Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
loyalty discount
تخفیف مشتریان دائم
loyalty rebate
تخفیف مشتریان دائم
Other Matches
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
clientele
مشتریان پیروان
clientage
مشتریان پیروان
credit rating
رتبه بندی اعتباری مشتریان
party boat
قایق بزرگ حامل مشتریان
mains electricity
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
long pull
اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
mock-ups
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
mock-up
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
cover charges
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
fractional reserve banking
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
fields
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
continued
دائم
permanent
دائم
permanent marriage
نکاح دائم
eye splice
حلقه دائم
fee simple
حق تملک دائم
steady load
بار دائم
dead load
بار دائم
steady state
حالات دائم
d.c c. motor
موتورجریان دائم
direct current
جریان دائم
malt worm
دائم الخمر
steady flow
جریان دائم
sottish
دائم الخمر
alcoholics
دائم الخمر
perpetual motion
حرکت دائم
permanent insanity
جنون دائم
d.c.
جریان دائم
permanent magnet
اهنربای دائم
tippler
دائم الخمر
rectification
دائم سازی
intermission
غیر دائم
life imprisonment
حبس دائم
alcoholic
دائم الخمر
constant current
جریان دائم
tosspot
دائم الخمر
toper
دائم الخمر
intermissions
غیر دائم
d.c. commponent
بخش جریان دائم
d.c. converter
مبدل جریان دائم
obsession
فکر دائم وسواس
d.c. cable
کابل جریان دائم
grid d.c.
جریان دائم شبکه
obsessions
فکر دائم وسواس
dynamos
مولد جریان دائم
d.c. drive
ماشین جریان دائم
d.c. drive
محرکه جریان دائم
d.c. heating
گرمایش جریان دائم
d.c. resistance
مقاومت جریان دائم
d.c. reciever
گیرنده جریان دائم
d.c. brake
ترمز جریان دائم
d.c. motor
موتورجریان دائم موتور C.D
dynamo
مولد جریان دائم
perpetual motion machine
ماشین با حرکت دائم
tipples
دائم الخمر بودن
d.c. ammeter
امپرمتر جریان دائم
tipple
دائم الخمر بودن
maintain watch
به گوش بودن دائم
tippled
دائم الخمر بودن
tippling
دائم الخمر بودن
bartender
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
d.c. arc welding converter
مبدل جوشکاری جریان دائم
habitual
شخص دائم الخمر عادی
d.c. arc welding generator
مولد جوشکاری جریان دائم
tetanize
بحالت انقباض دائم دراوردن
bowlers
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
d.c. winding
سیم پیچی جریان دائم
bowler
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
grid d.c. modulation
مدولاسیون جریان دائم شبکه
high direct voltage
فشار قوی جریان دائم
have one's nose in a book
<idiom>
دائم سر توی کتاب داشتن
variable speed d.c. motor
موتور جریان دائم با سرعت متغیر
d.c. instrument
دستگاه اندازه گیری جریان دائم
d.c. series wound motor
موتور با سیم پیچی جریان دائم
inductive d.c. voltage drop
افت ولتاژ جریان دائم القائی
fuddle
دائم الخمر بودن گیج کردن
paramagnetic
اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
oem
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
available cash
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
peers of iveland
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
achalasia
عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
discounting
تخفیف
concession
تخفیف
discounted
تخفیف
discount
تخفیف
rebates
تخفیف
volume discount
تخفیف
attenuation
تخفیف
assuagement
تخفیف
allayment
تخفیف
abatement
تخفیف
discounts
تخفیف
damping
تخفیف
clemency
تخفیف
mitigation
تخفیف
slake
تخفیف
slaked
تخفیف
slakes
تخفیف
commissions
تخفیف
commissioning
تخفیف
reduction
تخفیف
reductions
تخفیف
relaxation
تخفیف
rebate
تخفیف
commission
تخفیف
alleviation
تخفیف
refraction
تخفیف
incommutability
تخفیف ناپذیری
immitigable
تخفیف ناپذیر
give a reduction
تخفیف دادن
incommutable
تخفیف ناپذیر
mitigation of punishment
تخفیف مجازات
incommutably
یا تخفیف داد
loyalty discount
تخفیف وفاداری
quantity allowance
تخفیف کلی
progressive rebate
تخفیف تصاعدی
remit
تخفیف دادن
remits
تخفیف دادن
remitted
تخفیف دادن
mitigable
تخفیف دادنی
commute
تخفیف دادن
commuted
تخفیف دادن
derogate
تخفیف دادن
discount rate
نرخ تخفیف
discount rate
میزان تخفیف
discountable
تخفیف بردار
extenuate
تخفیف دادن
remitting
تخفیف دادن
extenuatextent
تخفیف دادن
extenuating
تخفیف دهنده
extenuative
تخفیف دهنده
extenuatory
تخفیف امیز
commutes
تخفیف دادن
quantity discount
مقدار تخفیف
trade discount
تخفیف تجاری
trade discount
تخفیف صنفی
volume discont
تخفیف مقداری
volume discont
تخفیف خریدعمده
cut
تخفیف بریدگی
allowances
تخفیف مقرری
allowance
تخفیف مقرری
slashing
تخفیف زیاد
money off offer
فروش با تخفیف
remission
گذشت تخفیف
quantity discount
میزان تخفیف
quantity discount
تخفیف کلی
rate of discount
نرخ تخفیف
relieving
تخفیف دادن
relaxation of penultis
تخفیف جرایم
remissive
تخفیف دهنده
relieves
تخفیف دادن
relieve
تخفیف دادن
relaxing
تخفیف یافتن
relaxes
تخفیف یافتن
relax
تخفیف یافتن
cuts
تخفیف بریدگی
commuting
تخفیف دادن
commutative
تخفیف دار
unmitigated
تخفیف نیافته
rebates
تخفیف کاهش
discount
تخفیف دادن
bank discount
تخفیف بانکی
bate
تخفیف دادن
slash
تخفیف زیاددادن
discounting
تخفیف دادن
rebate
تخفیف کاهش
cash discount
تخفیف نقدی
commutation
تخفیف جرم
commmute
تخفیف دادن
slashed
تخفیف زیاددادن
commutability
تخفیف پذیری
commutation
تخفیف مجازات
commutation ticket
بلیط با تخفیف
discounted
تخفیف دادن
slashes
تخفیف زیاددادن
alleviator
تخفیف دهنده
abatable
قابل تخفیف
assuages
تخفیف دادن
discounts
تخفیف دادن
assuaging
تخفیف دادن
abate
تخفیف دادن
assuaged
تخفیف دادن
abated
تخفیف دادن
abates
تخفیف دادن
assuage
تخفیف دادن
abating
تخفیف دادن
scant
تخفیف یافتن
berated
تخفیف درجه دادن
berate
تخفیف درجه دادن
berates
تخفیف درجه دادن
slaughters
تخفیف زیاد دادن
quantity discount
تخفیف عمده فروشی
quantity rebate
تخفیف عمده فروشی
subsidence
تخفیف درد وغیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com