Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
trend analysis
تحلیل روند
Other Matches
cost benefit analysis
تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
crater analysis
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
trepan
روند
trend line
خط روند
processes
روند
trends
روند
trend
روند
procedure
روند
process
روند
proceeding
روند
flow
روند
flows
روند
flowed
روند
program flow
روند برنامه
process
روند طریقه
trends
روند کار
process of negotiations
روند مذاکرات
production process
روند ساخت
processes
روند طریقه
pernicious trend
روند قهقرایی
processes
فراشد روند
process
فراشد روند
trend
روند کار
upward trend
روند صعودی
data flow
روند داده ها
stream routing
روند رود
developmental trend
روند تکوینی
economic trend
روند اقتصادی
secular trend
روند قرنی
timetrend
روند زمانی
stream routing
روند روانه
control flow
روند کنترل
flowcharter
روند نما
bidirectional flow
روند دوسویه
rate of rise of water level
روند بالاامدن اب
fission process
روند انشقاق
secular trend
روند دراز مدت
flowchapt symbol
نماد روند نما
process chart
نقشه روند کار
hypertext
به صفحه جددی می روند
up-river
برخلاف روند جریان آب
program flowchart
روند نمای برنامه
extrapolations
ادامه روند تعمیم دهی
rehashing
روند پر شدن یک جدول درهم
bell
زنگ در پایان هر روند بوکس
extrapolation
ادامه روند تعمیم دهی
modality
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
bells
زنگ در پایان هر روند بوکس
lover's lane
<idiom>
جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
snapback
پاس دادن توپ دراغازهر روند
products customarily found in a pharmacy
کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
listings
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listing
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
assets
که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
What are the collection procedures for ...?
روند جمع آوری برای ... چه
[جور]
است ؟
round
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
pagination
روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
edit
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
paragraphs
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
edited
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
paragraph
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
analysts
تحلیل گر
resolution
تحلیل
resolutions
تحلیل
marasmic
تحلیل رو
corrosion
تحلیل
erosion
تحلیل
comsumption
تحلیل
absorbency
تحلیل
analyzer
تحلیل گر
analysis
تحلیل
analyst
تحلیل گر
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
warm-up
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
power house building
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
annotation
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotations
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
graphic analysis
تحلیل نگارهای
systems analysis
تحلیل سیستم ها
group analysis
تحلیل گروه
incide
تحلیل بردنlooper
hypnoanalysis
تحلیل هیپنوتیسمی
direct analysis
تحلیل رهنمودی
handwriting analysis
تحلیل دستخط
analyzing
تحلیل کردن
analyzed
تحلیل کردن
systems analyzer
تحلیل گر سیستم
analyzes
تحلیل کردن
systems analysis
تحلیل سیستم
strode analysis
تحلیل ضربهای
factor analysis
تحلیل عاملی
system analysis
تحلیل سازگان
fiddle away
تحلیل بردن
stub
تحلیل بردن
emaciate
تحلیل رفتن
ego analysis
تحلیل خود
economic analysis
تحلیل اقتصادی
dynamic analysis
تحلیل دینامیک
dynamic analysis
تحلیل پویا
system analysis
تحلیل سیستم
syntactical analysis
تحلیل ترکیبی
frequency analysis
تحلیل بسامدی
syntactical analysis
تحلیل نحوی
system analyst
تحلیل گر سیستم
systems analyst
تحلیل گر سیستم
fault analysis
تحلیل عیب
income analysis
تحلیل درامد
mental analysis
تحلیل ذهنی
motion analysis
تحلیل حرکات
research and analysis
تجزیه و تحلیل
narcoanalysis
تحلیل تخدیری
regression analysis
تحلیل برگشت
network analysis
تحلیل شبکه
regression analysis
تحلیل رگرسیون
analyse
تحلیل کردن
operation analysis
تحلیل عملکرد
quantitative analysis
تحلیل مقداری
quantitative analysis
تحلیل کمی
qualitative analysis
تحلیل کیفی
path analysis
تحلیل مسیر
purchasing analyst
تحلیل گر خرید
probability analysis
تحلیل احتمالات
prosternation
تحلیل نیرو
profile analysis
تحلیل نیمرخ
resolutive
تحلیل برنده
sales analysis
تحلیل فروش
marginal analysis
تحلیل نهائی
incorrodible
غیرقابل تحلیل
analyses
تحلیل کردن
indifference analysis
تحلیل بی تفاوتی
statistical analysis
تحلیل اماری
static analysis
تحلیل استاتیک
static analysis
تحلیل ایستا
item analysis
تحلیل پرسش
stability analysis
تحلیل ثبات
job analysis
تحلیل شغلی
analysing
تحلیل کردن
lexical analysis
تحلیل لغوی
activity analysis
تحلیل فعالیت
lithotripsy
خردسازی یا تحلیل
logic analysis
تحلیل منطقی
analysed
تحلیل کردن
lysis
تحلیل کافتن
dwindles
تحلیل رفتن
consumptive
تحلیل رفته
consumptives
تحلیل رفته
psychoanalysis
تحلیل روانی
exhausted
تحلیل رفته
solvency
تحلیل بردنی
muscular dystrophy
تحلیل عضلانی
analysis
تحلیل جداگری
analysis
تجزیه و تحلیل
dwindled
تحلیل رفتن
analysis
تحلیل کاوش
pulled
تحلیل رفته
active analysis
تحلیل فعال
analitics
علم تحلیل
analysand
تحلیل شونده
analysis of covariance
تحلیل هم پراکنش
analysis of variance
تحلیل واریانس
assimilate
تحلیل رفتن
assimilated
تحلیل رفتن
dwindling
تحلیل رفتن
undermine
تحلیل بردن
undermined
تحلیل بردن
undermines
تحلیل بردن
consume
تحلیل رفتن
consumed
تحلیل رفتن
consumes
تحلیل رفتن
atrophied
تحلیل رفتن
dwindle
تحلیل رفتن
atrophies
تحلیل رفتن
eats
تحلیل رفتن
atrophy
تحلیل رفتن
eat
تحلیل رفتن
atrophying
تحلیل رفتن
assimilating
تحلیل رفتن
assimilates
تحلیل رفتن
analysis of variance
تحلیل پراکنش
analyzer
تحلیل کننده
content analysis
تحلیل محتوا
vector analysis
تحلیل برداری
criterion analysis
تحلیل ملاک
variance analysis
تحلیل واریانس
value analysis
تحلیل ارزش
stubs
تحلیل بردن
transactional analysis
تحلیل تبادلی
erosion
تحلیل تدریجی
two way analysis
تحلیل دو عاملی
stubbed
تحلیل بردن
daseinanalyse
تحلیل وجودی
existential analysis
تحلیل وجودی
data analysis
تحلیل داده ها
corrodible
تحلیل رفتنی
case analysis
تحلیل مورد
depth analysis
تحلیل عمقی
wearing
تحلیل برنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com