English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
spatial visualization تجسم فضایی
Other Matches
space ship کشتی فضایی سفینه فضایی
incarnations تجسم
visualization تجسم
hallucination تجسم
substantiation تجسم
portrayals تجسم
portrayal تجسم
prosopopoeia تجسم
hallucinations تجسم
incarnation تجسم
materialization تجسم
shapes تجسم
shape تجسم
embodiment تجسم
apparitions تجسم شبح
Impressionism مکتب تجسم
apparition تجسم شبح
personification تجسم شخصیت
reincarnation تجدید تجسم
shapes تجسم ترکیب
shape تجسم ترکیب
ghosts تجسم روح
twice born تجسم ثانوی
ghost تجسم روح
reincarnations تجدید تجسم
visualization تجسم فکری
perspective مال اندیشی تجسم شی
foreshortening تجسم شکل در عمق
pseudopod تجسم واضح روح
projections تجسم پرتو افکنی
pseudopodium تجسم واضح روح
perspectives مال اندیشی تجسم شی
tablature تجسم بصورت وضوح
projection تجسم پرتو افکنی
self image تجسم نفس واعمال خود
postimpressionism سبک هنری تجسم عین منافر
substantiative بادلیل اثبات شده تجسم یافته
reincarnate تجسم یا زندگی تازه دادن حلول کردن
zoomorphism تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
ideogram تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
cubic فضایی
isometric فضایی
spatila فضایی
spatial فضایی
spacial فضایی
three-dimensional فضایی
isometrics فضایی
solid geometry هندسه فضایی
spacecraft سفینه فضایی
solid angle زاویه فضایی
space geametry هندسه فضایی
space flight پرواز فضایی
space error خطای فضایی
space defense پدافند فضایی
solid geometry هندسه ی فضایی
space isomerism همپاری فضایی
stereoisomerism همپاری فضایی
space isomerism ایزومری فضایی
soild angle زاویه فضایی
sky wave موج فضایی
cubic measure اندازه فضایی
ionospheric wave موج فضایی
space stations پایگاه فضایی
space station ایستگاه فضایی
space station پایگاه فضایی
space shuttles سفینه فضایی
space shuttles شاتل فضایی
space shuttle سفینه فضایی
space shuttle شاتل فضایی
space stations ایستگاه فضایی
sky lab ازمایشگاه فضایی
avionics ارتباطات فضایی
spatiality حالت فضایی
spacemen مسافر فضایی
spatiomotor فضایی- حرکتی
spatiotemporal فضایی و زمانی
spatiotemporal فضایی وحال
steremer ایزومر فضایی
stereochemistry شمیی فضایی
stereoisomer همپار فضایی
steric effect اثر فضایی
steric hindrance ممانعت فضایی
configurations ارایش فضایی
spacesuit لباس فضایی
spacesuits لباس فضایی
Star Wars جنگ فضایی
clearing out [of a place] تخلیه [فضایی]
configuration ارایش فضایی
spatial threshold استانه فضایی
spatial symbolism نمادگری فضایی
spatial digitaizer دیجیتایذر فضایی
stereoisomerism ایزومری فضایی
space lattice شبکه فضایی
space medicine پزشکی فضایی
space perception ادراک فضایی
space platform پایگاه فضایی
space platform ایستگاه فضایی
space relations روابط فضایی
space ship سفینه فضایی
space time شاتل فضایی
space time اتوبوس فضایی
spatial ability توانایی فضایی
spaceframe قاب فضایی
spaceport پایگاه فضایی
spaceman مسافر فضایی
closo packed hexagonal space lattice شبکه فضایی شش وجهی
spatial data management مدیریت داده فضایی
illusion of space القاء خاصیت فضایی
spatial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
space orientation موقعیت یابی فضایی
spatial orientation موقعیت یابی فضایی
unit solid angle زاویه واحد فضایی
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
three dimensional direction finding جهت یابی فضایی
stereo chemistry مبحث شیمی فضایی
spacial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
modules قسمتی از سفینه فضایی
module قسمتی از سفینه فضایی
footprint فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
images کپی دقیق از فضایی از حافظه
image کپی دقیق از فضایی از حافظه
out of <prep.> بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
body centered بطور فضایی متمورکز شده
cm فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
footprints فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
stereoirregular polymer بسپار بدون نظم فضایی
light-well [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
blankest فضایی در فرم که باید کامل شود
blank فضایی در فرم که باید کامل شود
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
spacecraft سفینه فضایی ship space : syn
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
diffuse درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuses درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffusing درچز چیزی روی فضایی ازماده
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
steradian [sr] استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
arithmetic فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
configurations ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configuration ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
hypergeometric مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
flattest فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indents شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flat فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indent شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indenting شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
astrophotography عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
buckets فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bounds محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
animism اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
marks کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
mark کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
registering فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registers فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
shuttled رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
pugging خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
shuttle رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shuttles رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
baying فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
floated فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
bays فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bay فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
register فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
visualising تجسم کردن تصور کردن
visualizing تجسم کردن تصور کردن
visualizes تجسم کردن تصور کردن
visualized تجسم کردن تصور کردن
visualize تجسم کردن تصور کردن
visualised تجسم کردن تصور کردن
visualises تجسم کردن تصور کردن
densities حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
workings فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
working فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
ambitus [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
orbital injection دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
window فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
response فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
drive bay فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
responses فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
perigee نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
buffer فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
crunching متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
attitude motor موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com