English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
camp bed تخت خواب سفری
camp beds تخت خواب سفری
Other Matches
somnambulist کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm <proverb> کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
narcolepsy حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
night gown جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
hypnoid نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
fold-away سفری
portable سفری
safari سفری
safaris سفری
to go away on a trip به سفری رفتن
cot تختخواب سفری
hand bag کیف سفری
hammocks تختخواب سفری
cots تختخواب سفری
hammock تختخواب سفری
bedroll تختخواب سفری
dreamier خواب مانند خواب الود
hypnogogic خواب اور خواب کننده
morpheus الهه خواب خواب پرور
dreamy خواب مانند خواب الود
dreamiest خواب مانند خواب الود
dogsleep خواب زودبر خواب دروغی
somnific خواب اور خواب الود
hypnagogic خواب اور خواب کننده
set forth <idiom> سفری راشروع کردن
cot تختخواب سفری نظامی
cots تختخواب سفری نظامی
to start on a journey عازم سفری شدن
to set out on [start on] a journey رهسپار سفری شدن
weekender چمدان کوچک سفری
motor coach مینی بوس سفری
Carpool هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
gladstone نوعی کیف سبک سفری
voyage charter کرایه کشتی جهت سفری خاص
voyage charter اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص
night dress جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep. خواب خواب است
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
maud یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
schooner گاری سفری گاری روپوش دار
schooners گاری سفری گاری روپوش دار
camp chair صندلی سفری صندلی صحرایی
sleep خواب
sleeps خواب
isocline هم خواب
bedfellows هم خواب
bedfellow هم خواب
sleeping خواب
sleepless بی خواب
naps خواب
napped خواب
nap خواب
noctambulation خواب
dreams خواب
dreaming خواب
dreamed خواب
shut-eye خواب
noctambulism خواب
floor gully کف خواب
watchfulness بی خواب
post dormitum پس خواب
asleep خواب
dream خواب
napping خواب
hypnophobia خواب هراسی
hypnopompic بی خواب کننده
hypnopompic خواب زدا
narcosis خواب شیمیایی
narcolepsy حمله خواب
hypnopompic خواب و بیدار
hypnopompic hallucination توهم پس خواب
lights out ساعت خواب
narcitic خواب اور
hypnos or nus رب النوع خواب
sleeplike مثل خواب
maya خواب و خیال
interpretation of a dream تعبیر خواب
mesmerism خواب مغناطیسی
hypnology خواب شناسی
mummy bag کیسه خواب
footsack کیسه خواب
drowsihead سنگینی خواب
drowsihead خواب الودگی
dreamful خواب مانند
dream reader خواب تعبیرکن
dogsleep خواب سبک
cataplexy خواب حیوانی
bed room اطاق خواب
bed clothes جامه خواب
antihypnotic خواب شکن
get off to sleep خواب رفتن
he is a او خواب است
hypnologist خواب شناس
hypnolepsy حمله خواب
hypnoidal خواب گونه
hypnoid خواب گونه
hypnogenic zone ناحیه خواب زا
hypnogenic خواب انگیز
hypnogenesis ایجاد خواب
hypnic خواب اور
hypnagogic خواب اور
hypersomnia خواب زدگی
coved cornice قرنیز کف خواب
an interpreter of dreams خواب تعبیر کن
nightshirts پیراهن خواب
nightshirt پیراهن خواب
nightlights چراغ خواب
nightlight چراغ خواب
beauty sleep خواب اضافی
uprise از خواب برخاستن
to sleep fast خواب خوش
to rock to sleep خواب کردن
to put to bed خواب کردن
to oversleep oneself خواب ماندن
to lull to sleep خواب کردن
the new of dreams عالم خواب
steeped in slumber مست خواب
sopor خواب عمیق
wool-gathering خواب و خیال
Womens dreams go by contraries. خواب زن چپ است
Beauty sleep . خواب ناز
dortour اتاق خواب
dorter اتاق خواب
to fall asleep به خواب رفتن
to doze off به خواب رفتن
sopite خواب کردن
somnolism خواب مصنوعی
somnolence خواب الودگی
sleep talking خواب گفتاری
sleep spindles دوکهای خواب
sleep deprivation محرومیت از خواب
sleep center مرکز خواب
silent hours ساعات خواب
profound sleep خواب سنگین
predormitum پیش خواب
parasomnia نابهنجاری خواب
paradoxical sleep خواب تناقضی
pajama لباس خواب
oneirocritic خواب تعبیر کن
noctambulant در خواب راه رو
night suit جامه خواب
night robe لباس خواب
night gown خواب جامه
somniloquy خواب گفتاری
sleepiness خواب الودی
sleeplike خواب مانند
somnifugous خواب زدا
somniferous خواب اور
somnifacient خواب الود
somnifacient خواب اور
somnambulistic خواب گرد
somnambulism خواب گردی
somnambulation خواب گردی
slumbrous خواب الود
slumbrous خواب اور
slumbery خواب الود
slumbery خواب اور
slumberous خواب الود
slumberous خواب اور
slumb خواب ژور
slumb خواب الود
night clothes جامه خواب
dreamed خواب دیدن
dreamt خواب دیدن
pile خواب پارچه
bedtimes وقت خواب
bedtime وقت خواب
overslept خواب ماندن
sleepier خواب الود
oversleeps خواب ماندن
sleepiest خواب الود
piled خواب پارچه
opiate خواب اور
opiates خواب اور
dreaming خواب دیدن
dreams خواب دیدن
watchful بی خواب دقیق
nap خواب نیمروز
napped خواب نیمروز
napping خواب نیمروز
naps خواب نیمروز
bedding وسایل خواب
oversleeping خواب ماندن
sleepy خواب الود
oversleep خواب ماندن
hypnotic تولیدکننده خواب
lays خواب طناب
siestas خواب نیمروز
siesta خواب نیمروز
plushier خواب دار
plushiest خواب دار
hypnotic خواب اور
soporific خواب اور
soporific خواب الود
dreamlike خواب مانند
lay خواب طناب
sleeper خواب رونده
sleepers خواب رونده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com