Dictiornary-Farsi | تحلیل پرسش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
item analysis	تحلیل پرسش


Other Matches

interrogatively	بشکل پرسش بطور پرسش
cost benefit analysis	تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
item	پرسش
test item	پرسش
items	پرسش
question	پرسش
questions	پرسش
questioned	پرسش
queried	پرسش
queries	پرسش
querying	پرسش
query	پرسش
in an interrogatory tone	با لحن پرسش
catechist	ازراه پرسش
catechize	از راه پرسش
floorer	پرسش سخت
posers	پرسش دشوار
poser	پرسش دشوار
poseurs	پرسش دشوار
poseur	پرسش دشوار
indirect question	پرسش غیرمستقیم
oblique question	پرسش غیرمستقیم
cross-examining	پرسش کردن از
catechise	از راه پرسش
question	تردید پرسش
inquiry	پرسش بازجویی
inquiries	پرسش بازجویی
questioningly	پرسش کنان
questioned	تردید پرسش
interogation mark	نشان پرسش
questions	تردید پرسش
cross-examination	پرسش و مقابله
cross-examinations	پرسش و مقابله
interrogator	پرسش کننده
interrogators	پرسش کننده
interrogarive pronoun	ضمیر پرسش
cross-examines	پرسش کردن از
cross-examined	پرسش کردن از
item selection	پرسش گزینی
question marks	پرسش نشان
question mark	پرسش نشان
item validity	اعتبار پرسش
leadingquestion	پرسش راهنما
questtioningly	پرسش کنل
debriefs	پرسش کردن
item difficulty	دشواری پرسش
cross-examine	پرسش کردن از
debrief	پرسش کردن
point of interrogation	نشان پرسش
questionary	پرسش نامه
debriefed	پرسش کردن
interrogatively	ازراه پرسش
leading question	پرسش راهنمایی کننده
status enquiry	پرسش نامه وضعیت
inquiry	پرسش بازجویی رسیدگی
catechism	پرسش نامه مذهبی
catechisms	پرسش نامه مذهبی
inquiries	پرسش بازجویی رسیدگی
to overwhelm with questions	غرق پرسش کردن
open ended question	پرسش باز پاسخ
multiple choice item	پرسش چند گزینهای
item discrimination index	ضریب افتراق پرسش
this very question	دقیقا همین پرسش
circularize	پرسش نامه فرستادن
catechize	از راه پرسش یاددادن
leading questions	پرسش راهنمایی کننده
catechise	از راه پرسش یاددادن
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
leap frog test	آزمایش پرسش قورباغه
quiz	شوخی پرسش و ازمون
quizzes	شوخی پرسش و ازمون
interrogator responsor	دستگاه پرسش- پاسخ
in qviries r. to the accident	پرسش هایی درباره آن رویداد
inquires	پرسش کردن جویا شدن
She did not ask about this.	او [زن] دراین باره پرسش نکرد.
status enquiry	پرسش درخصوص وضعیت مشتری
resolveme this	این پرسش را پاسخ دهید
multiple-choice	وابسته به پرسش چند پاسخی
enquires	پرسش کردن جویا شدن
inquire	پرسش کردن جویا شدن
inquisitorial	مقرون به سخت گیری در پرسش
inquired	پرسش کردن جویا شدن
enquired	پرسش کردن جویا شدن
to pry into a person affairs	فضولانه در باره کسی پرسش کردن
to p any one with question	کسی را از پرسش زیاد بستوه اوردن
this act provoked my inquiry	این کار موجب پرسش من است
to p angone with questions	با پرسش زیاد کسی را بستوه اوردن
... if you don't mind my asking	... اگر پرسش من [برای تو] ایرادی ندارد
interrogates	مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
catechetical	مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
interrogating	مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogate	مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogated	مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
catechetics	فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
relational database management system	پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
opened	به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
opens	به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open	به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
jump instruction	پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
a penny for your thoughts <idiom>	[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
maieutics	فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
absorbency	تحلیل
erosion	تحلیل
analyzer	تحلیل گر
analysis	تحلیل
resolution	تحلیل
marasmic	تحلیل رو
analyst	تحلیل گر
comsumption	تحلیل
analysts	تحلیل گر
resolutions	تحلیل
corrosion	تحلیل
daseinanalyse	تحلیل وجودی
system analysis	تحلیل سیستم
undermined	تحلیل بردن
undermine	تحلیل بردن
system analysis	تحلیل سازگان
assimilates	تحلیل رفتن
assimilate	تحلیل رفتن
assimilated	تحلیل رفتن
analyzing	تحلیل کردن
exhausted	تحلیل رفته
syntactical analysis	تحلیل ترکیبی
syntactical analysis	تحلیل نحوی
job analysis	تحلیل شغلی
system analyst	تحلیل گر سیستم
fiddle away	تحلیل بردن
frequency analysis	تحلیل بسامدی
task analysis	تحلیل تکلیف
graphic analysis	تحلیل نگارهای
group analysis	تحلیل گروه
handwriting analysis	تحلیل دستخط
systems analyzer	تحلیل گر سیستم
systems analysis	تحلیل سیستم ها
hypnoanalysis	تحلیل هیپنوتیسمی
systems analysis	تحلیل سیستم
systems analyst	تحلیل گر سیستم
incide	تحلیل بردنlooper
income analysis	تحلیل درامد
incorrodible	غیرقابل تحلیل
indifference analysis	تحلیل بی تفاوتی
erosion	تحلیل تدریجی
undermines	تحلیل بردن
fault analysis	تحلیل عیب
strode analysis	تحلیل ضربهای
network analysis	تحلیل شبکه
sales analysis	تحلیل فروش
eats	تحلیل رفتن
stub	تحلیل بردن
operation analysis	تحلیل عملکرد
resolutive	تحلیل برنده
path analysis	تحلیل مسیر
research and analysis	تجزیه و تحلیل
probability analysis	تحلیل احتمالات
eat	تحلیل رفتن
profile analysis	تحلیل نیمرخ
regression analysis	تحلیل برگشت
prosternation	تحلیل نیرو
purchasing analyst	تحلیل گر خرید
qualitative analysis	تحلیل کیفی
quantitative analysis	تحلیل کمی
regression analysis	تحلیل رگرسیون
stability analysis	تحلیل ثبات
narcoanalysis	تحلیل تخدیری
dwindling	تحلیل رفتن
stubs	تحلیل بردن
stubbing	تحلیل بردن
lexical analysis	تحلیل لغوی
lithotripsy	خردسازی یا تحلیل
logic analysis	تحلیل منطقی
dwindles	تحلیل رفتن
lysis	تحلیل کافتن
dwindled	تحلیل رفتن
dwindle	تحلیل رفتن
marginal analysis	تحلیل نهائی
mental analysis	تحلیل ذهنی
motion analysis	تحلیل حرکات
stubbed	تحلیل بردن
static analysis	تحلیل ایستا
static analysis	تحلیل استاتیک
analysis of variance	تحلیل واریانس
analysed	تحلیل کردن
atrophying	تحلیل رفتن
character analysis	تحلیل منش
analyse	تحلیل کردن
analysis	تحلیل جداگری
atrophy	تحلیل رفتن
consumptible	تحلیل رفتنی
content analysis	تحلیل محتوا
pulled	تحلیل رفته
corrodible	تحلیل رفتنی
wearing	تحلیل برنده
analyzed	تحلیل کردن
muscular dystrophy	تحلیل عضلانی
analysis	تحلیل کاوش
psychoanalysis	تحلیل روانی
analysis of covariance	تحلیل هم پراکنش
analysis of variance	تحلیل پراکنش