشی شدن یاکردن
lixiviate تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
dispersion متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
sequestrate جدا کردن تجزیه کردن
something collapses like a card of house متلاشی شدن چیزی مانند ساختمان از ورقهای بازی
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
spectrophotometry اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
comminute ریز ریز کردن تجزیه کردن
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
analysis تجزیه
resolution تجزیه
dissection تجزیه
decayed تجزیه
decaying تجزیه
decays تجزیه
analyzer تجزیه گر
shake down تجزیه
decay تجزیه
decoupling تجزیه
decomposition تجزیه
catalysis تجزیه
resolutions تجزیه
severance تجزیه
parsing تجزیه
separate تجزیه
disintegration تجزیه
break تجزیه
breaks تجزیه
separations تجزیه
separates تجزیه
dissociation تجزیه
dissolution تجزیه
break up تجزیه
anatomies تجزیه
dialysis تجزیه
cracking تجزیه
separation تجزیه
separated تجزیه
segregation تجزیه
anatomy تجزیه
break down تجزیه
sequestration تجزیه
acid decomposition تجزیه اسیدی
quantitative analysis تجزیه کمی
separator دستگاه تجزیه
elution analysis تجزیه شویشی
detachable قابل تجزیه
analytical chemistry شیمی تجزیه
inverse segregation تجزیه وارونه
analytically بطور تجزیه
analytically از راه تجزیه
image resolution تجزیه تصویر
fibrinolysis تجزیه فیبرین
frequency analysis تجزیه فرکانس
electrolytic decomposition تجزیه الکترولیت
disintegrate تجزیه شدن
parting of metals تجزیه فلزات
parse tree درخت تجزیه
analitics علم تجزیه
instrumental analysis تجزیه دستگاهی
parser تجزیه کننده
fractionating column ستون تجزیه
frequency analysis تجزیه هارمونی ها
capillarity analysis تجزیه مویینهای
volumetric analysis تجزیه حجمی
analytical balance ترازوی تجزیه
analitical مربوط به تجزیه
inseparability تجزیه ناپذیری
elemental analysis تجزیه عنصری
electron decay تجزیه الکترون
refraction تجزیه انحراف
homolysis تجزیه شیمیایی
ultimate analysis تجزیه نهایی
dialyze تجزیه شدن
hydrolyze تجزیه شدن
atomic تجزیه ناپذیر
hydrolysis تجزیه بوسیله اب
photodecomposition تجزیه نوری
physical analysis تجزیه فیزیکی
disintegrable تجزیه پذیر
splitting a cause of action تجزیه دعوی
dispersion تجزیه نور
dispersion of light تجزیه نور
disintegrates تجزیه شدن
microconsumer تجزیه کننده
microcomoser تجزیه کننده
decomposable قابل تجزیه
secessionist تجزیه طلب
decomposed تجزیه شده
decomposer تجزیه کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com