Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
theoretics
تحقیقات نظری در علوم
Other Matches
theorization
تحقیقات نظری استدلال نظری
theories
تحقیقات نظری
theory
تحقیقات نظری
theorizes
تحقیقات نظری کردن
theorize
تحقیقات نظری کردن
theorised
تحقیقات نظری کردن
theorized
تحقیقات نظری کردن
theorising
تحقیقات نظری کردن
theorizing
تحقیقات نظری کردن
theorises
تحقیقات نظری کردن
notionalist
متخصص علوم نظری
theorists
متخصص علوم نظری نگرشگر
theorist
متخصص علوم نظری نگرشگر
association for computers and humanities
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
information science
علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
applied research
تحقیقات عملی
researched
تحقیقات علمی
scientific researches
تحقیقات علمی
tools of research
وسایل تحقیقات
basic research
تحقیقات مقدماتی
researches
تحقیقات علمی
researching
تحقیقات علمی
research
تحقیقات علمی
report of survey
گزارش تحقیقات یا بررسیها
to make enquiries into
تحقیقات بعمل اوردن
f.b.i
اداره فدرال تحقیقات
snoopy
بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
psychognosy
تحقیقات روانی روان پژوهش
to make inquires into a matter
در امری تحقیقات بعمل اوردن
Scientific research.
تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
proving ground
محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
psychognosis
تحقیقات روانی روان پژوهش
primary cognizance
تحقیقات اولیه روی یک مسئله
market research
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
tempests
تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
tempest
تحقیقات مربوط به تشعشعات بی خطر اتمی
pay dirt
تحقیقات واکتشافات با ارزش ومفید منفعت
botanize
تحقیقات گیاه شناسی بعمل اوردن
astrophotography
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
operations research
تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
fielded
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fields
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
snooping
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
visionary
نظری
theoretic
نظری
indiscrimination
بی نظری
theoretical
نظری
opinionative
نظری
armchairs
نظری
armchair
نظری
visionaries
نظری
theoretical setting
غروب نظری
theoretical type
سنخ نظری
theoretical span
دهانه نظری
theoretical mode
نمای نظری
provinciality
تنگ نظری
theoretical chemistry
شیمی نظری
peninsularity
تنگ نظری
a priori
تئوری و نظری
theoretical rising
طلوع نظری
pure mathematics
ریاضیات نظری
theoretical plate
بشقابک نظری
metapolitics
سیاسیات نظری
metaphsics
فلسفه نظری
narrow minddedness
کوتع نظری
notionalist
عالم نظری
subjectivism
حالت نظری
latitudinarianism
وسیع نظری
insularism
تنگ نظری
inspectional
نظری دیدنی
in theory
درعلم نظری
illiberal views
تنگ نظری
theoretical competition
رقابت نظری
theoretical value
مقدار نظری
revisionary
تجدید نظری
expected value
مقدار نظری
theoretical frequency
بسامد نظری
erotics
عشق نظری
dogmatic theology
لاهوت نظری
sight check
مقابله نظری
objectivity
بیطرفی و بی نظری
spanning
دهانه نظری
spans
دهانه نظری
theory
علم نظری
theory
اصول نظری
theories
علم نظری
theories
اصول نظری
spanned
دهانه نظری
oversight
اشتباه نظری
objectivity
اصل بی نظری
oversights
اشتباه نظری
parochialism
کوته نظری
span
دهانه نظری
unique in every sense of the word
از هر نظری بی مانند
mathesis
علوم
sciences
علوم
science
علوم
visionaries
وابسته بدلایل نظری
theorize
استدلال نظری کردن
theorising
استدلال نظری کردن
theorises
استدلال نظری کردن
theorised
استدلال نظری کردن
short sighted
ناشی از کوته نظری
notionalist
هواخواه استدلال نظری
theorists
طرفدار استدلال نظری
theorist
طرفدار استدلال نظری
A comparison of theory and practice.
مقایسه ای از نظری و عمل.
theorized
استدلال نظری کردن
dogmatics
علم الهیات نظری
visionary
وابسته بدلایل نظری
theorizing
استدلال نظری کردن
theorizes
استدلال نظری کردن
that is a good idea
خوب نظری است
boffin
ویژهگر علوم
life sciences
علوم طبیعی
quadrivium
علوم چهارگانه
Random-access memory
رم
[علوم کامپیوتر]
the province of science
رشته علوم
life sciences
علوم زیستی
boffins
ویژهگر علوم
the four faculties
علوم چهارگانه
the learned professions
علوم سه گانه
Bachelor of Science
لیسانس علوم
physical science
علوم طبیعی
life science
علوم طبیعی
life science
علوم زیستی
rudiment
علوم مقدماتی
RAM
[random access memory]
رم
[علوم کامپیوتر]
biological sciences
علوم زیستی
idiographic sciences
علوم فردنگر
social sciences
علوم اجتماعی
natural sciences
علوم طبیعی
exact sciences
علوم دقیقه
physical sciences
علوم طبیعی
astronautics
علوم فضانوردی
computer science
علوم کامپیوتر
mathematics
علوم دقیقه
basic sciences
علوم پایه
behavioral sciences
علوم رفتاری
liberal arts
علوم انسانی
liberal arts
علوم سبعه
social science
علوم اجتماعی
mathematics
علوم ریاضی
civics
علوم مدنی
occult sciences
علوم غیبی
normative sciences
علوم هنجاری
political science
علوم سیاسی
litterae humaniores
علوم انسانی
hull speed
حداکثر سرعت نظری قایق
height equivalent of theroretical plate
ارتفاع معادل بشقابک نظری
doctrinal
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
short sight
نزدیک بینی کوتاه نظری
trivium
علوم ازاد سه گانه
ms.
فوق لیسانس علوم
political scientists
ویژه گر علوم سیاسی
humanism
علوم انسانی انسانگرایی
nomothetic sciences
علوم قانون نگر
political scientist
ویژه گر علوم سیاسی
seminaries
مدرسه علوم دینی
mss
فوق لیسانس علوم
theologue
طلبه علوم دینی
theological school
مدرسه علوم دینی
encyclopaedism
علوم واطلاعات جامع
seminary
مدرسه علوم دینی
to theorize
[about something]
استدلال نظری کردن
[در باره چیزی]
to theorise
[about something]
[British E]
استدلال نظری کردن
[در باره چیزی]
to make a remark
حرفی زدن افهار نظری کردن
There is no disagreement among us.
اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
pedantry or pedantism
پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
addressable storage
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
metaphysics
مبحث علوم ماوراء طبیعی
polymath
جامع علوم معقول ومنقول
polymaths
جامع علوم معقول ومنقول
primary memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
geoscience
علوم مربوط به زمین شناسی
memory management
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
main store
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
computer memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
main memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
polytechnic
وابسته به علوم عملی مختلف
metaphysician
دانشمند علوم ماوراء طبیعی
AA
فوق دیپلم در علوم انسانی
arabist
عالم بزبان و علوم عربی
B.A
مخفف لیسانس علوم انسانی
occultist
جستجو کننده علوم پوشیده
B.A.s
مخفف لیسانس علوم انسانی
naturalistic
وابسته به تاریخ علوم طبیعی
polytechnics
وابسته به علوم عملی مختلف
polytechnical
وابسته به علوم عملی مختلف
I don't want to say anything about that.
من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
pedantize
پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com