Dictiornary-Farsi | تخلیه غیر متناوب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
implusive discharge	تخلیه غیر متناوب


Other Matches

alternates	متناوب کردن متناوب بودن
alternated	متناوب کردن متناوب بودن
alternate	متناوب کردن متناوب بودن
cargo outturn message	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
alternators	ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator	ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
clearings	تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing	تخلیه محل تخلیه بیماران
periodic stock check	کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
intremittent	متناوب
intermittent	متناوب
periodic	متناوب
continual	متناوب
intermissive	متناوب
alternating	متناوب
altern	متناوب
interrupted	متناوب
spotty	متناوب
interval exercises	تمرینهای متناوب
intermitter	متناوب کننده
intermittent reception	موجگیری متناوب
alternate track	شیار متناوب
alternating copolymer	همبسپار متناوب
intermittent error	خطای متناوب
alternating arc	قوس متناوب
work interval	کار متناوب
staggering	متناوب تردیدداشتن
alternates	تعویض متناوب
alternated	تعویض متناوب
stagger	متناوب تردیدداشتن
spasmodic efforts	کوشش متناوب
alternate	تعویض متناوب
jerky	تشنجی متناوب
relief interval	استراحت متناوب
peal	طنین متناوب
pealed	طنین متناوب
pealing	طنین متناوب
peals	طنین متناوب
off and on	بطور متناوب
staggers	متناوب تردیدداشتن
intermittent current	جریان متناوب
periodic	متناوب پریودیک
periodic duty	کار متناوب
flows	حرکت متناوب
flowed	حرکت متناوب
flow	حرکت متناوب
AC	برق متناوب
alternative current	جریان متناوب
alternative reinforcement	تقویت متناوب
keying	قطع متناوب
gating	قطع متناوب
alternators	متناوب ساز
alternator	متناوب ساز
alternating current	جریان متناوب
alternating stress	تنش متناوب
interchange	متناوب ساختن
alternating load	بار متناوب
alternating perspective	نمای متناوب
alternating field	میدان متناوب
intermittently	بطور متناوب
alternating quantity	کمیت متناوب
interchanging	متناوب ساختن
fluctuating load	بار متناوب
differential compaction	تراکم متناوب
interchanges	متناوب ساختن
interchanged	متناوب ساختن
forced alternating current	جریان متناوب فشرده
diagonal flow compressor	کمپرسور با جریان متناوب
alternating axis of symmerty	محور تقارن متناوب
alternating current instrument	سنجه جریان متناوب
variations	نوسان متناوب پراکندگی
alternating current magnet	مغناطیس جریان متناوب
alternating current motor	موتور جریان متناوب
free alternating current	جریان متناوب هرز
industrial alternating current	جریان متناوب صنعتی
load reversal	دوره بارگذاری متناوب
magnitude of alternating current	دامنه جریان متناوب
alternating stress test	ازمایش تنش متناوب
intermittent rating	کار اسمی متناوب
reciprocating	دارای حرکت متناوب
alternating current circuit	مدار جریان متناوب
alternating current generator	مولد جریان متناوب
power of alternating current	توان جریان متناوب
rectification of an alternating current	یکسوکنندگی جریان متناوب
single phase alternating current	جریان متناوب یک فازه
variation	نوسان متناوب پراکندگی
alternates	یک درمیان امدن متناوب
three phase alternating current	جریان متناوب سه فازه
alternate	یک درمیان امدن متناوب
intermittent rain	بارش متناوب باران
alternated	یک درمیان امدن متناوب
alternators	دینام جریان متناوب
alternator	مولد جریان متناوب
alternator	دینام جریان متناوب
alternators	مولد جریان متناوب
welding altrnator	مولد جوش جریان متناوب
cycle	بصورت متناوب فاهر شدن
cycled	بصورت متناوب فاهر شدن
cycles	بصورت متناوب فاهر شدن
high frequency alternating current	جریان متناوب فرکانس بالا
multiphase alternating current	جریان متناوب چند فازه
impedance	مقاومت جریان متناوب امپدانس
magneto bell	زنگ اخبار جریان متناوب
synchronous alternator	مولد جریان متناوب سنکرون
symmetrical alternating quantity	کمیت متناوب متقارن نامتوازن
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
impedance	مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
torose	استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
alternators	دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
alternator	دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
systaltic	منقبض ومنبسط شونده بصورت متناوب
initial alternating short circuit curren	جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
inter laminate	[در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
interlaminate	در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
clocks	دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
clock	دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
inverter	وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
invisible	مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
disembarkation	تخلیه
exhausts	تخلیه
unloading	تخلیه
LSD	تخلیه
landing, storage, delivery	تخلیه
emptying	تخلیه
depletion	تخلیه
discharge	تخلیه
discharges	تخلیه
exhaust	تخلیه
evacuate	تخلیه
evacuates	تخلیه
unstuffing	تخلیه
evacuated	تخلیه
stripping	تخلیه
evacuation	تخلیه
discharged	تخلیه
evacuating	تخلیه
stroboscope	وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
capacitor start induction motor	موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
discharge opening	راهگاه تخلیه
evacuant	تخلیه کننده
discharge gate	دریچه تخلیه
discharge pressure	فشار تخلیه
exhaust stroke	مرحله تخلیه
discharge head	ارتفاع تخلیه
exhaust chute	ناودان تخلیه
discharge nozzle	فواره تخلیه
discharge voltage	ولتاژ تخلیه
electrical discharge	تخلیه برقی
escape channel	مجرای تخلیه اب
discharge of chips	تخلیه براده ها
discharge opening	مجرای تخلیه
flaming discharge	تخلیه مشتعل
discharge recorder	تخلیه نگار
discharge spout	ناودانه ی تخلیه
disruptive discharge	تخلیه جرقهای
discharging wharf	اسکله تخلیه
discharge chute	سرسره تخلیه
discharge resistance	مقاومت تخلیه
discharging berth	اسکله تخلیه
discharger of a capacitor	تخلیه خازن
discharge valve	سوپاپ تخلیه
discharge velocity	سرعت تخلیه
drain plug	پیچ تخلیه
discharge cock	شیر تخلیه
education pipe	لوله تخلیه
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
electron discharge	تخلیه الکترونها
discharge end	محل تخلیه
discharge end	سمت تخلیه
electric discharge	تخلیه الکتریکی
discharge currect	جریان تخلیه
discharge conveyor	نوار تخلیه
glow discharge	تخلیه تابناک
surging discharge	تخلیه نوشی
undulatory discharge	تخلیه مواج
oscillating discharge	تخلیه مواج
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
neural discharge	تخلیه عصبی
medical recovery	تخلیه پزشکی
medical evacuation	تخلیه بیماران
medical evacuation	تخلیه پزشکی
medical evacuation	تخلیه بهداری
main discharge	تخلیه اصلی
ozone depletion	تخلیه اوزون
tipper	تخلیه کننده
sluiceway	دهانه تخلیه
site clearance	تخلیه کارگاه
self maintained discharge	تخلیه ناوابسته
rotary discharger	تخلیه گر گردان
roll on/roll off	بارگیری- تخلیه
road clearance	تخلیه جاده
residual discharge	تخلیه مانده
relief well	چاه تخلیه
point discharge	تخلیه نقطهای
lightning discharge current	جریان تخلیه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
clearing out [of a place]	تخلیه [فضایی]
high rate discharge	تخلیه شدید