Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (8 milliseconds)
English
Persian
theories
تحقیقات نظری
theory
تحقیقات نظری
Search result with all words
theorised
تحقیقات نظری کردن
theorises
تحقیقات نظری کردن
theorising
تحقیقات نظری کردن
theorize
تحقیقات نظری کردن
theorized
تحقیقات نظری کردن
theorizes
تحقیقات نظری کردن
theorizing
تحقیقات نظری کردن
theoretics
تحقیقات نظری در علوم
theorization
تحقیقات نظری استدلال نظری
Other Matches
basic research
تحقیقات مقدماتی
scientific researches
تحقیقات علمی
applied research
تحقیقات عملی
tools of research
وسایل تحقیقات
researching
تحقیقات علمی
researched
تحقیقات علمی
research
تحقیقات علمی
researches
تحقیقات علمی
to make enquiries into
تحقیقات بعمل اوردن
report of survey
گزارش تحقیقات یا بررسیها
f.b.i
اداره فدرال تحقیقات
proving ground
محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
Scientific research.
تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
snoopy
بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
primary cognizance
تحقیقات اولیه روی یک مسئله
psychognosis
تحقیقات روانی روان پژوهش
to make inquires into a matter
در امری تحقیقات بعمل اوردن
psychognosy
تحقیقات روانی روان پژوهش
tempest
تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
botanize
تحقیقات گیاه شناسی بعمل اوردن
pay dirt
تحقیقات واکتشافات با ارزش ومفید منفعت
market research
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
tempests
تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
operations research
تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
astrophotography
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
fielded
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fields
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
snoops
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
theoretical
نظری
armchair
نظری
indiscrimination
بی نظری
theoretic
نظری
armchairs
نظری
opinionative
نظری
visionary
نظری
visionaries
نظری
subjectivism
حالت نظری
theoretical chemistry
شیمی نظری
theoretical competition
رقابت نظری
theoretical mode
نمای نظری
theoretical frequency
بسامد نظری
sight check
مقابله نظری
pure mathematics
ریاضیات نظری
narrow minddedness
کوتع نظری
revisionary
تجدید نظری
provinciality
تنگ نظری
peninsularity
تنگ نظری
notionalist
عالم نظری
theoretical plate
بشقابک نظری
theoretical rising
طلوع نظری
unique in every sense of the word
از هر نظری بی مانند
theoretical span
دهانه نظری
objectivity
بیطرفی و بی نظری
a priori
تئوری و نظری
objectivity
اصل بی نظری
parochialism
کوته نظری
theoretical value
مقدار نظری
theoretical type
سنخ نظری
theoretical setting
غروب نظری
expected value
مقدار نظری
theories
اصول نظری
in theory
درعلم نظری
illiberal views
تنگ نظری
erotics
عشق نظری
spans
دهانه نظری
oversight
اشتباه نظری
oversights
اشتباه نظری
spanning
دهانه نظری
span
دهانه نظری
inspectional
نظری دیدنی
insularism
تنگ نظری
dogmatic theology
لاهوت نظری
metapolitics
سیاسیات نظری
theories
علم نظری
theory
اصول نظری
metaphsics
فلسفه نظری
spanned
دهانه نظری
latitudinarianism
وسیع نظری
theory
علم نظری
theorizes
استدلال نظری کردن
theorized
استدلال نظری کردن
visionaries
وابسته بدلایل نظری
theorists
طرفدار استدلال نظری
theorizing
استدلال نظری کردن
A comparison of theory and practice.
مقایسه ای از نظری و عمل.
visionary
وابسته بدلایل نظری
theorist
طرفدار استدلال نظری
short sighted
ناشی از کوته نظری
that is a good idea
خوب نظری است
theorising
استدلال نظری کردن
theorised
استدلال نظری کردن
theorises
استدلال نظری کردن
notionalist
هواخواه استدلال نظری
theorize
استدلال نظری کردن
dogmatics
علم الهیات نظری
notionalist
متخصص علوم نظری
doctrinal
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
short sight
نزدیک بینی کوتاه نظری
hull speed
حداکثر سرعت نظری قایق
theorists
متخصص علوم نظری نگرشگر
height equivalent of theroretical plate
ارتفاع معادل بشقابک نظری
theorist
متخصص علوم نظری نگرشگر
There is no disagreement among us.
اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
pedantry or pedantism
پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
to theorise
[about something]
[British E]
استدلال نظری کردن
[در باره چیزی]
to make a remark
حرفی زدن افهار نظری کردن
to theorize
[about something]
استدلال نظری کردن
[در باره چیزی]
pedantize
پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
I don't want to say anything about that.
من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
kinetic theory of heat
عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
I wI'll not comment on this issue.
درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
thermostatics
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
spot report
گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
inquisitions
نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
h.e.t.p
plate theoretical equivalentof height ارتفاع معادل بشقابک نظری
inquisition
نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
What does Main Street think of this policy?
بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
criminal investigation
شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
association for computers and humanities
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
counterintelligence survey
بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com