Dictiornary-Farsi | تخلف یاسرپیچی از قانون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
transgression of the law	تخلف یاسرپیچی از قانون


Other Matches

offend against the law	از قانون تخلف کردن
legalism	رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale	فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
code	قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive	قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
declaratory statute	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure	قانون اصول محاکمات قانون شکلی
transgression	تخلف
infraction	تخلف
infringements	تخلف
contravention	تخلف
offending	تخلف
delinquency	تخلف
in contravetion of	با تخلف از
violation	تخلف
infringement	تخلف
trespassing	تخلف کردن
infract	تخلف کردن
trespass	تخلف کردن
trespass against	تخلف کردن از
infringe	تخلف کردن از
infringed	تخلف کردن از
trespasses	تخلف کردن
violates	تخلف کردن از
broaches	تخلف کردن از
breach of contract	تخلف از قرارداد
breach of an obligation	تخلف از تعهد
violated	تخلف کردن از
violate	تخلف کردن از
breach of covenant	تخلف از شرط
transgressing	تخلف کردن از
broach	تخلف کردن از
broaching	تخلف کردن از
transgress	تخلف کردن از
trespassed	تخلف کردن
contravening	تخلف کردن از
contravenes	تخلف کردن از
contravened	تخلف کردن از
contravene	تخلف کردن از
transgresses	تخلف کردن از
broached	تخلف کردن از
transgressed	تخلف کردن از
infringes	تخلف کردن از
infringing	تخلف کردن از
trepass	تخطی کردن تخلف
without fail	حتما البته بی تخلف
option of incorrect description	خیار تخلف وصف
option of unfulfilled conditions	خیار تخلف شرط
incorrect	خیار تخلف وصف
canons	قانون کلی قانون شرع
canon	قانون کلی قانون شرع
penal statute	قانون جزایی قانون مجازات
say's law	قانون سی . براساس این قانون
inviolably	با مصونیت بطور تخلف ناپذیر
to trespass against the law	ازقانون تخلف یا تجاوز کردن
nude contruct	قرارداد بدون وجه التزام تخلف
marginal productivity law	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
the law does not apply to him	او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
gamesmanship	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
the long arm of the law	دست قانون [دست قدرتمند قانون]
infringe	تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
infringes	تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
infringing	تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
infringed	تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
laws	قانون
law	قانون
legal	قانون
statutes	قانون
law of constant heat sumation	قانون هس
enacment	قانون
regulation	قانون
statute	قانون
edicts	قانون
lex	قانون
legislation	قانون
regardless of the law	به قانون
act	قانون
acted	قانون
code	قانون
nisi	قانون
canons	قانون
rule	قانون
canon	قانون
hess's law	قانون هس
kanoon	قانون
edict	قانون
joiting law	قانون ژول
enactor	واضع قانون
lawmaker	قانون گزار
left hand rule	قانون دست چپ
law of readiness	قانون امادگی
insolvent law	قانون اعسار
lawbreaker	قانون شکن
law of reflection	قانون بازتاب
employment act	قانون اشتغال
islamic law	قانون شرع
enactment of law	وضع قانون
introduce law	انشاء قانون
law of use	قانون استعمال
law of scarcity	قانون کمیابی
law of recency	قانون تاخر
reflection law	قانون بازتاب
insolvent law	قانون درماندگی
einstein's law	قانون اینشتاین
legist	قانون دان
lenz' law	قانون لنز
lenz's law	قانون لنتس
joule's law	قانون ژول
lextalionis	قانون قصاص
make law	وضع قانون
dalton's law	قانون دالتون
marioote law	قانون ماریوت
matrimonially	به قانون زناشوئی
legislatrix	قانون گذار زن
jurisconsult	قانون دان
economic law	قانون اقتصادی
distribution law	قانون توزیع
demorgans law	قانون دمورگان
declaratory statute	قانون اعلامی
dead letter	قانون منسوخ
legiskative	قانون گذار
legislatress	قانون گذار زن
jachson's law	قانون جکسون
jurisprudent	قانون دان
mercantile law	قانون تجارت
greshams law	قانون گرشام
law of analogy	قانون تمثیل
hook's law	قانون هوک
law of effect	قانون اثر
hubble law	قانون هابل
law of advantage	قانون امتیاز
ignorance of law	جهل به قانون
law merchant	قانون تجارت
law fallen into desuetude	قانون متروک
law breaker	قانون شکن
law of demand	قانون تقاضا
law of contract	قانون قرارداد
law of contiguity	قانون مجاورت
gresham's law	قانون گرشام
graham's law	قانون گراهام
governing law	قانون حاکم
gay lussac's law	قانون گیلوساک
law of causation	قانون علیت
law of clouser	قانون بستار
law of complimentarity	قانون مکملیت
hauy law	قانون هوی
gas laws	قانون گاز
law abidingness	پیروی قانون
five second rule	قانون 5 ثانیه
faraday's law	قانون فاراده
labour act	قانون کار
faraday's law	قانون فارادی
law of progression	قانون پیشروی
extralegal	ماورای قانون
engels law	قانون انگل
juristic	قانون دان
labour code	قانون کار
law of primacy	قانون تقدم
game law	قانون شکار
law of election	قانون انتخابات
laplace's law	قانون لاپلاس
lambert law	قانون لامبرت
fechner's law	قانون فخنر
labour law	قانون کار
law of frequency	قانون بسامد
law of gravitation	قانون گرانش
law of induced current	قانون لنتس
law of nations	قانون ملل
engel's law	قانون انگل
cl	قانون مدون
plaintiff	خواهان [قانون]
complainant [British E]	خواهان [قانون]
pursuer [Scottish English]	خواهان [قانون]
claimant [arbitration proceedings]	خواهان [قانون]
petitioner [divorce proceedings]	خواهان [قانون]
plaintiff	شاکی [قانون]
Under the protection of the law.	درپناه قانون
brush with the law <idiom>	درگیری با قانون
to the letter <idiom>	طبق قانون
pursuer [Scottish English]	شاکی [قانون]
claimant [arbitration proceedings]	شاکی [قانون]
petitioner [divorce proceedings]	شاکی [قانون]
It's a rule that ...	قانون است که ...
to come into operation	قانون شدن
to take effect	قانون شدن
to inure	قانون شدن
to go into effect	قانون شدن
breach of the law	نقض قانون
plaintiff	مدعی [قانون]
complainant [British E]	مدعی [قانون]
pursuer [Scottish English]	مدعی [قانون]
claimant [arbitration proceedings]	مدعی [قانون]
petitioner [divorce proceedings]	مدعی [قانون]
in the eyes of law	از دید قانون
ohm's law	قانون اهم
okuns law	قانون اوکان
parallel law	قانون توازی
pascal	قانون پاسکال
pascal's law	قانون پاسکال