| Total search result: 201 (15 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| program analyzer     | 
		تحلیل کننده برنامه   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| analysis staff     | 
		ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده   | 
		
	
		
		| programmer analyst     | 
		برنامه نویس / تحلیل گر   | 
		
	
		
		| sensitivity analysis     | 
		تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی   | 
		
	
		
		| analyzer     | 
		تحلیل کننده   | 
		
	
		
		| differential analyzer     | 
		تحلیل کننده تفاضلی   | 
		
	
		
		| network analyser     | 
		تحلیل کننده شبکه   | 
		
	
		
		| logic analyzer     | 
		تحلیل کننده منطقی   | 
		
	
		
		| strudl     | 
		زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود   | 
		
	
		
		| sherlu     | 
		اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است   | 
		
	
		
		| assembler     | 
		یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم   | 
		
	
		
		| api     | 
		مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود   | 
		
	
		
		| user program     | 
		برنامه استفاده کننده   | 
		
	
		
		| programmers     | 
		تهیه کننده برنامه   | 
		
	
		
		| programmer     | 
		تهیه کننده برنامه   | 
		
	
		
		| checking program     | 
		برنامه مقابله کننده   | 
		
	
		
		| print spooling progarm     | 
		برنامه ردیف کننده چاپ   | 
		
	
		
		| cost benefit analysis     | 
		تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود   | 
		
	
		
		| user programmable terminal     | 
		ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده   | 
		
	
		
		| automatic programming     | 
		روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار   | 
		
	
		
		| source     | 
		برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس   | 
		
	
		
		| parameter     | 
		کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است   | 
		
	
		
		| parameters     | 
		کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است   | 
		
	
		
		| object oriented     | 
		روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود   | 
		
	
		
		| newest     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| newer     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| new-     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| new     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| landing schedule     | 
		برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود   | 
		
	
		
		| swapped     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swaps     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swopped     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swopping     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swops     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| job     | 
		دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند   | 
		
	
		
		| jobs     | 
		دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند   | 
		
	
		
		| swap     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| maintenance     | 
		بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند   | 
		
	
		
		| field alterable control element     | 
		یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند   | 
		
	
		
		| dynamic data exchange     | 
		در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند   | 
		
	
		
		| logo     | 
		یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو   | 
		
	
		
		| subschema     | 
		زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای   | 
		
	
		
		| modular     | 
		بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| Send To command     | 
		دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد   | 
		
	
		
		| pork barrel     | 
		برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت   | 
		
	
		
		| spooler     | 
		برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده   | 
		
	
		
		| poaching     | 
		دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست   | 
		
	
		
		| bugs     | 
		تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار   | 
		
	
		
		| bugging     | 
		تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار   | 
		
	
		
		| bug     | 
		تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار   | 
		
	
		
		| preemptive multitasking     | 
		حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت   | 
		
	
		
		| editing run     | 
		در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند   | 
		
	
		
		| freeware     | 
		نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار   | 
		
	
		
		| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code     | 
		زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری   | 
		
	
		
		| exerciser     | 
		وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید   | 
		
	
		
		| crater analysis     | 
		تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها   | 
		
	
		
		| assembly     | 
		1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند   | 
		
	
		
		| applet     | 
		1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-   | 
		
	
		
		| upload     | 
		انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور   | 
		
	
		
		| automonitor     | 
		ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند   | 
		
	
		
		| corrector     | 
		جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده   | 
		
	
		
		| iterative routine     | 
		حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود   | 
		
	
		
		| parameters     | 
		استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی   | 
		
	
		
		| iterate     | 
		حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود   | 
		
	
		
		| supervisory     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| parameter     | 
		استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی   | 
		
	
		
		| sequential     | 
		حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند   | 
		
	
		
		| source computer     | 
		کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود   | 
		
	
		
		| business     | 
		مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.   | 
		
	
		
		| businesses     | 
		مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.   | 
		
	
		
		| scheduled wave     | 
		امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه   | 
		
	
		
		| compiler     | 
		نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند   | 
		
	
		
		| goto     | 
		دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد   | 
		
	
		
		| executives     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| executive     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| calling     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه   | 
		
	
		
		| development     | 
		مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش   | 
		
	
		
		| subprogram     | 
		1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود   | 
		
	
		
		| diagnostics     | 
		تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد   | 
		
	
		
		| developments     | 
		مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش   | 
		
	
		
		| synthetic address     | 
		زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است   | 
		
	
		
		| stopped     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| stop     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| stopping     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| stops     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| concurrent     | 
		اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت   | 
		
	
		
		| compile     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		drop       | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| dropped     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| main line program     | 
		بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| dropping     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| pl/m     | 
		زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود   | 
		
	
		
		| drops     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| chapters     | 
		بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد   | 
		
	
		
		| coding     | 
		صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد   | 
		
	
		
		| c     | 
		زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته   | 
		
	
		
		| debugger     | 
		نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند   | 
		
	
		
		| chapter     | 
		بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد   | 
		
	
		
		| dynamic link library     | 
		در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| compiled     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| compiles     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| object oriented     | 
		زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود   | 
		
	
		
		| functions     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		function       | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| drag     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		| dragged     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		| source language     | 
		1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه   | 
		
	
		
		| statement     | 
		دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند   | 
		
	
		
		| optimum schedule     | 
		مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند   | 
		
	
		
		| functioned     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| compiling     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| toolkit     | 
		مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند   | 
		
	
		
		conditional       | 
		دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی   | 
		
	
		
		| drags     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		| statements     | 
		دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند   | 
		
	
		
		| transfers     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		| transferring     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		| transfer     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		| hook     | 
		نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند   | 
		
	
		
		| sections     | 
		بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه   | 
		
	
		
		| segment     | 
		بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست   | 
		
	
		
		| hooks     | 
		نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند   | 
		
	
		
		| identification     | 
		بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند   | 
		
	
		
		| segments     | 
		بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست   | 
		
	
		
		| macro     | 
		زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد   | 
		
	
		
		| help     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		| section     | 
		بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه   | 
		
	
		
		| parent program     | 
		در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند   | 
		
	
		
		| intermittent error     | 
		خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال   | 
		
	
		
		| helps     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		conditional       | 
		دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند   | 
		
	
		
		| helped     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		| annotation     | 
		توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| modes     | 
		وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| annotations     | 
		توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| mode     | 
		وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| out of line     | 
		جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند   | 
		
	
		
		| threads     | 
		زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد   | 
		
	
		
		| token     | 
		کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود   | 
		
	
		
		| tokens     | 
		کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود   | 
		
	
		
		| thread     | 
		زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد   | 
		
	
		
		| syntactic error     | 
		خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است   | 
		
	
		
		| semicompiled     | 
		برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| module     | 
		بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند   | 
		
	
		
		| modules     | 
		بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند   | 
		
	
		
		| generating     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| generates     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| generate     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| generated     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| analyzer     | 
		تحلیل گر   | 
		
	
		
		| erosion     | 
		تحلیل   | 
		
	
		
		| marasmic     | 
		تحلیل رو   | 
		
	
		
		| corrosion     | 
		تحلیل   | 
		
	
		
		| analyst     | 
		تحلیل گر   | 
		
	
		
		| comsumption     | 
		تحلیل   | 
		
	
		
		| resolution     | 
		تحلیل   | 
		
	
		
		| resolutions     | 
		تحلیل   | 
		
	
		
		| analysts     | 
		تحلیل گر   | 
		
	
		
		analysis       | 
		تحلیل   | 
		
	
		
		| absorbency     | 
		تحلیل   | 
		
	
		
		| softer     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| soft     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| softest     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| routinely     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| routine     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| swapping     | 
		فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است   | 
		
	
		
		| routines     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| jump instruction     | 
		دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه   | 
		
	
		
		| calloc     | 
		در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه   | 
		
	
		
		| automatic recovery program     | 
		برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک   | 
		
	
		
		close       | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| closest     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| closes     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| subroutine     | 
		بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| closer     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| shell out     | 
		خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد   | 
		
	
		
		| case analysis     | 
		تحلیل مورد   | 
		
	
		
		| trend analysis     | 
		تحلیل روند   | 
		
	
		
		| sales analysis     | 
		تحلیل فروش   | 
		
	
		
		| path analysis     | 
		تحلیل مسیر   | 
		
	
		
		| lithotripsy     | 
		خردسازی یا تحلیل   | 
		
	
		
		| wearing     | 
		تحلیل برنده   | 
		
	
		
		| dynamic analysis     | 
		تحلیل پویا   | 
		
	
		
		| indifference analysis     | 
		تحلیل بی تفاوتی   | 
		
	
		
		| research and analysis     | 
		تجزیه و تحلیل   | 
		
	
		
		| job analysis     | 
		تحلیل شغلی   | 
		
	
		
		| motion analysis     | 
		تحلیل حرکات   | 
		
	
		
		| erosion     | 
		تحلیل تدریجی   | 
		
	
		
		| economic analysis     | 
		تحلیل اقتصادی   | 
		
	
		
		| pulled     | 
		تحلیل رفته   | 
		
	
		
		| prosternation     | 
		تحلیل نیرو   | 
		
	
		
		| lysis     | 
		تحلیل کافتن   | 
		
	
		
		| consumptive     | 
		تحلیل رفته   | 
		
	
		
		| dynamic analysis     | 
		تحلیل دینامیک   | 
		
	
		
		| stability analysis     | 
		تحلیل ثبات   | 
		
	
		
		| stubbing     | 
		تحلیل بردن   | 
		
	
		
		| stubs     | 
		تحلیل بردن   | 
		
	
		
		| statistical analysis     | 
		تحلیل اماری   | 
		
	
		
		| direct analysis     | 
		تحلیل رهنمودی   | 
		
	
		
		| psychoanalysis     | 
		تحلیل روانی   | 
		
	
		
		| hypnoanalysis     | 
		تحلیل هیپنوتیسمی   |