English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
erosion تحلیل تدریجی
Other Matches
roll back به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
phased معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phases معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phase معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
cost benefit analysis تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
step by step تدریجی
step-by-step تدریجی
step wise تدریجی
gradatory تدریجی
imperceptible تدریجی
slowing تدریجی
slows تدریجی
slowest تدریجی
slower تدریجی
slowed تدریجی
slow تدریجی
piecemeal تدریجی
gradational تدریجی
progressive تدریجی
gradual تدریجی
gradation انتقال تدریجی
corrosion فساد تدریجی
progressive relaxation ارمیدگی تدریجی
partial shipment حمل تدریجی
instillation ریزش تدریجی
delelopment تکامل تدریجی
gradations انتقال تدریجی
fail softly با خرابی تدریجی
fail soft تخریب تدریجی
fail soft با خرابی تدریجی
evolution تکامل تدریجی
graduality تدریجی بودن
evanescence زوال تدریجی
gradualness تدریجی بودن
insti ریزش تدریجی
insti تلقین تدریجی
progress payments پرداخت تدریجی
quantize تدریجی کردن
piecemeal بتدریج تدریجی
piecemeal بطور تدریجی
living death مرگ تدریجی
step by step excitation تحریک تدریجی
glaucoma کوری تدریجی
scale down کاهش تدریجی
quantizer تدریجی کننده
progressive assambly نصب تدریجی
progressive paralysis فلج تدریجی
progressive burning سوزش تدریجی
graduating تغییر تدریجی کردن
evanescence فقدان تدریجی ناپایداری
progressional دارای پیشرفت تدریجی
instilment ریزش و تلقین تدریجی
gas degeneration فساد تدریجی گازی
evolution تحول تکامل تدریجی
processes پیشرفت تدریجی ومداوم
progressive burning سوختن تدریجی خرج
graduate تغییر تدریجی کردن
graduates تغییر تدریجی کردن
intergradation محو سازی تدریجی
gradual شیب تدریجی واهسته
process پیشرفت تدریجی ومداوم
insinuation نفوذ دخول تدریجی
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
evolutionism اصول ترقی و تکامل تدریجی
abklingen محو شدن تدریجی احساس
progressive cookery پخت تدریجی غذای یکان
lysis سقوط وزوال تدریجی مرض
striptease رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
lysate محصول زوال وفساد تدریجی سلول
frequency drift تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
atmospheric corrosion فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
escalation افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
winder گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
lamb's tongue [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
accrual افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
choke از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
chokes از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scallywag نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
choked از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scalogram نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
absorbency تحلیل
marasmic تحلیل رو
comsumption تحلیل
corrosion تحلیل
analyzer تحلیل گر
erosion تحلیل
analysts تحلیل گر
analyst تحلیل گر
resolutions تحلیل
resolution تحلیل
analysis تحلیل
creeps تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
gum رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
creep تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
strode analysis تحلیل ضربهای
assimilate تحلیل رفتن
incorrodible غیرقابل تحلیل
graphic analysis تحلیل نگارهای
group analysis تحلیل گروه
handwriting analysis تحلیل دستخط
stubbing تحلیل بردن
stubs تحلیل بردن
hypnoanalysis تحلیل هیپنوتیسمی
income analysis تحلیل درامد
incide تحلیل بردنlooper
assimilated تحلیل رفتن
ego analysis تحلیل خود
emaciate تحلیل رفتن
system analysis تحلیل سازگان
dwindles تحلیل رفتن
dwindled تحلیل رفتن
dwindle تحلیل رفتن
factor analysis تحلیل عاملی
system analysis تحلیل سیستم
eats تحلیل رفتن
eat تحلیل رفتن
assimilating تحلیل رفتن
fault analysis تحلیل عیب
fiddle away تحلیل بردن
frequency analysis تحلیل بسامدی
assimilates تحلیل رفتن
syntactical analysis تحلیل ترکیبی
syntactical analysis تحلیل نحوی
indifference analysis تحلیل بی تفاوتی
statistical analysis تحلیل اماری
mental analysis تحلیل ذهنی
motion analysis تحلیل حرکات
regression analysis تحلیل برگشت
narcoanalysis تحلیل تخدیری
regression analysis تحلیل رگرسیون
network analysis تحلیل شبکه
quantitative analysis تحلیل مقداری
quantitative analysis تحلیل کمی
operation analysis تحلیل عملکرد
qualitative analysis تحلیل کیفی
purchasing analyst تحلیل گر خرید
analysis تحلیل کاوش
path analysis تحلیل مسیر
prosternation تحلیل نیرو
research and analysis تجزیه و تحلیل
marginal analysis تحلیل نهائی
resolutive تحلیل برنده
analysis تحلیل جداگری
analysis تجزیه و تحلیل
item analysis تحلیل پرسش
static analysis تحلیل ایستا
job analysis تحلیل شغلی
stability analysis تحلیل ثبات
task analysis تحلیل تکلیف
lexical analysis تحلیل لغوی
exhausted تحلیل رفته
lithotripsy خردسازی یا تحلیل
logic analysis تحلیل منطقی
sales analysis تحلیل فروش
lysis تحلیل کافتن
probability analysis تحلیل احتمالات
economic analysis تحلیل اقتصادی
analysis of variance تحلیل واریانس
activity analysis تحلیل فعالیت
active analysis تحلیل فعال
analitics علم تحلیل
analyzes تحلیل کردن
analysand تحلیل شونده
analysis of covariance تحلیل هم پراکنش
profile analysis تحلیل نیمرخ
analysis of variance تحلیل پراکنش
consumed تحلیل رفتن
analyzing تحلیل کردن
analyzer تحلیل کننده
consume تحلیل رفتن
benefit cost analysis تحلیل فایده
blind analysis تحلیل بی نام
stub تحلیل بردن
wearing تحلیل برنده
case analysis تحلیل مورد
consumes تحلیل رفتن
analyzed تحلیل کردن
consumptive تحلیل رفته
consumptives تحلیل رفته
psychoanalysis تحلیل روانی
atrophying تحلیل رفتن
analyse تحلیل کردن
atrophy تحلیل رفتن
analysed تحلیل کردن
atrophies تحلیل رفتن
solvency تحلیل بردنی
analyses تحلیل کردن
muscular dystrophy تحلیل عضلانی
static analysis تحلیل استاتیک
atrophied تحلیل رفتن
pulled تحلیل رفته
analysing تحلیل کردن
character analysis تحلیل منش
cluster analysis تحلیل خوشهای
dynamic analysis تحلیل دینامیک
trend analysis تحلیل روند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com