Dictiornary-Farsi | تحلیل عملکرد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
operation analysis	تحلیل عملکرد


Other Matches

two way alternate operation	عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking	عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
cost benefit analysis	تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
turn over	عملکرد
throughput	عملکرد
performance	عملکرد
performances	عملکرد
method of operation	عملکرد
operation	عملکرد
revenue operation	عملکرد
worked	عملکرد
work	عملکرد
process	عملکرد
processes	عملکرد
operating lever	اهرم عملکرد
indirect operation	عملکرد غیرمستقیم
logical operation	عملکرد منطقی
operating panel	تابلوی عملکرد
parallel operation	عملکرد موازی
reatrain	عملکرد توام
dyadic operation	عملکرد دوتایی
telephone operation	عملکرد تلفن
monadic operation	عملکرد تکین
furnace operation	عملکرد کوره
unattended operation	عملکرد بی مراقب
maximum performance	عملکرد حداکثر
performance appraisal	عملکرد سنجی
loss marking operation	عملکرد زیانبار
transformer operation	عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
binary operation	عملکرد دودوئی
machine operating	عملکرد ماشین
returns	عملکرد کارکرد
returning	عملکرد کارکرد
returned	عملکرد کارکرد
return	عملکرد کارکرد
computer operation	عملکرد کامپیوتری
concurrent operation	عملکرد همزمان
attended operation	عملکرد با مراقب
feature of performance	ویژگی عملکرد
continous operation	عملکرد پایدار
monadic operation	عملکرد یگانه
feature	ویژگی عملکرد
two way simultaneous operation	عملکرد همزمان دو طرفه
multiprogramming	عملکرد چند برنامهای
off line operation	عملکرد برون خطی
electrically operated chuck	سه نظام با عملکرد الکتریکی
input output operation	عملکرد ورودی- خروجی
illegal operation	عملکرد غیر قانونی
on line operation	عملکرد درون خطی
uniprogramming system	سیستم عملکرد تک برنامهای
fixed point operation	عملکرد با ممیز ثابت
multitasking	عملکرد چند تکلیفی
multisequencing	عملکرد چند ترتیبی
operating speed	سرعت عملکرد کار
binary arithmetic operation	عملکرد ریاضی دودویی
operation	وابسته به عمل عملکرد
even-handed treatment	رفتار [عملکرد] عادلانه
performance rating	درجه بندی عملکرد
rating	نحوه عملکرد مجاز
ratings	نحوه عملکرد مجاز
one way only operation	عملکرد فقط یک طرفه
multiprogramming system	سیستم عملکرد چند برنامهای
social audit	ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
chunking along	عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation	کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
compatible	زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
spool	Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spools	Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
cruise control	کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
numeric keypad	یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
control unit	قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
system follow up	ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
comsumption	تحلیل
analyzer	تحلیل گر
absorbency	تحلیل
corrosion	تحلیل
marasmic	تحلیل رو
analysts	تحلیل گر
analysis	تحلیل
resolution	تحلیل
resolutions	تحلیل
erosion	تحلیل
analyst	تحلیل گر
wild card	روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
incorrodible	غیرقابل تحلیل
item analysis	تحلیل پرسش
job analysis	تحلیل شغلی
lexical analysis	تحلیل لغوی
indifference analysis	تحلیل بی تفاوتی
mental analysis	تحلیل ذهنی
lithotripsy	خردسازی یا تحلیل
logic analysis	تحلیل منطقی
emaciate	تحلیل رفتن
income analysis	تحلیل درامد
lysis	تحلیل کافتن
fiddle away	تحلیل بردن
frequency analysis	تحلیل بسامدی
factor analysis	تحلیل عاملی
marginal analysis	تحلیل نهائی
group analysis	تحلیل گروه
fault analysis	تحلیل عیب
graphic analysis	تحلیل نگارهای
handwriting analysis	تحلیل دستخط
hypnoanalysis	تحلیل هیپنوتیسمی
incide	تحلیل بردنlooper
character analysis	تحلیل منش
motion analysis	تحلیل حرکات
systems analyzer	تحلیل گر سیستم
systems analysis	تحلیل سیستم ها
systems analysis	تحلیل سیستم
systems analyst	تحلیل گر سیستم
system analyst	تحلیل گر سیستم
system analysis	تحلیل سازگان
system analysis	تحلیل سیستم
task analysis	تحلیل تکلیف
transactional analysis	تحلیل تبادلی
wearing	تحلیل برنده
vector analysis	تحلیل برداری
variance analysis	تحلیل واریانس
value analysis	تحلیل ارزش
two way analysis	تحلیل دو عاملی
trend analysis	تحلیل روند
syntactical analysis	تحلیل ترکیبی
syntactical analysis	تحلیل نحوی
strode analysis	تحلیل ضربهای
quantitative analysis	تحلیل کمی
qualitative analysis	تحلیل کیفی
purchasing analyst	تحلیل گر خرید
profile analysis	تحلیل نیمرخ
probability analysis	تحلیل احتمالات
path analysis	تحلیل مسیر
prosternation	تحلیل نیرو
network analysis	تحلیل شبکه
quantitative analysis	تحلیل مقداری
regression analysis	تحلیل رگرسیون
statistical analysis	تحلیل اماری
static analysis	تحلیل استاتیک
static analysis	تحلیل ایستا
stability analysis	تحلیل ثبات
sales analysis	تحلیل فروش
resolutive	تحلیل برنده
research and analysis	تجزیه و تحلیل
regression analysis	تحلیل برگشت
narcoanalysis	تحلیل تخدیری
psychoanalysis	تحلیل روانی
benefit cost analysis	تحلیل فایده
blind analysis	تحلیل بی نام
undermines	تحلیل بردن
undermined	تحلیل بردن
case analysis	تحلیل مورد
cluster analysis	تحلیل خوشهای
consumptible	تحلیل رفتنی
content analysis	تحلیل محتوا
undermine	تحلیل بردن
dwindling	تحلیل رفتن
dwindles	تحلیل رفتن
corrodible	تحلیل رفتنی
dwindled	تحلیل رفتن
dwindle	تحلیل رفتن
eats	تحلیل رفتن
eat	تحلیل رفتن
assimilating	تحلیل رفتن
consume	تحلیل رفتن
consumed	تحلیل رفتن
consumes	تحلیل رفتن
consumptives	تحلیل رفته
consumptive	تحلیل رفته
pulled	تحلیل رفته
activity analysis	تحلیل فعالیت
solvency	تحلیل بردنی
active analysis	تحلیل فعال
analitics	علم تحلیل
analysand	تحلیل شونده
atrophying	تحلیل رفتن
analysis of covariance	تحلیل هم پراکنش
analysis of variance	تحلیل واریانس
analysis of variance	تحلیل پراکنش
atrophy	تحلیل رفتن
analyzer	تحلیل کننده
muscular dystrophy	تحلیل عضلانی
atrophies	تحلیل رفتن
atrophied	تحلیل رفتن
assimilates	تحلیل رفتن
assimilated	تحلیل رفتن
ego analysis	تحلیل خود
stubbed	تحلیل بردن
depth analysis	تحلیل عمقی
stub	تحلیل بردن
die down	تحلیل رفتن
direct analysis	تحلیل رهنمودی
analyzing	تحلیل کردن
analyzes	تحلیل کردن
analyzed	تحلیل کردن
analysing	تحلیل کردن
analyses	تحلیل کردن
analysed	تحلیل کردن
dynamic analysis	تحلیل پویا
dynamic analysis	تحلیل دینامیک