Dictiornary-Farsi | تخفیف بردار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
discountable	تخفیف بردار


Other Matches

polygraphs	رونوشت بردار نسخه بردار
polygraph	رونوشت بردار نسخه بردار
arrows	بردار
arrow	بردار
vector	بردار
vectors	بردار
equivocatory	اب بردار
dope vector	بردار
resultant	بردار
treader	گام بردار
crucifer	صلیب بردار
dutiable	گمرک بردار
lift vector	بردار برا
vectors	حامل بردار
lifter	وزنه بردار
light vector	بردار نور
disciplinable	نظم بردار
liner velocity	بردار سرعت
damageable	غرامت بردار
customable	گمرک بردار
cross bearer	صلیب بردار
exponible	توضیح بردار
land surveyor	نقشه بردار
interrupt vector	بردار وقفه
weight lifter	وزنه بردار
wave vector	بردار موج
forfoitable	جریمه بردار
flux of a vector	شاره بردار
finable	جریمه بردار
field vector	بردار میدان
voltage vector	بردار ولتاژ
vectorial	حامل بردار
treatable	تعلیم بردار
ratable	نرخ بردار
topographer	نقشه بردار
tollable	باج بردار
vector	حامل بردار
magnetic vector	بردار مغناطیسی
mouldable	قالب بردار
state vector	بردار حالت
surveyors	نقشه بردار
poynting's vector	بردار پوینتینگ
axial vector	بردار محوری
polar vector	بردار قطبی
patchable	وصله بردار
benefic	بهره بردار
bilable	ضمانت بردار
burgers vector	بردار برگرز
participable	شرکت بردار
numerale	شماره بردار
normal vector	بردار قائم
surveyor	نقشه بردار
state vector	بردار وضعیت
state vector	بردار حلات
stainable	زنگ بردار
subsumption	فرمان بردار
rateable	نرخ بردار
curl	حلقه بردار
curled	حلقه بردار
harvestman	خرمن بردار
normal vector	بردار عمود
curls	حلقه بردار
code vector	بردار رمز
circulation of a vector	چرخه بردار
radius vector	بردار شعاعی
ascribing	رونویس بردار
sampler	نمونه بردار
subordination	فرمان بردار
samplers	نمونه بردار
forces	بردار نیرو
forcing	بردار نیرو
swindler	کلاه بردار
swindlers	کلاه بردار
photographer	عکس بردار
photographers	عکس بردار
ascribe	رونویس بردار
ascribed	رونویس بردار
ascribes	رونویس بردار
force	بردار نیرو
components	مولفه بردار
component	مولفه بردار
postponement	فرمان بردار
velocities	بردار سرعت
velocity	بردار سرعت
active	تنزل بردار
hypotaxis	فرمان بردار
fraudulent	کلاه بردار
submission	فرمان بردار
taxable	مالیات بردار
suborder	فرمان بردار
magnetization vector	بردار مغناطیس کنندگی
freestone	سنگ تراش بردار
beneficiary	بهره بردار ذیحق
docile	تعلیم بردار مطیع
rodman	کمک نقشه بردار
velocity	بردار سرعت [فیزیک]
magnetic field vector	بردار میدان مغناطیسی
cracky	ترک بردار زودشکن
core drill	مته نمونه بردار
core barrel	لوله نمونه بردار
magnetic vector potential	پتانسیل بردار مغناطیسی
basis vector	بردار پایه [ریاضی]
dope vector	بردار خصیصه نما
he was proof against harm	اسیب بردار نبود
beneficiaries	بهره بردار ذیحق
Euclidean vector	بردار اقلیدسی [ریاضی]
vector psychology	روانشناسی بردار نگر
X coordinate	مختصات بردار افقی
vector graphics display	بردار نمایش گرافیکی
vector data aggregate	بردار اطلاعات مجتمع
position vector	بردار مکان [ریاضی]
radius vector	بردار مکان [ریاضی]
position	بردار مکان [ریاضی]
location vector	بردار مکان [ریاضی]
y axis	بردار عمودی گراف
Y coordinate	مختصات بردار عمودی
Pick, what you like [want] !	هر کدام را می خواهی بردار!
x axis	بردار افقی گراف
It cannot be trifled with . It is no joking matter.	شوخی بردار نیست
Come off it !Get along-with you.	بروبابا(ول کن ؟دست بردار )
Leave her alone. Stop bothering her.	دست از سر دخترک بردار
attenuation	تخفیف
assuagement	تخفیف
slakes	تخفیف
reductions	تخفیف
slake	تخفیف
slaked	تخفیف
reduction	تخفیف
abatement	تخفیف
damping	تخفیف
volume discount	تخفیف
refraction	تخفیف
relaxation	تخفیف
commission	تخفیف
clemency	تخفیف
commissions	تخفیف
mitigation	تخفیف
alleviation	تخفیف
commissioning	تخفیف
discounting	تخفیف
allayment	تخفیف
rebate	تخفیف
discounted	تخفیف
rebates	تخفیف
concession	تخفیف
discounts	تخفیف
discount	تخفیف
field book	دفترچه یادداشت نقشه بردار
indefensibly	چنانکه دفاع بردار نباشد
crooks	ادم قلابی کلاه بردار
None of your tricks.	دست ازحقه بازی بردار
z axis	بردار عمق در گراف سه بعدی
Why dont you come off it!	چرا دست بردار نیستی !
Take it as a souvenir!	این را به عنوان سوغاتی بردار!
crooking	ادم قلابی کلاه بردار
crook	ادم قلابی کلاه بردار
make weight	سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight	سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weights	سر وزن رسیدن وزنه بردار
progressive rebate	تخفیف تصاعدی
incommutability	تخفیف ناپذیری
incommutable	تخفیف ناپذیر
incommutably	یا تخفیف داد
quantity discount	میزان تخفیف
immitigable	تخفیف ناپذیر
rate of discount	نرخ تخفیف
remissive	تخفیف دهنده
relaxation of penultis	تخفیف جرایم
trade discount	تخفیف صنفی
loyalty discount	تخفیف وفاداری
trade discount	تخفیف تجاری
mitigable	تخفیف دادنی
money off offer	فروش با تخفیف
mitigation of punishment	تخفیف مجازات
volume discont	تخفیف مقداری
volume discont	تخفیف خریدعمده
quantity allowance	تخفیف کلی
quantity discount	تخفیف کلی
quantity discount	مقدار تخفیف
slashed	تخفیف زیاددادن
rebates	تخفیف کاهش
discount	تخفیف دادن
discounted	تخفیف دادن
discounts	تخفیف دادن
scant	تخفیف یافتن
commuted	تخفیف دادن
commute	تخفیف دادن
abatable	قابل تخفیف
alleviator	تخفیف دهنده
discounting	تخفیف دادن
bank discount	تخفیف بانکی
bate	تخفیف دادن
remitting	تخفیف دادن
cash discount	تخفیف نقدی
rebate	تخفیف کاهش
commutes	تخفیف دادن
unmitigated	تخفیف نیافته
abates	تخفیف دادن
abated	تخفیف دادن
assuage	تخفیف دادن