English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
machine equipment تجهیزات ماشین
Search result with all words
accumulated depreciation کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
Other Matches
adopted types انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
rigs تجهیزات
appliance تجهیزات
accouterments تجهیزات
accouterment تجهیزات
transfer equipment تجهیزات
acoutrement تجهیزات
instrumentation تجهیزات
equipment تجهیزات
parroted تجهیزات ای اف اف
rigged تجهیزات
rig تجهیزات
device تجهیزات
equipments تجهیزات
fixture تجهیزات
appliances تجهیزات
parrots تجهیزات ای اف اف
parroting تجهیزات ای اف اف
devices تجهیزات
parrot تجهیزات ای اف اف
materiel تجهیزات
radar equipment تجهیزات رادار
auxiliary equipment تجهیزات جانبی
handling equipment تجهیزات بار
critical materials تجهیزات مهم
capital equipments تجهیزات سرمایهای
auxiliary equipment تجهیزات کمکی
technical equipment تجهیزات فنی
telephone equipment تجهیزات تلفن
standby equipment تجهیزات جانشینی
electric equipment تجهیزات الکتریکی
outfit تجهیزات حفاری
garage equipment تجهیزات گاراژ
output equipment تجهیزات خروجی
extra equipment تجهیزات اضافی
protective equipment تجهیزات حفافتی
peripheral equipment تجهیزات جنبی
switching device تجهیزات سوئیچینگ
illuminating device تجهیزات روشنایی
individual aquipment تجهیزات انفرادی
equipment logbook دفتر تجهیزات
cryptoequipment تجهیزات رمز
mobilization تجهیزات قوا
war material تجهیزات جنگی
ancillary equipment تجهیزات جانبی
ventilating equipment تجهیزات تهویه
ancillary equipment تجهیزات پیرامونی
turning attachment تجهیزات تراشکاری
assembly fixture تجهیزات مونتاژ
accessory equipment تجهیزات یدکی
mechanical equipment تجهیزات مکانیکی
plant تجهیزات کارگاه
plants تجهیزات کارگاه
outfits تجهیزات حفاری
ancillary equipment تجهیزات اضافی
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
cam turning attachment تجهیزات تراش بادامک
data communications equipment تجهیزات ارتباطات داده ها
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
paint spraying equipment تجهیزات رنگ پاشی
equipment logbook دفترچه خدمتی تجهیزات
forming attachment تجهیزات تراش پروفیل
plant records امار تجهیزات کارگاه
original equipment manufacturer سازنده تجهیزات اصلی
grinding attachment تجهیزات سنگ سمباده
producer durable equipment تجهیزات با دوام تولیدی
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
panoply تجهیزات و ارایش کامل
honing equipment تجهیزات سنگ زنی
peripheral equipment operator متصدی تجهیزات جانبی
accoutre با تجهیزات اماده نمودن
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
basic end item تجهیزات ووسایل اولیه
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
induction melting equipment تجهیزات ذوب القائی
precision measuring equipment تجهیزات سنجش دقیق
mobile lubricating equipment تجهیزات روغنکاری متحرک
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
measuring device تجهیزات اندازه گیری
nitriting equipment تجهیزات ازت دهی
shuttled بردن افرادو تجهیزات
shuttles بردن افرادو تجهیزات
shuttle بردن افرادو تجهیزات
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
arsenal ساختمان تجهیزات نظامی
oil reclamation equipment تجهیزات احیا روغن
ingot conveying device تجهیزات انتقال شمش
mold making equipment تجهیزات قالب سازی
core blowing equipment تجهیزات دمیدن هسته
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
cam grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قوسی
well-appointed دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
stack ردیف کردن وسایل و تجهیزات
dead storage انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
back drilling attachment تجهیزات سوراخ کردن از پشت
stacks ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked ردیف کردن وسایل و تجهیزات
deadlined equipment لوازم و تجهیزات از کار افتاده
unisys یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
assets ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
integrated revision بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
equipment تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
cutter grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
motorola سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
control data corporation یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
tweak تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaked تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaking تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdown چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaks تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdowns چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
equipment bay محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
trigraph حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
so علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
footprints شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprint شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
radio sheck یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
downtime پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
pcm تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
decus Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
power house building ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
foreign excess تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
fallout خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
bundles بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
beach gear وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
claimant agency شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
uptime پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
oem Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
cryptoancillary equipment وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
apparatus ماشین
motor ماشین
motor- ماشین
automatons ماشین
motored ماشین
wheeling رل ماشین
automaton ماشین
wheels رل ماشین
pressmen ماشین چی
pressman ماشین چی
motors ماشین
wheel رل ماشین
machine ماشین
machanist ماشین چی
machines ماشین
machined ماشین
runner ماشین چی
runners ماشین چی
gins ماشین
gin ماشین
mills ماشین
mill ماشین
plants ماشین
mechanism ماشین
freeze-up ماشین
mechanisms ماشین
plant ماشین
engine ماشین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com