English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
Other Matches
sector of search منطقه تجسس رادار
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
specific search تجسس اختصاصی منطقه
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
spiral scanning مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
sweep تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
sector of search منطقه مراقبت رادار
radar clutter منطقه کور رادار
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
clara منطقه رادار پاک است
radar clutter منطقه پوشیده از دید رادار
altitude hole ناحیه کور در منطقه دید رادار
inserted grouping میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operation منطقه عملیات
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
air area operations عملیات منطقه هوایی
air surface zone منطقه عملیات ضد زیردریایی
staging area منطقه شروع عملیات
zone of action منطقه عملیات یکان
area security تامین منطقه عملیات
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
display controlled نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
aerospace فضای هوایی بالای منطقه عملیات
area coordination group گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
assault area diagram نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
proportional clothing لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
regionalism منطقه سازی
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
radar scan تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
lap منطقه پاک سازی مین
lapped منطقه پاک سازی مین
transit area منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
paddocks منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddock منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
exploratory hunting عملیات اکتشافی و خنثی کردن مین یا مین روبی
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
area monitoring مراقبت کردن از منطقه
illuminate روشن کردن منطقه
illuminating روشن کردن منطقه
illuminates روشن کردن منطقه
infiltrate نفوذ کردن در منطقه
infiltrated نفوذ کردن در منطقه
infiltrates نفوذ کردن در منطقه
infiltrating نفوذ کردن در منطقه
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
screen دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
altitude acclimatization عادت کردن به ارتفاع منطقه
illumination روشن کردن منطقه روشنایی
search light illumination روشن کردن منطقه با نورافکن
illuminations روشن کردن منطقه روشنایی
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
fish out تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه
area blocking سد راه کردن رقیب در منطقه معین
illumination plan طرح روشن کردن منطقه نبرد
pickup zone منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
mopping up پاک کردن منطقه ازوجود بقایای دشمن
mine watching عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
illumination by reflection روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
ratline عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
paddocks منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
staging area فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
paddock منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
surveillance radar رادار تجسس هدف
seeker رادار تجسس هدف
clearing operations عملیات مین روبی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
circular scanning مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
attrition sweeping مین روبی ضد عملیات فرسایشی دشمن
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
illumination by diffusion روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
clattered تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
sweep درو کردن منطقه بااتش درو در عرض
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
search and rescue عملیات تجسس و نجات
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
counter surveillance عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
mine clearance مین روبی کردن
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
radar comouflage استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
belts منطقه
separation zone منطقه حد
belted منطقه
belt منطقه
area منطقه
local <adj.> منطقه ای
locales منطقه
regional <adj.> منطقه ای
zones منطقه
zone منطقه
shingles منطقه
territory منطقه
districts منطقه
areas منطقه
district منطقه
territories منطقه
locale منطقه
blocks منطقه
regions منطقه
blocked منطقه
region منطقه
sectors منطقه
sector منطقه
block منطقه
searched تجسس کردن
searchingly تجسس کردن
feedout تجسس کردن
search تجسس کردن
searches تجسس کردن
area of war منطقه جنگ
area of fire منطقه اتش
danger zone منطقه خطر
buffer zone منطقه تامین
demilitarized zone منطقه غیرنظامی
contact area منطقه اخذتماس
area of war منطقه نبرد
rear area منطقه عقب
blind zone منطقه کور
danger area منطقه خطرناک
zones منطقه عمل
zones منطقه دفاعی
area of responsibility منطقه مسئولیت
lay by منطقه توقف
service area منطقه سرویس
sector of responsibility منطقه مسئولیت
vital area منطقه حیاتی
zones منطقه ناحیه
area of influence منطقه اثر
area of influence منطقه نفوذ
buffer zones منطقه پیشگیری
lethal area منطقه کشندگی
neutral zone منطقه بیطرف
combat area منطقه رزم
industrial area منطقه صنعتی
zine of saturation منطقه اشباع
life zone منطقه حیاتی
saturated zone منطقه اشباع
dead spot منطقه ساکت
drop zone منطقه فرود
defensive منطقه دفاع
low pressure منطقه کم فشار
box منطقه پنالتی
combat zone منطقه رزم
lethal area منطقه تلفات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com