English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
d/p تحویل اسناددر مقابل پرداخت
Other Matches
documents aganist acceptance تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
renditions پرداخت تحویل
rendition پرداخت تحویل
documents against payment اسناد در مقابل پرداخت
cash on delivery پرداخت هنگام تحویل
payment against a draft پیش پرداخت در مقابل برات
delivered duty paid تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
document against payment تحویل اسناد در ازای پرداخت
cod پرداخت نقدی به مجرد تحویل کالا
Payment on delivery of goods. پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
royalties پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
royalty پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
ddp paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
retaining fee وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
charges forward هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
impact shipment کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
droppage کسری پرداخت کسر پرداخت
fates پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransom وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransoms وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
in consideration of در مقابل
anti در مقابل
opposed مقابل
versus در مقابل
title مقابل
titles مقابل
at front <adv.> در مقابل
as opposed to در مقابل
as compared to در مقابل
fore <adv.> در مقابل
versus prep در مقابل
in the front <adv.> در مقابل
vis-a-vis مقابل
opposites مقابل
in front <adv.> در مقابل
opposite مقابل
at the fore <adv.> در مقابل
at the front <adv.> در مقابل
vis a vis مقابل
utilization تحویل
process تحویل
prehension تحویل
transter تحویل
livery تحویل
liveries تحویل
solstice تحویل
delivery تحویل
deliveries تحویل
bailment تحویل
freeing تحویل
devolvement تحویل
processes تحویل
free تحویل
landing, storage, delivery تحویل
freed تحویل
frees تحویل
obverse طرف مقابل
in comparison to [compared with] در قبال [در مقابل]
point-blank مقابل هدف
point blank مقابل هدف
contrary مقابل خلاف
counterpart نقطه مقابل
orientated هدف مقابل
water resistance مقاومت در مقابل اب
counterpoint نقطه مقابل
from opposite directions از دو طرف مقابل
dead against درست مقابل
contralateral muscles عضلات مقابل
counter weight وزنه مقابل
off مقابل عازم
anti thesis وضع مقابل
counterweight وزنه مقابل
on payment در مقابل وجه
respondent طرف مقابل
counterweights وزنه مقابل
opposed piston engine موتورپیستون مقابل
respondents طرف مقابل
alternative hypothesis فرضیه مقابل
opposite the house مقابل خانه
counterparts نقطه مقابل
inverse برعکس مقابل
ex mill تحویل در کارخانه
deliverable قابل تحویل
takeover تحویل گیری
theft, pilferage, non delivery عدم تحویل
takeovers تحویل گیری
delivery speed سرعت تحویل
delivery table میز تحویل
transferee تحویل گیرنده
ex factory تحویل در کارخانه
LSD نگهداری تحویل
delivery notice اعلامیه تحویل
surrenders تحویل دادن
delivery order حواله تحویل
delivery free تحویل رایگان
delivery date تاریخ تحویل
deliverer تحویل دهنده
delivery to the home تحویل در خانه
delivered at frontier تحویل در مرز
delivery note حواله تحویل
deliverable state در حالت تحویل
delivery side سمت تحویل
delivery valve سوپاپ تحویل
demand satisfaction تحویل درخواستها
exq تحویل در بارانداز
shortchange کم تحویل دادن
hand over تحویل دادن
prompt delivery تحویل فوری
delivered تحویل شده
irreducibility تحویل ناپذیری
polytropic تحویل برزخ
pick up and delivery بارگیری و تحویل
period of delivery دوره تحویل
surrender تحویل دادن
surrendered تحویل دادن
acceptance tests آزمایشهای تحویل
fob تحویل کشتی
recorded delivery تحویل سفارشی
transfer واگذاری تحویل
transferring واگذاری تحویل
bailee تحویل گیرنده
take delivery of تحویل گرفتن
take over تحویل گرفتن
exs تحویل از کشتی
catcher's side سوی تحویل
delivering تحویل دادن
forward delivery تحویل به وعده
delivery terms شرایط تحویل
forward delivery تحویل دراینده
cargo delivery تحویل بار
free docks تحویل در بارانداز
delivering تحویل تسلیم
free on quay تحویل دراسکله
bailment تحویل جنس
to take over تحویل گرفتن
to hand over تحویل دادن
delivers تحویل دادن
to deliver over تحویل دادن
delivery terms نحوه تحویل
terminal price قیمت تحویل
transfers واگذاری تحویل
supplied تحویل دادن
supply تحویل ذخیره
cash dispenser تحویل دارخودکار
supplying تحویل دادن
transference تحویل حواله
renders تحویل دادن
rendered تحویل دادن
supplying تحویل ذخیره
smooth delivery تحویل بی اشکال
render تحویل دادن
cash dispensers تحویل دارخودکار
forwarded <adj.> <past-p.> تحویل شده
consigned <adj.> <past-p.> تحویل شده
supply تحویل دادن
committed <adj.> <past-p.> تحویل شده
delivered <adj.> <past-p.> تحویل شده
supplied تحویل ذخیره
deliver تحویل دادن
subscribes تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
equity versus efficiency برابری در مقابل کارائی
wear resistance مقاومت در مقابل سایش
release documents against واگذاری اسناد در مقابل
front wall دیوار مقابل اسکواش
counter مقابل دستگاه شمارنده
driveway راه مقابل خانه
hardest سخت در مقابل نرم
torsional rigidity استحکام در مقابل پیچش
cash against documents پول در مقابل اسناد
sonnal deung مقابل تیغه دست
passing on the oath to the other party رد قسم به طرف مقابل
drip proof enclosure حفافت در مقابل ریزش اب
boring stay قسمت ساکن مقابل
shell proof مقاوم در مقابل گلوله
windproof مقاوم در مقابل باد
harder سخت در مقابل نرم
hard سخت در مقابل نرم
caps در مقابل حالت کوچک
countered مقابل دستگاه شمارنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com