Dictiornary-Farsi | تجزیه گرمایی تفاضلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
d.t.a	تجزیه گرمایی تفاضلی
differential thermal analysis	تجزیه گرمایی تفاضلی


Other Matches

thermal decomposition	تجزیه گرمایی
differentials	تفاضلی
differential	تفاضلی
differential motor	موتور تفاضلی
difference equation	معادله تفاضلی
differential stage	مرحله تفاضلی
differential galvanometer	گالوانومتر تفاضلی
differential generator	مولد تفاضلی
differential head	بار تفاضلی
subtraction method	روش تفاضلی
differential selsyn	همگردهای تفاضلی
differential heat of solution	گرمای انحلال تفاضلی
differential amplifier	تقویت کننده تفاضلی
differential compound winding	سیمپیچ مرکب تفاضلی
differential ionization chamber	اتاقک یونش تفاضلی
differential analyzer	تحلیل کننده تفاضلی
differential winding	سیم پیچ تفاضلی
differential booster	ولت افزای تفاضلی
heating	گرمایی
hypothermia	کم گرمایی
thermal	گرمایی
calorific	گرمایی
thermic	گرمایی
thermal treatment	عملیات گرمایی
thermocouple	زوج گرمایی
thermochemistry	شیمی گرمایی
thermo galvanometer	گالوانومتر گرمایی
enthalpy	محتوای گرمایی
sensible heat	محتوای گرمایی
thermal ionization	یونش گرمایی
thermal agitation	اغتشاش گرمایی
thermal capacity	فرفیت گرمایی
thermal conductivity	رسانندگی گرمایی
thermal scanning	غربال گرمایی
thermal reservoir	منبع گرمایی
thermal pollution	الودگی گرمایی
thermal excitation	برانگیختگی گرمایی
thermal equilibrium	تعادل گرمایی
thermal energy	انرژی گرمایی
thermal effect	اثر گرمایی
thermal dissociation	تفکیک گرمایی
heat balance	توازن گرمایی
heat value	ارزش گرمایی
overload device	فیوز گرمایی
heat content	محتوای گرمایی
heat pump	تلمبه گرمایی
heat of combustion	ارزش گرمایی
heat loss	اتلاف گرمایی
thermal flux	شار گرمایی
heat energy	انرژی گرمایی
total heat	محتوای گرمایی
heat exchanger	تبادلگر گرمایی
heating value	ارزش گرمایی
hot strength	استحکام گرمایی
caloric value	ارزش گرمایی
calorific value	ارزش گرمایی
general heat capacity	فرفیت گرمایی کل
heat capacity	فرفیت گرمایی
heat resistance polymer	بسپار گرمایی
heat conductivity	رسانندگی گرمایی
heat flux	شار گرمایی
thermal waves	امواج گرمایی
thermal pollution	آلودگی گرمایی
thermalgesia	دردزایی گرمایی
thermistor	مقاومت گرمایی
thermocouple meter	سنجه با زوج گرمایی
heat deflection temperature	دمای انحراف گرمایی
lattice heat capacity	فرفیت گرمایی شبکه
thermal conductivity	رسانائی گرمایی یا حرارتی
specific heat capacity	فرفیت گرمایی ویژه
thermoammeter	سنجه با زوج گرمایی
lattice heat conductivity	رسانندگی گرمایی شبکه
british thermal unit	واحد گرمایی بریتانیا
net calorific value	ارزش گرمایی خالص
ratio of specific heats	نسبت گرمایی ویژه
differential cost analysis	تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
thermally isolated system	سیستم منزوی از نظر گرمایی
lattice thermal resistivity	مقاومت ویژه گرمایی شبکه
acid heat test	ازمون گرمایی با سولفوریک اسید
radiant heat	گرمایی که پرتووارازجسمی بیرون اید
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
thermocouple	وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
spectrophotometry	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
stirling cycle	سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
electrothermal printer	چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
dissection	تجزیه
dissociation	تجزیه
cracking	تجزیه
dialysis	تجزیه
disintegration	تجزیه
anatomy	تجزیه
anatomies	تجزیه
decoupling	تجزیه
resolution	تجزیه
catalysis	تجزیه
break	تجزیه
breaks	تجزیه
resolutions	تجزیه
analysis	تجزیه
break up	تجزیه
break down	تجزیه
analyzer	تجزیه گر
decomposition	تجزیه
separation	تجزیه
segregation	تجزیه
decays	تجزیه
decay	تجزیه
shake down	تجزیه
sequestration	تجزیه
decaying	تجزیه
dissolution	تجزیه
separations	تجزیه
parsing	تجزیه
decayed	تجزیه
separated	تجزیه
separate	تجزیه
separates	تجزیه
severance	تجزیه
osmose	نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
dissect [analyse]	تجزیه کردن
gravimetrical analysis	تجزیه وزنی
study	تجزیه کردن
separator	دستگاه تجزیه
assay	تجزیه کردن
analyze [American]	تجزیه کردن
analyse [British]	تجزیه کردن
evaluate	تجزیه کردن
gasometry	تجزیه گازی
elution analysis	تجزیه شویشی
gas analysis	تجزیه گاز
frequency analysis	تجزیه هارمونی ها
frequency analysis	تجزیه فرکانس
fractionating column	ستون تجزیه
fibrinolysis	تجزیه فیبرین
elemental analysis	تجزیه عنصری
electron decay	تجزیه الکترون
gravimetric analysis	تجزیه وزنی
survey	تجزیه کردن
bolt [examine]	تجزیه کردن
check	تجزیه کردن
quantitative analysis	تجزیه کمی
determine	تجزیه کردن
enquire into	تجزیه کردن
examine	تجزیه کردن
explore	تجزیه کردن
inspect	تجزیه کردن
investigate	تجزیه کردن
look into	تجزیه کردن
scrutinize	تجزیه کردن
electrolytic decomposition	تجزیه الکترولیت
proximate analysis	تجزیه گروهی
research and analysis	تجزیه و تحلیل
resoluble	تجزیه شدنی
resolution of forces	تجزیه نیروها
resolvable	تجزیه شدنی
market segmentation	تجزیه بازار
secessionism	تجزیه طلبی
segregative	تجزیه طلب
separatist	تجزیه طلب
volumetric analysis	تجزیه حجمی
ultimate analysis	تجزیه نهایی
qualitative analysis	تجزیه کیفی
qualitative analysis	تجزیه چونی
prescind	تجزیه کردن
physical analysis	تجزیه فیزیکی
photodecomposition	تجزیه نوری
parting of metals	تجزیه فلزات
parser	تجزیه کننده
parse tree	درخت تجزیه
job analysis	تجزیه کار
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irrefrangible	غیرقابل تجزیه
stripping analysis	تجزیه عریانساز
break down <idiom>	تجزیه وتحلیل
hydrolyze	تجزیه شدن
hydrolysis	تجزیه بوسیله اب
homolysis	تجزیه شیمیایی
syllabi	تجزیه هجائی
syllabicity	تجزیه هجایی
splitting a cause of action	تجزیه دعوی
spectrum analysis	تجزیه بیناب
motion analysis	تجزیه حرکت
ionization	تجزیه اتمها
inverse segregation	تجزیه وارونه
instrumental analysis	تجزیه دستگاهی
inseparability	تجزیه ناپذیری
infrangible	تجزیه ناپذیر
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
image resolution	تجزیه تصویر
spectrum analysis	تجزیه طیف
chemical analysis	تجزیه شیمیایی
analyze	تجزیه کردن
disintegrating	تجزیه کردن
dismember	تجزیه کردن
dismembered	تجزیه کردن
analytical chemistry	شیمی تجزیه
dismembering	تجزیه کردن
analytical balance	ترازوی تجزیه
dismembers	تجزیه کردن