English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
o technique تحلیل عوامل زمانی
Other Matches
factor analysis تجزیه و تحلیل عوامل
time series analysis تحلیل سریهای زمانی
elasticity of factor substitution کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
slice مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
cost benefit analysis تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
ppm Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
v , series سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
effects عوامل
m factors عوامل ام
total factor productivity بازدهی کل عوامل
growth factors عوامل رشد
natural agents عوامل طبیعی
variable factors عوامل متغیر
excusatory conditions عوامل رافعه
agents of production عوامل تولید
factors of production عوامل تولید
factor proportion نسبت عوامل
factor productivity بازدهی عوامل
elements of expense عوامل هزینهای
demand factors عوامل تقاضا
production factors عوامل تولید
technical data عوامل فنی
aerodynamic factors عوامل ایرودینامیکی
factor demand تقاضای عوامل
motivational factors عوامل محرکه
psychological factors عوامل روانی
allocative factors عوامل تخصیصی
balancing factors عوامل جبرانی
justificatory conditions عوامل موجهه
institutional factors عوامل نهادی
adverse factors عوامل نامساعد
complementary factors عوامل مکمل
human factor عوامل انسانی
constant factors عوامل ثابت
factor price قیمت عوامل
factor markets بازارهای عوامل تولید
factor mobility تحرک عوامل تولید
mobility of factors of production تحرک عوامل تولید
factor price distortions انحراف قیمت عوامل
factor price equalization برابرسازی قیمت عوامل
ingredients داخل شونده عوامل
market forces عوامل موثردر بازار
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
inputs عوامل تولید منابع
retarding factors عوامل کند کننده
fixed factor عوامل ثابت تولید
fixed factor عوامل تولید ثابت
factor productivity بهره دهی عوامل
polygene عوامل توارثی غیرهمردیف
factor earnings درامد عوامل تولید
ingredient داخل شونده عوامل
mechanism عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanisms عوامل مکانیکی مکانیزم
cryptovariable عوامل متغیر رمز
weathering اثر عوامل جوی
aiming group عوامل مثلث گیری
competitive factors عوامل محرک رقابت
additional production personnel عوامل دیگر تولد
diseconomies عوامل زیان اور
factor cost line خط هزینه عوامل تولید
elements of expense عوامل تولید هزینه
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
variable factors عوامل قابل تغییر تولید
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
geopolitics مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
factor payments پرداختهای عوامل تولید مانند
non specific factors of production عوامل غیر اختصاصی تولید
aerometeorograph دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
neutral technology تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
input output table این جدول جریان عوامل تولید
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
mechanical powers نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
ceteris paribus ثابت بودن تمام عوامل دیگر
self buried مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
elasticity of factor substitution وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
columnar transposition تغییر مکان دادن عوامل در ستون
unpredictable factors عوامل غیر قابل پیش بینی
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
shift forward انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
bleaching materiel پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
danc solution نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
eurytopic دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
fission products عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
escarpment پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
sound effects عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
m factors عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
escarpments پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
physiocracy حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
analysts تحلیل گر
corrosion تحلیل
absorbency تحلیل
analyst تحلیل گر
comsumption تحلیل
analysis تحلیل
analyzer تحلیل گر
marasmic تحلیل رو
resolutions تحلیل
resolution تحلیل
erosion تحلیل
statistical analysis تحلیل اماری
fault analysis تحلیل عیب
wearing تحلیل برنده
character analysis تحلیل منش
cluster analysis تحلیل خوشهای
quantitative analysis تحلیل مقداری
system analyst تحلیل گر سیستم
system analysis تحلیل سازگان
vector analysis تحلیل برداری
syntactical analysis تحلیل نحوی
syntactical analysis تحلیل ترکیبی
system analysis تحلیل سیستم
fiddle away تحلیل بردن
atrophying تحلیل رفتن
dwindling تحلیل رفتن
undermine تحلیل بردن
undermined تحلیل بردن
stability analysis تحلیل ثبات
static analysis تحلیل ایستا
undermines تحلیل بردن
consume تحلیل رفتن
consumed تحلیل رفتن
consumes تحلیل رفتن
static analysis تحلیل استاتیک
benefit cost analysis تحلیل فایده
atrophies تحلیل رفتن
blind analysis تحلیل بی نام
atrophy تحلیل رفتن
case analysis تحلیل مورد
atrophied تحلیل رفتن
dwindles تحلیل رفتن
systems analyst تحلیل گر سیستم
systems analysis تحلیل سیستم
consumptive تحلیل رفته
consumptives تحلیل رفته
criterion analysis تحلیل ملاک
direct analysis تحلیل رهنمودی
die down تحلیل رفتن
corrodible تحلیل رفتنی
depth analysis تحلیل عمقی
transactional analysis تحلیل تبادلی
data analysis تحلیل داده ها
existential analysis تحلیل وجودی
psychoanalysis تحلیل روانی
trend analysis تحلیل روند
solvency تحلیل بردنی
daseinanalyse تحلیل وجودی
two way analysis تحلیل دو عاملی
variance analysis تحلیل واریانس
value analysis تحلیل ارزش
analyse تحلیل کردن
dynamic analysis تحلیل پویا
systems analysis تحلیل سیستم ها
systems analyzer تحلیل گر سیستم
task analysis تحلیل تکلیف
factor analysis تحلیل عاملی
consumptible تحلیل رفتنی
analyzing تحلیل کردن
analyzes تحلیل کردن
content analysis تحلیل محتوا
emaciate تحلیل رفتن
analyzed تحلیل کردن
analysing تحلیل کردن
analyses تحلیل کردن
analysed تحلیل کردن
ego analysis تحلیل خود
economic analysis تحلیل اقتصادی
dynamic analysis تحلیل دینامیک
dwindled تحلیل رفتن
network analysis تحلیل شبکه
stubbed تحلیل بردن
marginal analysis تحلیل نهائی
stub تحلیل بردن
active analysis تحلیل فعال
lysis تحلیل کافتن
strode analysis تحلیل ضربهای
analysis of variance تحلیل پراکنش
activity analysis تحلیل فعالیت
logic analysis تحلیل منطقی
lithotripsy خردسازی یا تحلیل
lexical analysis تحلیل لغوی
analysis تحلیل کاوش
prosternation تحلیل نیرو
indifference analysis تحلیل بی تفاوتی
analysis تجزیه و تحلیل
stubbing تحلیل بردن
mental analysis تحلیل ذهنی
analitics علم تحلیل
operation analysis تحلیل عملکرد
exhausted تحلیل رفته
narcoanalysis تحلیل تخدیری
analysand تحلیل شونده
analysis of covariance تحلیل هم پراکنش
erosion تحلیل تدریجی
analysis of variance تحلیل واریانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com