Dictiornary-Farsi | تخلیه داخلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
internal discharge	تخلیه داخلی


Search result with all words

internal discharge	تخلیه جزیی داخلی
Other Matches

cargo outturn message	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing	تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings	تخلیه محل تخلیه بیماران
incretion	ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
internal defense	پدافند داخلی پایداری داخلی
squawks	مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk	مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked	مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure	ساختمان داخلی سازه داخلی
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
evacuate	تخلیه
depletion	تخلیه
exhaust	تخلیه
disembarkation	تخلیه
emptying	تخلیه
evacuating	تخلیه
discharge	تخلیه
discharges	تخلیه
unloading	تخلیه
exhausts	تخلیه
stripping	تخلیه
evacuation	تخلیه
evacuated	تخلیه
LSD	تخلیه
discharged	تخلیه
landing, storage, delivery	تخلیه
evacuates	تخلیه
unstuffing	تخلیه
oscillating discharge	تخلیه مواج
undulatory discharge	تخلیه مواج
brush discharge	تخلیه جارویی
catharsis	تخلیه هیجانی
abreaction	تخلیه هیجانی
blow off	شیر تخلیه
ozone depletion	تخلیه اوزون
roll on/roll off	بارگیری- تخلیه
air evacuation	تخلیه هوایی
residual discharge	تخلیه مانده
relief well	چاه تخلیه
area evacuation	تخلیه منطقهای
bank sluice	دریچه تخلیه
battlefield evacuation	تخلیه پزشکی
rotary discharger	تخلیه گر گردان
point discharge	تخلیه نقطهای
road clearance	تخلیه جاده
self maintained discharge	تخلیه ناوابسته
vacate	تخلیه کردن
vacating	تخلیه کردن
vacates	تخلیه کردن
vacated	تخلیه کردن
site clearance	تخلیه کارگاه
discharger of a capacitor	تخلیه خازن
surging discharge	تخلیه نوشی
tipper	تخلیه کننده
unloads	تخلیه کردن
unloaded	تخلیه کردن
unload	تخلیه کردن
escape channel	مجرای تخلیه اب
sluiceway	دهانه تخلیه
impulse discharge	تخلیه ضربهای
lightning discharge current	جریان تخلیه
main discharge	تخلیه اصلی
disruptive discharge	تخلیه جرقهای
discharging wharf	اسکله تخلیه
discharging berth	اسکله تخلیه
discharge voltage	ولتاژ تخلیه
discharge velocity	سرعت تخلیه
discharge valve	سوپاپ تخلیه
discharge spout	ناودانه ی تخلیه
discharge resistance	مقاومت تخلیه
discharge recorder	تخلیه نگار
discharge pressure	فشار تخلیه
discharge opening	مجرای تخلیه
drain plug	پیچ تخلیه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
education pipe	لوله تخلیه
high rate discharge	تخلیه شدید
glow discharge	تخلیه تابنده
glow discharge	تخلیه تابناک
flaming discharge	تخلیه مشتعل
exhaust stroke	مرحله تخلیه
exhaust chute	ناودان تخلیه
evacuant	تخلیه کننده
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
electron discharge	تخلیه الکترونها
electrical discharge	تخلیه برقی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
discharge opening	راهگاه تخلیه
discharge of chips	تخلیه براده ها
discharge nozzle	فواره تخلیه
dejecta	تخلیه مدفوع
defecation	تخلیه شکم
debarkation net	تور تخلیه
medical evacuation	تخلیه پزشکی
medical evacuation	تخلیه بیماران
medical recovery	تخلیه پزشکی
corona discharge	تخلیه کورونا
corona discharge	تخلیه الکتریکی
corollary discharge	تخلیه تبعی
cooling water discharge	تخلیه اب سرد
coefficient of discharge	ضریب تخلیه
neural discharge	تخلیه عصبی
chain of evacuation	سیستم تخلیه
medical evacuation	تخلیه بهداری
depletion area	ناحیه تخلیه
depletion barrier	ناحیه تخلیه
discharge head	ارتفاع تخلیه
discharge gate	دریچه تخلیه
discharge end	محل تخلیه
discharge end	سمت تخلیه
discharge currect	جریان تخلیه
discharge conveyor	نوار تخلیه
discharge cock	شیر تخلیه
discharge chute	سرسره تخلیه
disembarkation	تخلیه کردن
drain cock	لوله تخلیه
discahrge pipe	لوله تخلیه
depletion layer	ناحیه تخلیه
depletion zone	ناحیه تخلیه
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
clearing out [of a place]	تخلیه [فضایی]
disembark	تخلیه کردن
disembarked	تخلیه کردن
roll-on/roll-off	بارگیری- تخلیه
disembarking	تخلیه کردن
disembarks	تخلیه کردن
to offload	تخلیه کردن
drains	تخلیه کردن
sluices	دریچه تخلیه
sluiced	دریچه تخلیه
discharge	تخلیه الکتریکی
quitting	تخلیه خانه
discharge	تخلیه بار
discharges	تخلیه الکتریکی
discharges	تخلیه بار
quit	تخلیه خانه
sluice	دریچه تخلیه
draining	تخلیه کردن
evacuated	تخلیه کردن
evacuates	تخلیه کردن
evacuating	تخلیه کردن
depopulation	تخلیه جمعیت
drain	تخلیه کردن
evacuate	تخلیه کردن
drained	تخلیه کردن
semi self maintained discharge	تخلیه نیم وابسته
defecated	تخلیه کردن شکم
sediment escape	ساختمانهای تخلیه و شستشو
second townsend discharge	تخلیه دوم تاونزند
exhaust system	سیستم تخلیه دود
stevedore	متصدی بارگیری و تخلیه
dust removal	تخلیه گرد و خاک
main gap	فاصله تخلیه اصلی
stevedores	متصدی بارگیری و تخلیه
unloading takes place in ...	بار در ... تخلیه می شود.
defecates	تخلیه کردن شکم
local action	تخلیه موضعی باتری
defecating	تخلیه کردن شکم
dust exhaust	تخلیه گرد و خاک
silt ejector	تخلیه کننده رسوب
defecate	تخلیه کردن شکم
abnormal glow discharge	تخلیه تابناک نامتعارف
aeromedical evacuation	تخلیه پزشکی هوایی
oil drain cock	شیر تخلیه روغن
normal glow discharge	تخلیه تابناک متعارف
clearance capacity	فرفیت تخلیه بار
clearing station	ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station	پست تخلیه بیماران
degasify	تخلیه کردن گاز
low pressure discharge	تخلیه ی فشار ضعیف
corona discharge current	جریان تخلیه کورونا
oil drain plug	توپی تخلیه روغن
overdischarge of battery	تخلیه فرساینده باتری
discharges	شلیک عصبی تخلیه
road clearance	تخلیه کردن جاده
extinction voltage	ولتاژ قطع تخلیه
discharge	شلیک عصبی تخلیه
discharge	اخراج تخلیه الکتریکی
automatic tipper	تخلیه کننده خودکار
discharges	اخراج تخلیه الکتریکی
discharge capacity	فرفیت تخلیه بارانداز
discharge capacity	فرفیت تخلیه بار
furnace discharged end	انتهای تخلیه کوره
exhausts	تخلیه کردن خروج
high frequency discharge	تخلیه فرکانس بالا
inbound cargo	کالای تخلیه نشده
tail escape	نهر تخلیه انتهائی
incandescent cathode discharge	تخلیه کاتد ملتهب
y valve	شیر تخلیه روغن
glow discharge lamp	لامپ تخلیه کنتاکتی
to discharge goods	کالا را تخلیه کردن
gas filled tube	لامپ تخلیه گازی
gas exhauster	تخلیه کننده گاز
evacuation policy	روش تخلیه پزشکی
gas discharge relay	رله تخلیه گازی
gas discharge lamp	لامپ تخلیه گازی