English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
site clearance تخلیه کارگاه
Other Matches
resident engineer مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
cargo outturn message پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearings تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing تخلیه محل تخلیه بیماران
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
plant کارگاه
shopped کارگاه
plants کارگاه
workhouses کارگاه
shops کارگاه
workhouse کارگاه
workshops کارگاه
sculptor کارگاه
sculptors کارگاه
detective کارگاه
detectives کارگاه
workshop کارگاه
engineering workshop کارگاه
shopboard کارگاه
establishment کارگاه
industrial unit کارگاه
field کارگاه
shop کارگاه
establishments کارگاه
fields کارگاه
atelier کارگاه
sculptoris کارگاه
fielded کارگاه
cottage industry کارگاه خانگی
building sites کارگاه ساختمانی
building site کارگاه ساختمانی
shops کارگاه تعمیرگاه
shop کارگاه تعمیرگاه
looms کارگاه بافندگی
site manager رئیس کارگاه
smith's shop کارگاه اهنگری
shopped کارگاه تعمیرگاه
loom کارگاه بافندگی
pilot plant کارگاه نمونه
welding shop کارگاه جوشکاری
plants تجهیزات کارگاه
loomed کارگاه بافندگی
plant تجهیزات کارگاه
looming کارگاه بافندگی
works inspector بازرس کارگاه
cottage industries کارگاه خانگی
studio کارگاه هنری
sited کارگاه ساختمانی
site کارگاه ساختمانی
automatic turning shop کارگاه تراشکاری
atelier کارگاه هنری
carpet workshop کارگاه قالیبافی
assembly shop کارگاه مونتاژ
production فرآورده کارگاه
artist's workshop studio کارگاه هنری
manufactory کاردستی کارگاه
sites کارگاه ساختمانی
studio کارگاه کارخانه
deadman کارگاه برفی
engineering workshop کارگاه صنعتی
field shop کارگاه صحرایی
exhaust fan هواکش کارگاه
job office دفتر کارگاه
milling shop کارگاه فرزکاری
studios کارگاه هنری
studios کارگاه کارخانه
lathe shop کارگاه تراشکاری
machine shop کارگاه محاسبات ماشینی
pullery کارگاه پوست تراشی
electroplating shop کارگاه عملیات گالوانیزهای
ball joint vise گیره ساچمهای کارگاه
storage pile انبار مصالح در کارگاه
workroom اتاق کار کارگاه
sweatshop کارگاه بهره کشی
shipyard کارگاه کشتی سازی
molding shop کارگاه قالب گیری
workshop اتاق کار کارگاه
winding shop کارگاه سیم پیچی
plant محل کارخانه یا کارگاه
plants محل کارخانه یا کارگاه
pattern shop کارگاه مدل سازی
acid restoring plant کارگاه بازیابی اسید
workshops اتاق کار کارگاه
shipyards کارگاه کشتی سازی
acid recovery plant کارگاه بازیابی اسید
plant records امار تجهیزات کارگاه
sweatshops کارگاه بهره کشی
craftshop کارگاه هنرهای دستی تفریحی
pouring bay کارگاه کوچک ریخته گری
forge ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
ex works تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
maintenance shop کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
mix in place تهیه بتن در خود کارگاه
on site concrete بتن ساخته شده در کارگاه
forges ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
stances طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
hauling فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stance طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
hauled فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
dockyard کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyards کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
haul فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
cargo outturn report گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
lithography کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
haul road راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
fitting shop کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bench check کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
free haul در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
stripping تخلیه
depletion تخلیه
LSD تخلیه
landing, storage, delivery تخلیه
discharge تخلیه
discharges تخلیه
emptying تخلیه
disembarkation تخلیه
evacuated تخلیه
evacuates تخلیه
evacuating تخلیه
exhaust تخلیه
unstuffing تخلیه
exhausts تخلیه
unloading تخلیه
evacuate تخلیه
discharged تخلیه
evacuation تخلیه
discharge head ارتفاع تخلیه
discharge opening راهگاه تخلیه
discharge end محل تخلیه
discharge opening مجرای تخلیه
escape channel مجرای تخلیه اب
flaming discharge تخلیه مشتعل
evacuant تخلیه کننده
exhaust stroke مرحله تخلیه
exhaust chute ناودان تخلیه
discharge of chips تخلیه براده ها
discharge nozzle فواره تخلیه
discharge gate دریچه تخلیه
electrostatic discharge تخلیه الکتروستاتیکی
disruptive discharge تخلیه جرقهای
discharging wharf اسکله تخلیه
discharging berth اسکله تخلیه
discharge recorder تخلیه نگار
discharger of a capacitor تخلیه خازن
discharge voltage ولتاژ تخلیه
discharge resistance مقاومت تخلیه
discharge spout ناودانه ی تخلیه
drain plug پیچ تخلیه
education pipe لوله تخلیه
discharge velocity سرعت تخلیه
clearing out [of a place] تخلیه [فضایی]
electron discharge تخلیه الکترونها
electrical discharge تخلیه برقی
discharge pressure فشار تخلیه
point discharge تخلیه نقطهای
electric discharge تخلیه الکتریکی
discharge valve سوپاپ تخلیه
residual discharge تخلیه مانده
non self maintained discharge تخلیه وابسته
neural discharge تخلیه عصبی
relief well چاه تخلیه
oscillating discharge تخلیه مواج
undulatory discharge تخلیه مواج
road clearance تخلیه جاده
roll on/roll off بارگیری- تخلیه
rotary discharger تخلیه گر گردان
self maintained discharge تخلیه ناوابسته
sluiceway دهانه تخلیه
surging discharge تخلیه نوشی
tipper تخلیه کننده
ozone depletion تخلیه اوزون
lightning discharge تخلیه اتمسفری
internal discharge تخلیه داخلی
impulse discharge تخلیه ضربهای
high rate discharge تخلیه شدید
glow discharge تخلیه تابنده
glow discharge تخلیه تابناک
lightning discharge current جریان تخلیه
medical recovery تخلیه پزشکی
medical evacuation تخلیه بیماران
to offload تخلیه کردن
medical evacuation تخلیه پزشکی
medical evacuation تخلیه بهداری
main discharge تخلیه اصلی
catharsis تخلیه هیجانی
evacuates تخلیه کردن
evacuated تخلیه کردن
evacuate تخلیه کردن
disembarks تخلیه کردن
disembarking تخلیه کردن
disembarked تخلیه کردن
disembark تخلیه کردن
chain of evacuation سیستم تخلیه
quitting تخلیه خانه
quit تخلیه خانه
unloads تخلیه کردن
drains تخلیه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com