Dictiornary-Farsi | تجزیه گازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
gasometry	تجزیه گازی


Other Matches

gaseous	گازی
gas filled	گازی
pneumatic	گازی
gasiform	گازی شکل
gas flame	چراغ گازی
gas flame	لامپ گازی
moped	موتور گازی
gas furnace	کوره گازی
gas tube	لامپ گازی
gas detector	اشکارساز گازی
gas engine	موتور گازی
gas chromatography	کروماتوگرافی گازی
gas filled relay	رله گازی
gas filled photocell	فتوسل گازی
gas welding	جوشکاری گازی
gas lamps	لامپ گازی
gas filled rectifier	یکسوکننده گازی
gas lamp o. light	لامپ گازی
gas filled lamp	لامپ گازی
gas filled capacitor	خازن گازی
thypatron	لامپ گازی
gas equilibrium	تعادل گازی
gaseous electronics	الکترونیک گازی
gas cut	برش گازی
nebulosity	حالت گازی
gas alarm	اژیر گازی
internal combustion turbine	توربین گازی
gas phase	فاز گازی
gas fuel	سوخت گازی
gas lights	چراغ گازی
fuel gas	سوخت گازی
gas impregnated cable	کابل گازی
gas ligther	فندک گازی
gas light	چراغ گازی
gas bearing	یاتاقان گازی
gas bomb	بمب گازی
hydropneumatic	گازی روغنی
gas compound	ترکیب گازی
gas laser	لیزر گازی
gas hearth	کوره گازی
gas cable	کابل گازی
gas hearth	اتشدان گازی
gas burner	مشعل گازی
gas phase	حالت گازی
bunsen gas burner	چراغ گازی ازمایشگاه
gas film	لایه یا قشر گازی
gas filled valve	لامپ الکترونی گازی
gas filled tube	لامپ تخلیه گازی
throttle hand lever	اهرم دستی گازی
throttle twist grip	دستگیره موتور گازی
plasma display panel	صفحه نمایش گازی
gas coal	ذغال سنگ گازی
regenerative gas firing	سوخت گازی رژنراتیو
gas cutting	برشکاری گازی [مهندسی]
regenerative gas furnace	کوره گازی رژنراتیو
gas discharge arrester	برقگیر تخلیه گازی
gas lights	نور یا روشنایی گازی
three shaft	توربین گازی با سه شفت
gas engine blower	دمنده موتور گازی
gas degeneration	فساد تدریجی گازی
gas discharge relay	رله تخلیه گازی
air furnace	کوره یا بوته گازی
hydropneumatic	دستگاه گازی روغنی
gas discharge lamp	لامپ تخلیه گازی
gas light	نور یا روشنایی گازی
propane	پارافین گازی و مشتعل هیدروکاربنی
gas burner	اجاق گازسوز کوره گازی
gas case hardening	سخت گردانی پوسته گازی
gas plasma display	صفحه نمایش پلاسمای گازی
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
bunging	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
high frequency gas discharge breakdown	شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
bungs	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bunged	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bung	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
gas cycle reactor	راکتور با مدار گردش گازی مسدود
variable stator	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
intakes	مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
intake	مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
spectrophotometry	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
hot-plate	چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate	چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot-plates	چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
ozone	نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
oxygen bottle	محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
coma	پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
igneous magma	مواد مذاب و گازی داخل زمین که در اثر تبلور و سخت شدن
comas	پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
oxygen convertor	مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
severance	تجزیه
separation	تجزیه
decomposition	تجزیه
separations	تجزیه
parsing	تجزیه
dissociation	تجزیه
break up	تجزیه
analyzer	تجزیه گر
cracking	تجزیه
dissection	تجزیه
disintegration	تجزیه
anatomy	تجزیه
anatomies	تجزیه
decoupling	تجزیه
dialysis	تجزیه
break down	تجزیه
separates	تجزیه
breaks	تجزیه
break	تجزیه
analysis	تجزیه
catalysis	تجزیه
shake down	تجزیه
resolutions	تجزیه
separated	تجزیه
separate	تجزیه
decay	تجزیه
decayed	تجزیه
decaying	تجزیه
dissolution	تجزیه
resolution	تجزیه
decays	تجزیه
sequestration	تجزیه
segregation	تجزیه
osmose	نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
scrutinize	تجزیه کردن
look into	تجزیه کردن
survey	تجزیه کردن
dissect [analyse]	تجزیه کردن
frequency analysis	تجزیه هارمونی ها
frequency analysis	تجزیه فرکانس
fractionating column	ستون تجزیه
fibrinolysis	تجزیه فیبرین
elution analysis	تجزیه شویشی
elemental analysis	تجزیه عنصری
investigate	تجزیه کردن
gas analysis	تجزیه گاز
inspect	تجزیه کردن
assay	تجزیه کردن
analyze [American]	تجزیه کردن
analyse [British]	تجزیه کردن
study	تجزیه کردن
bolt [examine]	تجزیه کردن
evaluate	تجزیه کردن
check	تجزیه کردن
determine	تجزیه کردن
enquire into	تجزیه کردن
examine	تجزیه کردن
explore	تجزیه کردن
syllabicity	تجزیه هجایی
irresolvable	تجزیه ناپذیر
proximate analysis	تجزیه گروهی
qualitative analysis	تجزیه کیفی
qualitative analysis	تجزیه چونی
inseparability	تجزیه ناپذیری
infrangible	تجزیه ناپذیر
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
image resolution	تجزیه تصویر
job analysis	تجزیه کار
quantitative analysis	تجزیه کمی
prescind	تجزیه کردن
physical analysis	تجزیه فیزیکی
market segmentation	تجزیه بازار
irrefrangible	غیرقابل تجزیه
ionization	تجزیه اتمها
inverse segregation	تجزیه وارونه
motion analysis	تجزیه حرکت
parse tree	درخت تجزیه
parser	تجزیه کننده
instrumental analysis	تجزیه دستگاهی
parting of metals	تجزیه فلزات
research and analysis	تجزیه و تحلیل
resoluble	تجزیه شدنی
resolution of forces	تجزیه نیروها
homolysis	تجزیه شیمیایی
syllabi	تجزیه هجائی
gravimetrical analysis	تجزیه وزنی
gravimetric analysis	تجزیه وزنی
thermal decomposition	تجزیه گرمایی
ultimate analysis	تجزیه نهایی
volumetric analysis	تجزیه حجمی
photodecomposition	تجزیه نوری
hydrolysis	تجزیه بوسیله اب
hydrolyze	تجزیه شدن
resolvable	تجزیه شدنی
secessionism	تجزیه طلبی
segregative	تجزیه طلب
separatist	تجزیه طلب
separator	دستگاه تجزیه
spectrum analysis	تجزیه طیف
spectrum analysis	تجزیه بیناب
splitting a cause of action	تجزیه دعوی
stripping analysis	تجزیه عریانساز
break down <idiom>	تجزیه وتحلیل
analytical balance	ترازوی تجزیه
decompose	تجزیه کردن
decompose	تجزیه شدن
parses	تجزیه شدن
parses	تجزیه کردن
parsed	تجزیه شدن