Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
weather board
تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
Other Matches
bookend
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookends
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
clipboard
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
garreteer
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
night light
شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
daughter board
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
frowst
بوی بد دراطاق بوی ناه استنشاق کردن
boarded
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
plywood
تخته لایی تخته چند لا
planking
تخته پوشی تخته بندی
notice board
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
lardon
تکه چربی که لای گوشت گذارند
lardoon
تکه چربی که لای گوشت گذارند
contiguous
خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
beanie
یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
slopes
سرازیری
ramps
سرازیری
steepness
سرازیری
downhill
سرازیری
talus
سرازیری
talus scree
سرازیری
sloped
سرازیری
ramp
سرازیری
declivity
سرازیری
pitch
سرازیری
pitches
سرازیری
tilts
سرازیری
tilted
سرازیری
slope
سرازیری
slide
سرازیری
tilt
سرازیری
slides
سرازیری
true bill
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
black cap
کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند
petasus
یکجورکلاه کوتاه ولبه پهن که یونانیان برسرمی گذارند
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
jardiniere
جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
grape shot
گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
hillside
سرازیری تپه
underpass approach
سرازیری پیوند
ascension pipe
کانال سرازیری
bent
سرازیری سربالایی
escarpment
سرازیری خندق
escarpments
سرازیری خندق
desceht
نزول سرازیری
glacis
سرازیری ملایم
hillsides
سرازیری تپه
steep
سرازیری سراشیب
proneness
سرازیری رغبت
steepest
سرازیری سراشیب
respirator
اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
inverted commas
نام این دو نشان که در سوی عبارات نقل قول شده می گذارند
sachets
بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachet
بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
yule log
کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
respirators
اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
dip
پایین امدن سرازیری
dips
پایین امدن سرازیری
sacrp
پرتگاه سرازیری تند
escarpment
سینه کش سرازیری خندق
glissade
سرازیری و شیب مناسب
escarpments
سینه کش سرازیری خندق
escarp
سرازیری درونی خندق یاخاکریز
plunge
گودال عمیق سرازیری تند
plunges
گودال عمیق سرازیری تند
cess
سرازیری کنار رودخانه وغیره
plunged
گودال عمیق سرازیری تند
plank
تخته تخته کردن
dunnage
کاه وپوشال ومواد سبکی که لای فروف ومال التجاره می گذارند تا از اسیب مصون بماند
ski run
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
NIC
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
contrast
فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrasted
فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrasting
فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrasts
فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
weather board
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
young saints Šold devils
جوانان دین دار گاهی چون پابسن گذارند بی دین می شوند
name part
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
hang
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
orphrey
سجاف زردوزی که بجامه روحانیون می گذارند زردوزی
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
gangways
تخته پل
gangway
تخته پل
plank
تخته
ledger
تخته
three ply board
تخته سه لا
skidding
تخته پل
lumbers
تخته
bottom board
تخته کف
ledgers
تخته
floor board
تخته کف
skid
تخته پل
gang way
تخته پل
foot board
تخته کف
gobs
تخته کف
gobs
تخته
gob
تخته کف
gob
تخته
gangplanks
تخته پل
plasterboard
گچ تخته
boarded
تخته
pleximeter
تخته دق
board
تخته
skids
تخته پل
skidded
تخته پل
gangplank
تخته پل
lumbering
تخته
slab
تخته
slabs
تخته
lumbered
تخته
lumber
تخته
sheets
تخته
sheet
تخته
eraser
تخته پاک کن
lath work
تخته کوبی
scaffold
تخته بندی
chessboard
تخته شطرنج
scaffolds
تخته بندی
chessboards
تخته شطرنج
lathing
تخته بندی
guideboard
تخته راهنما
sheets
ملافه تخته
sheet
ملافه تخته
clipboard
تخته زیردستی
lagvt
تخته چلیک
lagvt
تخته سرپوش
how thick is the board?
تخته چقدراست
hard board
تخته فشاری
fibre board
فیبر تخته
instrument board
تخته فرمان
clipboard
تخته کار
logic board
تخته منطقی
cliffs
تخته سنگ
panel work
تخته کوبی
paddle board
تخته شنا
panel
تخته کوبیدن
pallette
تخته شستی
counter-lath
تخته سقف
panels
تخته کوبیدن
flag
تخته سنگ
flags
تخته سنگ
calyon
تخته سنگ
cliff
تخته سنگ
hawks
تخته ملات
hawked
تخته ملات
mother board
تخته اصلی
clipboard
تخته ارایش
planking
تخته بندی
planking
تخته پوشی
clipboards
تخته زیردستی
clipboards
تخته کار
clipboards
تخته ارایش
erasers
تخته پاک کن
hawk
تخته ملات
planchet
تخته سه پایه
brede
تخته ورقه
ballast resistor
تخته مقاومت
backplane
تخته پشت
backboard
تخته بسکتبال
backgammon board
تخته نرد
doubler
تخته تقویتی
doubler
تخته وصله
drian board
تخته قطران
accelerator board
تخته تسریع
plying
تخته چندلا
bill board
تخته لنگر
breadboard
تخته مدار
brace and counterbrace
تخته صلیبی
bowlder
تخته سنگ
plied
تخته چندلا
circuit board
تخته مدار
plies
تخته چندلا
call board
تخته اعلانات
ply
تخته چندلا
roaches
تخته سنگ
roach
تخته سنگ
black board
تخته سیاه
fuse board
تخته فیوز
gang board
تخته پل درازوباریک
wainscots
تخته کوبی
guard plank
تخته محافظ
blackboard
تخته سیاه
blackboards
تخته سیاه
slab
تخته سنگ
slabs
تخته سنگ
fascia board
تخته لب بند
whiteboard
تخته سفید
furring
تخته کوبی
boulders
تخته سنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com