Dictiornary-Farsi | تحویل در کنار انبار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
ex warehouse	تحویل در کنار انبار


Other Matches

ex ship	تحویل در کنار کشتی
franco alongside ship	تحویل کنار کشتی
ex works	تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
ex warehouse	تحویل در انبار فروشنده
turn in	تحویل دادن جنس به انبار
bond	به انبار گمرک تحویل دادن
fas	ship alongside free تحویل در کنار کشتی
cumulative delivery diagram	منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover	تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
caged storage	قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpile	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
impact shipment	کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery	فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
stockpiles	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump	انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiling	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
field storage	انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage	انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
procurement rate	نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
stock number	شماره فنی انبار شماره انبار
custodial record	پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
landing, storage, delivery	تحویل
transter	تحویل
process	تحویل
frees	تحویل
freeing	تحویل
freed	تحویل
free	تحویل
deliveries	تحویل
delivery	تحویل
utilization	تحویل
bailment	تحویل
solstice	تحویل
devolvement	تحویل
prehension	تحویل
processes	تحویل
liveries	تحویل
livery	تحویل
exs	تحویل از کشتی
demand satisfaction	تحویل درخواستها
ex factory	تحویل در کارخانه
ex mill	تحویل در کارخانه
forward delivery	تحویل به وعده
forward delivery	تحویل دراینده
delivering	تحویل دادن
to hand over	تحویل دادن
to deliver over	تحویل دادن
theft, pilferage, non delivery	عدم تحویل
terminal price	قیمت تحویل
take over	تحویل گرفتن
take delivery of	تحویل گرفتن
takeovers	تحویل گیری
takeover	تحویل گیری
shortchange	کم تحویل دادن
period of delivery	دوره تحویل
pick up and delivery	بارگیری و تحویل
polytropic	تحویل برزخ
to take over	تحویل گرفتن
delivering	تحویل تسلیم
render	تحویل دادن
rendered	تحویل دادن
renders	تحویل دادن
free docks	تحویل در بارانداز
free on quay	تحویل دراسکله
hand over	تحویل دادن
LSD	نگهداری تحویل
delivers	تحویل دادن
deliver	تحویل دادن
irreducibility	تحویل ناپذیری
transferee	تحویل گیرنده
prompt delivery	تحویل فوری
exq	تحویل در بارانداز
deliverable state	در حالت تحویل
supplied	تحویل ذخیره
supply	تحویل دادن
delivered at frontier	تحویل در مرز
supply	تحویل ذخیره
supplying	تحویل دادن
committed <adj.> <past-p.>	تحویل شده
consigned <adj.> <past-p.>	تحویل شده
deliverer	تحویل دهنده
supplying	تحویل ذخیره
delivered <adj.> <past-p.>	تحویل شده
delivery date	تاریخ تحویل
forwarded <adj.> <past-p.>	تحویل شده
delivery free	تحویل رایگان
supplied	تحویل دادن
catcher's side	سوی تحویل
fob	تحویل کشتی
recorded delivery	تحویل سفارشی
deliverable	قابل تحویل
cargo delivery	تحویل بار
transfer	واگذاری تحویل
transferring	واگذاری تحویل
delivery side	سمت تحویل
delivery order	حواله تحویل
cash dispenser	تحویل دارخودکار
delivered	تحویل شده
delivery speed	سرعت تحویل
delivery table	میز تحویل
delivery terms	شرایط تحویل
delivery terms	نحوه تحویل
smooth delivery	تحویل بی اشکال
delivery to the home	تحویل در خانه
delivery valve	سوپاپ تحویل
transference	تحویل حواله
acceptance tests	آزمایشهای تحویل
transfers	واگذاری تحویل
renditions	پرداخت تحویل
rendition	پرداخت تحویل
delivery note	حواله تحویل
bailment	تحویل جنس
surrenders	تحویل دادن
surrendered	تحویل دادن
bailee	تحویل گیرنده
surrender	تحویل دادن
delivery notice	اعلامیه تحویل
cash dispensers	تحویل دارخودکار
d. of goods	تحویل کالا یا اجناس
redeliver	دوباره تحویل دادن
turn over to the police	تحویل پلیس دادن
free on rail	تحویل در راه اهن
reductions	تحویل استحاله کاهش
overdue goods	کالاهای تحویل نشده
named place of delivery at frontier	تحویل در مرز مشخص
for	تحویل روی قطار
reduction	تحویل استحاله کاهش
cash on delivery	پرداخت هنگام تحویل
procuring	تهیه و تحویل اماد
ex quay	تحویل در بارانداز مقصد
deliveries	تحویل کالا دادن
goods inwards sheet	برگ تحویل کالا
delivery order	دستور تحویل کالا
goods receiving	کالاهای درحال تحویل
goods inwards	کالاهای درحال تحویل
goods intake	کالاهای درحال تحویل
give in charge	تحویل پلیس دادن
fot	تحویل روی کامیون
exw	تحویل در محل تولید
spot goods	کالاهای اماده تحویل
deliveries	قبض و اقباض تحویل
delivery	قبض و اقباض تحویل
delivery	تحویل کالا دادن
ex quay	تحویل در بندر مقصد
delivery car	واگن تحویل دهنده
procured	تهیه و تحویل اماد
procures	تهیه و تحویل اماد
destination port	بندر تحویل کالا
To take delivery of something.	چیزی را تحویل گرفتن
procure	تهیه و تحویل اماد
receipts	بزهکاران را تحویل گرفتن
receipt	بزهکاران را تحویل گرفتن
procurement	تهیه و تحویل اماد
When do you take delivery of yourcar ?	اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
banks	کنار
along side	در کنار
apart	کنار
marginate	کنار
besides	کنار
on shore	بر کنار
lip	کنار
rand	کنار
verge	کنار
abutment	کنار
verges	کنار
recess	کنار
along side	تا کنار
lotos	کنار
rim	کنار
rims	کنار
marge	کنار
margins	کنار
brim	کنار
margin	کنار
brimmed	کنار
brimming	کنار
lote	کنار
bourne	کنار
brims	کنار
bordered	کنار
waterfronts	اب کنار
waterfront	اب کنار
bank	کنار
border line	خط کنار
recesses	کنار
brink	کنار
lotuses	کنار
bordering	کنار
ex	کنار
edges	: کنار
away	کنار
list	کنار
side aisle	کنار
edge	: کنار