Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
Other Matches
Payment on delivery of goods.
پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
documents aganist acceptance
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
d/a
acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
goods intake
کالاهای درحال تحویل
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
spot goods
کالاهای اماده تحویل
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
deliveries
تحویل کالا دادن
goods inwards sheet
برگ تحویل کالا
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
delivery order
دستور تحویل کالا
delivery
تحویل کالا دادن
destination port
بندر تحویل کالا
free carrier
تحویل به حمل کننده کالا
free on truck
تحویل کالا روی کامیون
freight forwarder
مقام تحویل دهنده کالا
free on rail
تحویل کالا روی قطار
cod
وصول وجه در موقع تحویل کالا
cod
پرداخت نقدی به مجرد تحویل کالا
futures
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
free docks
نوعی قرارداد که در ان کالا را دربندر مبدا به بندرگاه تحویل می دهند
free on quay
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex works
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
ex quay
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
free carrier
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
free on rail
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
c.i.f.
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
charges forward
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
consolidation container
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
cumulative delivery diagram
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
producer's goods
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
handover
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
impact shipment
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
perishable goods
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
acceptances
قبولی
acceeptance
قبولی
approbation
قبولی
adoption
قبولی
acceptance
قبولی
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
trade acceptance
برات قبولی
bank acceptance
قبولی بانکی
acceptance date
تاریخ قبولی
acceptance
قبولی حواله
acceptances
قبولی حواله
ratification
قبول قبولی
acceeptance
قبولی نویسی
perfecting bail
قبولی کفالت
implausibility
غیرقابل قبولی
acceptance of offer
قبولی پیشنهاد
nonacceptance
عدم قبولی
acceptor
قبولی نویس
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
accepting bank
بانک قبولی نویس
acceptance duty
الزام به قبولی نویسی
by acceptance
از طریق قبولی نویسی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
O level
نمرهی قبولی در این امتحانات
O levels
نمرهی قبولی در این امتحانات
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
acceptance credit
اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
special acceptance of a bill of
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
provisional
مشروط
subjecting
مشروط
conditioned
مشروط
subjects
مشروط
subject
مشروط
provided
مشروط
eventual
مشروط
qualified
مشروط
subjected
مشروط
contingents
مشروط
conditional
مشروط
contingent
مشروط
limited
مشروط
person in whose favor a condition is mad
مشروط له
pending
مشروط
absolute
غیر مشروط
plea
وعده مشروط
provided
مشروط به انکه
unconditional
غیر مشروط
pleas
وعده مشروط
absolutes
غیر مشروط
subject to being unsold
مشروط براینکه
paroling
ازادی مشروط
contingent
تصادفی مشروط
conditionally
بطور مشروط
contingents
تصادفی مشروط
paroled
ازادی مشروط
paroles
ازادی مشروط
parole
ازادی مشروط
qualified endorsement
فهرنویسی مشروط
providing
مشروط بر اینکه
estate at will
اجاره مشروط
on probation
در آزادی مشروط
inevitable
<adj.>
غیر مشروط
probation
ازادی مشروط
provisional
شرطی مشروط
claused bill og exchange
بارنامه مشروط
inalienable
<adj.>
غیر مشروط
absolute
<adj.>
غیر مشروط
dirty bill od lading
بارنامه مشروط
condition
مشروط کردن
foul bill of lading
بارنامه مشروط
conditional probability
احتمال مشروط
conditional contract
عقد مشروط
conditional order
سفارش مشروط
probationer
عفو مشروط
conditional discharge
ازادی مشروط
unalterable
<adj.>
غیر مشروط
unalienable
<adj.>
غیر مشروط
probationers
عفو مشروط
indispensable
<adj.>
غیر مشروط
conditional confession
اقرار مشروط
restrictive indorsement
فهر نویسی مشروط
sub modo
مشروط یا مضیق یا مقید
on approval
مشروط به رضایت خریدار
concurring opinion
رای موافق مشروط
probative
دال بر اثبات مشروط
probationary period
دوره ازادی مشروط
extra good time
معافی مشروط از زندان
probatory
دال بر اثبات مشروط
conditional race
مسابقه مشروط با ارابه
deferred dividened
سودی که پرداخت ان مشروط به شرطی باشد
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
presentment
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
acceptance sampling
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
per procurationem
به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
precarious
عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
purpose made
کالاهای خاص
durable goods
کالاهای بادوام
spot goods
کالاهای موجود
fancy goods
کالاهای تجملی
public goods
کالاهای عمومی
necessities
کالاهای ضروری
social good
کالاهای عمومی
supporting goods
کالاهای حمایتی
differentiated products
کالاهای متفاوت
soft goods
کالاهای بی دوام
substitute goods
کالاهای جانشین
prohibited goods
کالاهای ممنوعه
producer's goods
کالاهای مولد
social good
کالاهای اجتماعی
producer goods
کالاهای سرمایهای
producer goods
کالاهای تولیدی
durables
کالاهای بادوام
consumption goods
کالاهای مصرفی
proprietary goods
کالاهای اختصاصی
differentiated products
کالاهای ناهمگن
expendable supplies
کالاهای مصرفی
goods receiving
کالاهای دریافتی
intermediate goods
کالاهای واسطهای
intermediate goods
کالاهای واسطه
investment goods
کالاهای سرمایهای
inwards goods
کالاهای وارداتی
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
labor intensive goods
کالاهای کاربر
consumables
کالاهای مصرفی
consumer goods
کالاهای مصرفی
collective goods
کالاهای جمعی
goods on consignment
کالاهای امانی
heavy goods
کالاهای سنگین
attractive goods
کالاهای جذاب
available goods
کالاهای موجود
goods inwards
کالاهای دریافتی
goods intake
کالاهای دریافتی
goods in transit
کالاهای عبوری
hazardous goods
کالاهای خطرناک
merit goods
کالاهای مطلوب
commercial items
کالاهای تجارتی
luxury goods
کالاهای تجملی
visibles
کالاهای مرئی
capital goods
کالاهای سرمایهای
mixed goods
کالاهای مختلط
complementary goods
کالاهای مکمل
nondurable goods
کالاهای بی دوام
exports
کالاهای صادراتی
luxury goods
کالاهای تشریفاتی
merit goods
کالاهای ایده ال
imports
کالاهای وارداتی
nonessential goods
کالاهای غیر اساسی
finished goods
کالاهای ساخته شده
principle of exclusion
در مورد کالاهای خصوصی
durable consumption goods
کالاهای مصرفی بادوام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com