Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
berate
تخفیف درجه دادن
berated
تخفیف درجه دادن
berates
تخفیف درجه دادن
berating
تخفیف درجه دادن
Other Matches
discounts
تخفیف دادن
assuaged
تخفیف دادن
assuaging
تخفیف دادن
abate
تخفیف دادن
derogate
تخفیف دادن
abates
تخفیف دادن
abated
تخفیف دادن
remitting
تخفیف دادن
commute
تخفیف دادن
commuted
تخفیف دادن
commutes
تخفیف دادن
commuting
تخفیف دادن
discounting
تخفیف دادن
remit
تخفیف دادن
remits
تخفیف دادن
assuage
تخفیف دادن
remitted
تخفیف دادن
abating
تخفیف دادن
bate
تخفیف دادن
extenuatextent
تخفیف دادن
relieve
تخفیف دادن
relieves
تخفیف دادن
extenuate
تخفیف دادن
relieving
تخفیف دادن
commmute
تخفیف دادن
discount
تخفیف دادن
give a reduction
تخفیف دادن
discounted
تخفیف دادن
assuages
تخفیف دادن
mitigate
تخفیف دادن تسکین دادن
mitigates
تخفیف دادن تسکین دادن
mitigated
تخفیف دادن تسکین دادن
slaughtered
تخفیف زیاد دادن
slaughter
تخفیف زیاد دادن
slashed
تخفیف زیاد دادن
slashes
تخفیف زیاد دادن
extenuate
تخفیف دادن کاستن از
slaughters
تخفیف زیاد دادن
slash
تخفیف زیاد دادن
lower
: پایین اوردن تخفیف دادن
alights
راحت کردن تخفیف دادن
alighting
راحت کردن تخفیف دادن
alighted
راحت کردن تخفیف دادن
alight
راحت کردن تخفیف دادن
lowers
: پایین اوردن تخفیف دادن
pull down
پایین اوردن تخفیف دادن
lowered
: پایین اوردن تخفیف دادن
lowering
: پایین اوردن تخفیف دادن
reduces
استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
reduce
استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
slash
تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashes
تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashed
تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
reducing
استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
promoted
ترفیع دادن درجه دادن
promotes
ترفیع دادن درجه دادن
promoting
ترفیع دادن درجه دادن
promote
ترفیع دادن درجه دادن
graduate
درجه دادن
graduating
درجه دادن
graduates
درجه دادن
doctor
درجه دکتری دادن به
doctoring
درجه دکتری دادن به
doctors
درجه دکتری دادن به
doctored
درجه دکتری دادن به
to upgrade somebody
به کسی در شغلی درجه دادن
to promote somebody
به کسی در شغلی درجه دادن
rank
درجه دادن دسته بندی کردن
ranked
درجه دادن دسته بندی کردن
ranks
درجه دادن دسته بندی کردن
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
highs
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
highest
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
windage
پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
high
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
maximizing
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
v ring
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
discounts
تخفیف
reduction
تخفیف
slaked
تخفیف
slake
تخفیف
mitigation
تخفیف
damping
تخفیف
clemency
تخفیف
alleviation
تخفیف
slakes
تخفیف
reductions
تخفیف
refraction
تخفیف
discounting
تخفیف
allayment
تخفیف
rebates
تخفیف
concession
تخفیف
rebate
تخفیف
commissions
تخفیف
commissioning
تخفیف
volume discount
تخفیف
commission
تخفیف
abatement
تخفیف
discount
تخفیف
relaxation
تخفیف
discounted
تخفیف
assuagement
تخفیف
attenuation
تخفیف
scant
تخفیف یافتن
slash
تخفیف زیاددادن
slashes
تخفیف زیاددادن
slashed
تخفیف زیاددادن
extenuating
تخفیف دهنده
incommutable
تخفیف ناپذیر
extenuative
تخفیف دهنده
extenuatory
تخفیف امیز
relax
تخفیف یافتن
immitigable
تخفیف ناپذیر
discount rate
میزان تخفیف
alleviator
تخفیف دهنده
quantity allowance
تخفیف کلی
remissive
تخفیف دهنده
relaxation of penultis
تخفیف جرایم
commutation
تخفیف جرم
bank discount
تخفیف بانکی
commutability
تخفیف پذیری
cuts
تخفیف بریدگی
cut
تخفیف بریدگی
quantity discount
تخفیف کلی
quantity discount
میزان تخفیف
cash discount
تخفیف نقدی
progressive rebate
تخفیف تصاعدی
commutation
تخفیف مجازات
commutation ticket
بلیط با تخفیف
discount rate
نرخ تخفیف
incommutability
تخفیف ناپذیری
incommutably
یا تخفیف داد
relaxing
تخفیف یافتن
loyalty discount
تخفیف وفاداری
discountable
تخفیف بردار
mitigable
تخفیف دادنی
mitigation of punishment
تخفیف مجازات
relaxes
تخفیف یافتن
rate of discount
نرخ تخفیف
abatable
قابل تخفیف
money off offer
فروش با تخفیف
commutative
تخفیف دار
quantity discount
مقدار تخفیف
allowances
تخفیف مقرری
volume discont
تخفیف مقداری
rebates
تخفیف کاهش
remission
گذشت تخفیف
rebate
تخفیف کاهش
trade discount
تخفیف صنفی
slashing
تخفیف زیاد
volume discont
تخفیف خریدعمده
unmitigated
تخفیف نیافته
trade discount
تخفیف تجاری
allowance
تخفیف مقرری
immitigably
بطور تخفیف ناپذیر
subsidence
تخفیف درد وغیره
quantity discount
تخفیف عمده فروشی
quantity rebate
تخفیف عمده فروشی
loyalty discount
تخفیف مشتریان دائم
loyalty rebate
تخفیف مشتریان دائم
freight rebate
تخفیف هزینه حمل
discount of goods
تخفیف روی کالا
slasher
تخفیف فاحش دهنده
he would not bade a biner
یک دینارهم تخفیف نمیدهد
unbated
تخفیف داده نشده
lessening
کمتر شدن تخفیف یافتن
lessen
کمتر شدن تخفیف یافتن
allowances
تخفیف وزن بار اسب
mitigative
سبک سازنده تخفیف دهنده
allowance
تخفیف وزن بار اسب
profit cannibalism
افراط در تخفیف و ارزان فروشی
shifting pedal
وسیله تخفیف وتضعیف چیزی
cynergy
پدیده تشدید یا تخفیف اثر
synergy
پدیده تشدید یا تخفیف اثر
lessens
کمتر شدن تخفیف یافتن
lessened
کمتر شدن تخفیف یافتن
commute
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
paregoric
تخفیف دهنده درد تنتور مسکن
commuted
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commutes
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commuting
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
trade discount
تخفیف عمده از طرف تولیدکننده به خریدار
remittent
تخفیف یابنده موقتا تسکین دهنده
loyalty rebate
تخفیف وفاداری به یک کالا یاشرکت خاص
analgesia
بی حسی نسبت بدرد تخفیف درد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com