English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
kinesiological analysis تحلیل حرکت شناختی بدن
Other Matches
kinesiological principle اصول حرکت شناختی بدن
ecological equilibrum همترازی بووم شناختی تعادل بوم شناختی
cost benefit analysis تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
cognitive شناختی
technologically فن شناختی
technological فن شناختی
criminological جرم شناختی
mythological اسطوره شناختی
phenomenological پدیدار شناختی
cognitive system نظام شناختی
philologically زبان شناختی
ecological factor همگربوم شناختی
epistemological معرفت شناختی
methodological روش شناختی
cognitive style سبک شناختی
petrological سنگ شناختی
esthetic زیبایی شناختی
morphological ریخت شناختی
aesthetically زیبایی شناختی
phonetic اوا شناختی
pathological اسیب شناختی
ecological change تغییربوم شناختی
biological زیست شناختی
ecologically بوم شناختی
ecological بوم شناختی
biologically زیست شناختی
neurological عصب شناختی
acoustic صوت شناختی
aesthetic زیبایی شناختی
sociological جامعه شناختی
geological زمین شناختی
cognitive schema طرحواره شناختی
cognitive dissonance ناهماهنگی شناختی
cognitive consonance هماهنگی شناختی
cognitive map نقشه شناختی
biologism زیست شناختی نگری
acoustic investigation جستار صوت شناختی
neuropsychology روانشناسی عصب شناختی
graphopathology اسیب شناسی خط شناختی
ecological factor سازه بوم شناختی
cosmological principal اصل کیهان شناختی
cosmological model مدل کیهان شناختی
cosmological constant ثابت کیهان شناختی
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
ecological architecture معماری بوم شناختی
biological control کنترل زیست شناختی
ethnopsychology روانشناسی قوم شناختی
ecological change دگرگونی بوم شناختی
ecological equivalent هم ارزی بوم شناختی
ecological backlash وازنش بوم شناختی
ecological nich زیستخوان بوم شناختی
psychobiology روانشناسی زیست شناختی
ecological realized natality زه و زاد بوم شناختی
ecological process فرایند بوم شناختی
ecological unit یگان بوم شناختی
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
ecological distance فاصله بوم شناختی
ecological constallation برج بوم شناختی
ecological mortality مرگ و میر بوم شناختی
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
Industrial Aesthetic [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
biodegraability قابلیت تجزیه بیولوژیکی پذیرندگی فروافت زیست شناختی
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
analysis تحلیل
comsumption تحلیل
analyzer تحلیل گر
analysts تحلیل گر
analyst تحلیل گر
corrosion تحلیل
resolutions تحلیل
absorbency تحلیل
marasmic تحلیل رو
erosion تحلیل
resolution تحلیل
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
assimilate تحلیل رفتن
fault analysis تحلیل عیب
sales analysis تحلیل فروش
analyzed تحلیل کردن
emaciate تحلیل رفتن
assimilated تحلیل رفتن
assimilates تحلیل رفتن
quantitative analysis تحلیل مقداری
operation analysis تحلیل عملکرد
factor analysis تحلیل عاملی
analyzing تحلیل کردن
analyzes تحلیل کردن
path analysis تحلیل مسیر
analysing تحلیل کردن
profile analysis تحلیل نیمرخ
prosternation تحلیل نیرو
purchasing analyst تحلیل گر خرید
regression analysis تحلیل برگشت
qualitative analysis تحلیل کیفی
income analysis تحلیل درامد
quantitative analysis تحلیل کمی
erosion تحلیل تدریجی
regression analysis تحلیل رگرسیون
research and analysis تجزیه و تحلیل
economic analysis تحلیل اقتصادی
trend analysis تحلیل روند
analyses تحلیل کردن
analysed تحلیل کردن
analyse تحلیل کردن
probability analysis تحلیل احتمالات
exhausted تحلیل رفته
resolutive تحلیل برنده
transactional analysis تحلیل تبادلی
assimilating تحلیل رفتن
ego analysis تحلیل خود
handwriting analysis تحلیل دستخط
fiddle away تحلیل بردن
systems analysis تحلیل سیستم
systems analysis تحلیل سیستم ها
systems analyzer تحلیل گر سیستم
task analysis تحلیل تکلیف
syntactical analysis تحلیل نحوی
lithotripsy خردسازی یا تحلیل
statistical analysis تحلیل اماری
job analysis تحلیل شغلی
systems analyst تحلیل گر سیستم
system analyst تحلیل گر سیستم
syntactical analysis تحلیل ترکیبی
logic analysis تحلیل منطقی
lexical analysis تحلیل لغوی
lysis تحلیل کافتن
strode analysis تحلیل ضربهای
marginal analysis تحلیل نهائی
system analysis تحلیل سیستم
system analysis تحلیل سازگان
mental analysis تحلیل ذهنی
analysis تحلیل کاوش
stub تحلیل بردن
stubbed تحلیل بردن
group analysis تحلیل گروه
stubbing تحلیل بردن
stubs تحلیل بردن
graphic analysis تحلیل نگارهای
narcoanalysis تحلیل تخدیری
network analysis تحلیل شبکه
motion analysis تحلیل حرکات
hypnoanalysis تحلیل هیپنوتیسمی
incide تحلیل بردنlooper
static analysis تحلیل استاتیک
static analysis تحلیل ایستا
stability analysis تحلیل ثبات
analysis تجزیه و تحلیل
analysis تحلیل جداگری
item analysis تحلیل پرسش
indifference analysis تحلیل بی تفاوتی
incorrodible غیرقابل تحلیل
frequency analysis تحلیل بسامدی
benefit cost analysis تحلیل فایده
atrophy تحلیل رفتن
analysand تحلیل شونده
daseinanalyse تحلیل وجودی
existential analysis تحلیل وجودی
analitics علم تحلیل
cluster analysis تحلیل خوشهای
data analysis تحلیل داده ها
criterion analysis تحلیل ملاک
active analysis تحلیل فعال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com