Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
English
Persian
literalize
تحت اللفظی ترجمه کردن
Other Matches
literalize
بصورت تحت اللفظی دراوردن لفظ بلفظ معنی کردن
interpreting
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
literal
تحت اللفظی
verbatim
تحت اللفظی
metaphrastic
تحت اللفظی
word for word
تحت اللفظی
literatim
تحت اللفظی
lexical analysis
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
verbal
فعلی تحت اللفظی
literally
بطور تحت اللفظی
literalism
پیروی تحت اللفظی از چیزی ملانقطی
putting
ترجمه کردن
puts
ترجمه کردن
translated
ترجمه کردن
translet
ترجمه کردن
translate
ترجمه کردن
to do into
ترجمه کردن به
put
ترجمه کردن
translates
ترجمه کردن
translating
ترجمه کردن
retranslate
دوباره ترجمه کردن
teutonize
به المانی ترجمه کردن
mistranslate
ترجمه غلط کردن
renders
ارائه دادن ترجمه کردن
render
ارائه دادن ترجمه کردن
rendered
ارائه دادن ترجمه کردن
paraphrase
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrases
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrasing
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
interprets
ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreting
ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreted
ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpret
ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
to translate something
[from/into a language]
ترجمه
[نوشتنی]
کردن چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
to provide interpretation
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to interpret
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
interpretations
تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
interpretation
تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
machines
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machined
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
version
ترجمه
compilation
ترجمه
translation
ترجمه
interpretation
ترجمه
renderings
ترجمه
rendering
ترجمه
translation
ترجمه
interpretations
ترجمه
translations
ترجمه
renditions
ترجمه
compilations
ترجمه
rendition
ترجمه
versions
ترجمه
trannlatability
قابلیت ترجمه
translate time
حین ترجمه
metaphraze
ترجمه لفظی
translation agency
موسسه ترجمه
translation agency
دفتر ترجمه
mistranslation
ترجمه نادرست
translate time
هنگام ترجمه
translatable
قابل ترجمه
paraphrasing
ترجمه ازاد
the a of a trans lation
صحت ترجمه
interpretations
تعبیر ترجمه
interpretation
تعبیر ترجمه
the a of a trans lation
درستی ترجمه
algorithm translation
ترجمه الگوریتم
an a translation
ترجمه درست
machine translation
ترجمه ماشینی
misinterpretation
ترجمه غلط
reversion
ترجمه مجدد
mechanical translation
ترجمه مکانیکی
paraphrases
ترجمه ازاد
paraphrased
ترجمه ازاد
paraphrase
ترجمه ازاد
mechanical translation
ترجمه ماشینی
liberaltranstation
ترجمه ازاد
address translation
ترجمه ادرس
indirect objects
زبان برنامه پس از ترجمه
objected
زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects
زبان برنامه پس از ترجمه
objects
زبان برنامه پس از ترجمه
object
زبان برنامه پس از ترجمه
dynamic address translation
ترجمه پویای ادرس
delectus
برای ترجمه دارد
had it trans ted
بدهید ترجمه کنند
objecting
زبان برنامه پس از ترجمه
fortran translation process
فرایند ترجمه فرترن
assembles
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
tropology
ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
version
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
assembled
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
to to
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
versions
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
literalist
طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
bridgeware
برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
processor
برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
This is its Persian rendering ( translation) .
این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
revised version
ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
pcv
این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
passed
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passes
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
cross assembler
ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
literality
صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
pass
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
languages
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
encoding
ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
one pass assembler
برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
targum
ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
language
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
intermediate
کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
posts
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
septuagint
ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
posted
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
parse
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parsed
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
compilations
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
jugend stil
[ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
p code
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
parses
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
compilation
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
signaled
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
preprocessor
نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
controllers
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
signaled
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
controller
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signalled
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
machines
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
queries
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
query
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
querying
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queried
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
executable form
برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
machine
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tables
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tabled
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machines
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
raster
سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
converter
وسیله یا برنامهای که داده را از یک فرم به فرم دیگر ترجمه میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
machine
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
gateways
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateway
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
source
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
statements
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
raw
روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
proxy agent
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
cross compiler
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capture
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com