Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
fot
تحویل روی کامیون
Search result with all words
free on truck
تحویل کالا روی کامیون
Other Matches
cumulative delivery diagram
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
weapon carrier
کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
impact shipment
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
carryall truck
کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
trucked
کامیون
trucking
کامیون
road transport vehicle
کامیون
trucks
کامیون
truck
کامیون
cl
کامیون پر
truckloads
یک کامیون پر
camion
کامیون
truck vehicle
کامیون
vehicular
کامیون
truckload
یک کامیون پر
lorry
کامیون
lorries
کامیون
cl
کامیون کامیون
dump truck
کامیون کمپرسی
high speed truck
کامیون پردور
truckers
راننده کامیون
trucker
راننده کامیون
van
کامیون سر بسته
vans
کامیون سر بسته
carload
یک بار کامیون
motortruck
کامیون باری
truck
کامیون بارکش
truckload
به اندازهی یک کامیون
teamster
کامیون ران
truckman
راننده کامیون
truckage
بارکشی با کامیون
wreckers
کامیون اخراجات
wrecker
کامیون اخراجات
truck loading
سربار کامیون
truck trailer
ترایلر کامیون
truckloads
به اندازهی یک کامیون
trucking
کامیون بارکش
small truck
کامیون کوچک
trucks
کامیون بارکش
trucked
کامیون بارکش
tow car
کامیون جرثقیل دار
cl
برحسب بار هر کامیون
dump truck
کامیون زباله بر شهرداری
tow truck
کامیون جرثقیل دار
stake truck
کامیون نرده دار
Bobtail
[tractor unit]
[American English]
تراکتور
[کامیون بدون تریلر]
tonner
کامیون دارای فرفیت معینی
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
truck mixing
مخلوط کردن بتن روی کامیون
dumper
ماشین حمل زباله کامیون تخلیه کن
to jackknife truck-trailers
تا شدن کامیون در جاده
[بیشتر در تصادفات]
transit-truck mixer
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
ready-mix truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
ready-mix truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
truck mixer
بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
dilly
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
container
صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
containers
صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
liveries
تحویل
prehension
تحویل
deliveries
تحویل
devolvement
تحویل
solstice
تحویل
landing, storage, delivery
تحویل
delivery
تحویل
bailment
تحویل
transter
تحویل
freeing
تحویل
processes
تحویل
utilization
تحویل
process
تحویل
free
تحویل
freed
تحویل
frees
تحویل
livery
تحویل
exq
تحویل در بارانداز
LSD
نگهداری تحویل
ex mill
تحویل در کارخانه
take delivery of
تحویل گرفتن
hand over
تحویل دادن
ex factory
تحویل در کارخانه
exs
تحویل از کشتی
transferee
تحویل گیرنده
free on quay
تحویل دراسکله
free docks
تحویل در بارانداز
render
تحویل دادن
rendered
تحویل دادن
forward delivery
تحویل دراینده
forward delivery
تحویل به وعده
renders
تحویل دادن
irreducibility
تحویل ناپذیری
supplying
تحویل دادن
shortchange
کم تحویل دادن
cash dispensers
تحویل دارخودکار
take over
تحویل گرفتن
cash dispenser
تحویل دارخودکار
transference
تحویل حواله
supplying
تحویل ذخیره
theft, pilferage, non delivery
عدم تحویل
to deliver over
تحویل دادن
to hand over
تحویل دادن
supply
تحویل ذخیره
prompt delivery
تحویل فوری
smooth delivery
تحویل بی اشکال
supplied
تحویل دادن
terminal price
قیمت تحویل
period of delivery
دوره تحویل
pick up and delivery
بارگیری و تحویل
polytropic
تحویل برزخ
supplied
تحویل ذخیره
supply
تحویل دادن
to take over
تحویل گرفتن
delivers
تحویل دادن
delivery free
تحویل رایگان
takeovers
تحویل گیری
takeover
تحویل گیری
delivery note
حواله تحویل
bailee
تحویل گیرنده
acceptance tests
آزمایشهای تحویل
delivery notice
اعلامیه تحویل
bailment
تحویل جنس
delivery date
تاریخ تحویل
catcher's side
سوی تحویل
deliver
تحویل دادن
delivering
تحویل تسلیم
delivering
تحویل دادن
deliverable
قابل تحویل
delivered at frontier
تحویل در مرز
cargo delivery
تحویل بار
deliverer
تحویل دهنده
delivery order
حواله تحویل
delivered
تحویل شده
demand satisfaction
تحویل درخواستها
deliverable state
در حالت تحویل
surrenders
تحویل دادن
committed
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
recorded delivery
تحویل سفارشی
fob
تحویل کشتی
renditions
پرداخت تحویل
rendition
پرداخت تحویل
surrendered
تحویل دادن
consigned
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
surrender
تحویل دادن
delivered
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
forwarded
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
delivery valve
سوپاپ تحویل
transfer
واگذاری تحویل
delivery terms
شرایط تحویل
transfers
واگذاری تحویل
delivery terms
نحوه تحویل
delivery speed
سرعت تحویل
delivery side
سمت تحویل
transferring
واگذاری تحویل
delivery to the home
تحویل در خانه
delivery table
میز تحویل
cash on delivery
پرداخت هنگام تحویل
spot goods
کالاهای اماده تحویل
procures
تهیه و تحویل اماد
procuring
تهیه و تحویل اماد
To take delivery of something.
چیزی را تحویل گرفتن
procured
تهیه و تحویل اماد
turn over to the police
تحویل پلیس دادن
give in charge
تحویل پلیس دادن
procure
تهیه و تحویل اماد
exw
تحویل در محل تولید
When do you take delivery of yourcar ?
اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
ex quay
تحویل در بارانداز مقصد
ex quay
تحویل در بندر مقصد
goods inwards sheet
برگ تحویل کالا
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
ex warehouse
تحویل در کنار انبار
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
goods intake
کالاهای درحال تحویل
delivery
قبض و اقباض تحویل
free on rail
تحویل در راه اهن
franco alongside ship
تحویل کنار کشتی
procurement
تهیه و تحویل اماد
receipt
بزهکاران را تحویل گرفتن
ex warehouse
تحویل در انبار فروشنده
ex ship
تحویل در کنار کشتی
receipts
بزهکاران را تحویل گرفتن
delivery order
دستور تحویل کالا
destination port
بندر تحویل کالا
deliveries
قبض و اقباض تحویل
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
reduction
تحویل استحاله کاهش
named place of delivery at frontier
تحویل در مرز مشخص
for
تحویل روی قطار
delivery car
واگن تحویل دهنده
delivery
تحویل کالا دادن
deliveries
تحویل کالا دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com