Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 43 (4 milliseconds)
English	Persian
consolidation of position	تحکیم مواضع
Other Matches
dispositions	مواضع
position area	منطقه مواضع
consolidation of position	تکمیل ارایش مواضع
break through	نفوذکردن در مواضع دشمن
withdrawal	تخلیه مواضع ازراه هوا
air evacuation	تخلیه مواضع از راه هوا
withdrawals	تخلیه مواضع ازراه هوا
crawl trench	سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
long leg	یکی از مواضع توپگیر پشت میله ها
roving gun	توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .	توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
consolidation	تحکیم
stabilization	تحکیم
ruggedization	تحکیم
fixations	تحکیم
consolidate	تحکیم
consolidates	تحکیم
consolidating	تحکیم
arbitration	تحکیم
fixation	تحکیم
bullying	تحکیم کردن
consolidation test	ازمایش تحکیم
compressive test	ازمایش تحکیم
coefficient of consolidation	ضریب تحکیم
prestress	تحکیم کردن
arbitrators	قاضی تحکیم
bullied	تحکیم کردن
bullies	تحکیم کردن
consolidation	استحکام تحکیم
consolidation	تحکیم هدف
bully	تحکیم کردن
arbitral tribunal	هیات تحکیم
arbitrator	قاضی تحکیم
hard shoulder	شانه تحکیم شده
verge	شانه تحکیم نشده
verges	شانه تحکیم نشده
strengthen	تقویت یافتن تحکیم کردن
strengthens	تقویت یافتن تحکیم کردن
strengthened	تقویت یافتن تحکیم کردن
roll back	به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
consolidation	درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
stabilized soil	خاک تقویت شده یا تحکیم شده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com