Dictiornary-Farsi | تخفیف زیاد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 210 (11 milliseconds)

English	Persian
slashing	تخفیف زیاد


Search result with all words

slaughter	تخفیف زیاد دادن
slaughtered	تخفیف زیاد دادن
slaughters	تخفیف زیاد دادن
slash	تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slash	تخفیف زیاد دادن
slashed	تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashed	تخفیف زیاد دادن
slashes	تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashes	تخفیف زیاد دادن
Other Matches

load call	وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.	زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect	کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
relaxation	تخفیف
attenuation	تخفیف
assuagement	تخفیف
volume discount	تخفیف
allayment	تخفیف
commission	تخفیف
commissions	تخفیف
abatement	تخفیف
alleviation	تخفیف
damping	تخفیف
mitigation	تخفیف
clemency	تخفیف
commissioning	تخفیف
slake	تخفیف
discount	تخفیف
refraction	تخفیف
concession	تخفیف
rebates	تخفیف
rebate	تخفیف
slaked	تخفیف
slakes	تخفیف
discounting	تخفیف
reductions	تخفیف
reduction	تخفیف
discounted	تخفیف
discounts	تخفیف
commutation	تخفیف مجازات
relieve	تخفیف دادن
remitted	تخفیف دادن
commmute	تخفیف دادن
commutability	تخفیف پذیری
commutative	تخفیف دار
remitting	تخفیف دادن
commutation	تخفیف جرم
remits	تخفیف دادن
commutation ticket	بلیط با تخفیف
remissive	تخفیف دهنده
relaxation of penultis	تخفیف جرایم
remit	تخفیف دادن
derogate	تخفیف دادن
relieving	تخفیف دادن
relieves	تخفیف دادن
rate of discount	نرخ تخفیف
immitigable	تخفیف ناپذیر
incommutability	تخفیف ناپذیری
incommutable	تخفیف ناپذیر
incommutably	یا تخفیف داد
relaxing	تخفیف یافتن
relaxes	تخفیف یافتن
relax	تخفیف یافتن
loyalty discount	تخفیف وفاداری
remission	گذشت تخفیف
mitigable	تخفیف دادنی
mitigation of punishment	تخفیف مجازات
progressive rebate	تخفیف تصاعدی
give a reduction	تخفیف دادن
extenuatory	تخفیف امیز
discount rate	نرخ تخفیف
discount rate	میزان تخفیف
discountable	تخفیف بردار
extenuate	تخفیف دادن
quantity discount	تخفیف کلی
quantity discount	میزان تخفیف
extenuatextent	تخفیف دادن
extenuating	تخفیف دهنده
quantity discount	مقدار تخفیف
quantity allowance	تخفیف کلی
extenuative	تخفیف دهنده
money off offer	فروش با تخفیف
scant	تخفیف یافتن
bate	تخفیف دادن
slashes	تخفیف زیاددادن
slashed	تخفیف زیاددادن
slash	تخفیف زیاددادن
abating	تخفیف دادن
abated	تخفیف دادن
bank discount	تخفیف بانکی
cut	تخفیف بریدگی
abates	تخفیف دادن
abatable	قابل تخفیف
unmitigated	تخفیف نیافته
alleviator	تخفیف دهنده
discounts	تخفیف دادن
allowance	تخفیف مقرری
discounting	تخفیف دادن
allowances	تخفیف مقرری
cuts	تخفیف بریدگی
volume discont	تخفیف خریدعمده
volume discont	تخفیف مقداری
commuting	تخفیف دادن
commutes	تخفیف دادن
discount	تخفیف دادن
rebates	تخفیف کاهش
rebate	تخفیف کاهش
commuted	تخفیف دادن
commute	تخفیف دادن
cash discount	تخفیف نقدی
assuage	تخفیف دادن
trade discount	تخفیف تجاری
trade discount	تخفیف صنفی
abate	تخفیف دادن
assuaging	تخفیف دادن
assuages	تخفیف دادن
assuaged	تخفیف دادن
discounted	تخفیف دادن
immitigably	بطور تخفیف ناپذیر
loyalty rebate	تخفیف مشتریان دائم
berate	تخفیف درجه دادن
berates	تخفیف درجه دادن
berating	تخفیف درجه دادن
discount of goods	تخفیف روی کالا
loyalty discount	تخفیف مشتریان دائم
berated	تخفیف درجه دادن
subsidence	تخفیف درد وغیره
unbated	تخفیف داده نشده
slasher	تخفیف فاحش دهنده
quantity rebate	تخفیف عمده فروشی
quantity discount	تخفیف عمده فروشی
extenuate	تخفیف دادن کاستن از
he would not bade a biner	یک دینارهم تخفیف نمیدهد
freight rebate	تخفیف هزینه حمل
mitigative	سبک سازنده تخفیف دهنده
lessens	کمتر شدن تخفیف یافتن
cynergy	پدیده تشدید یا تخفیف اثر
lessen	کمتر شدن تخفیف یافتن
lessened	کمتر شدن تخفیف یافتن
lessening	کمتر شدن تخفیف یافتن
lowering	: پایین اوردن تخفیف دادن
lowered	: پایین اوردن تخفیف دادن
lower	: پایین اوردن تخفیف دادن
alight	راحت کردن تخفیف دادن
synergy	پدیده تشدید یا تخفیف اثر
alighted	راحت کردن تخفیف دادن
alights	راحت کردن تخفیف دادن
alighting	راحت کردن تخفیف دادن
lowers	: پایین اوردن تخفیف دادن
pull down	پایین اوردن تخفیف دادن
shifting pedal	وسیله تخفیف وتضعیف چیزی
allowances	تخفیف وزن بار اسب
profit cannibalism	افراط در تخفیف و ارزان فروشی
allowance	تخفیف وزن بار اسب
remittent	تخفیف یابنده موقتا تسکین دهنده
paregoric	تخفیف دهنده درد تنتور مسکن
analgesia	بی حسی نسبت بدرد تخفیف درد
commuted	مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
reducing	استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
loyalty rebate	تخفیف وفاداری به یک کالا یاشرکت خاص
reduces	استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
commute	مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
reduce	استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
trade discount	تخفیف عمده از طرف تولیدکننده به خریدار
commutes	مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
commuting	مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
cash discount	تخفیف مخصوص خریداری که وجه را در موعد مقرر بپردازد
surcharge	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed	با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
currency depreciation race	تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
tax deduction	تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
skimming	محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
reduced price	بهای کاسته بهای تخفیف دار
rife	زیاد
swingeing	زیاد
many	زیاد
highly	زیاد
too	زیاد
fulsome	زیاد
late	زیاد
heartbreak	غم زیاد
for all the world	بی کم و زیاد
copious	زیاد
very	زیاد
heart break	غم زیاد
extensive	زیاد
greatest	زیاد
great	زیاد
great-	زیاد
extortionary	زیاد
egregiously	زیاد
supererogatory	زیاد
tremendously	زیاد
hugely	زیاد
overly	زیاد
generous	زیاد
to a large extent	زیاد
overmuch	زیاد
mortally	زیاد
too much	زیاد
squeamishness	زیاد
squeamishly	زیاد
extortionate	زیاد
ranksack	زیاد
thick	زیاد
thicker	زیاد
widely	زیاد