English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
English Persian
alcoholic fermentation تخمیر الکلی
Other Matches
fermentation تخمیر
zymosis تخمیر
zymoscope تخمیر سنج
fermentable قابل تخمیر
zymogenic تخمیر کننده
fermenter فرف تخمیر
fermentative تخمیر کننده
fermentability قابلیت تخمیر
gyle fat فرف تخمیر
acetic fermentation تخمیر سرکهای
ferment ماده تخمیر مایه
fermenting ماده تخمیر مایه
ferments ماده تخمیر مایه
zymology مبحث تخمیر و شناسایی مخمرها
zymurgy مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
xylose قند متبلور وغیر قابل تخمیر
zymoscope دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
malt liquor مشروبی شبیه ابجو که بامالت تخمیر میشود
lushest الکلی
lushes الکلی
lusher الکلی
lush الکلی
alcoholic الکلی
alcoholics الکلی
jimjams هذیان الکلی
spirit thermometer دماسنج الکلی
alcohol thermometer دماسنج الکلی
spirit lamp چراغ الکلی
alcohol lamp چراغ الکلی
alcoholic intoxication مسمومیت الکلی
alcoholic paranoid پارانوئید الکلی
non-alcoholic <adj.> غیر الکلی
liquor مشروب الکلی
an alcoholic liquor نوشابه الکلی
dipsomania جنون الکلی
dt's هذیان الکلی
alcohol burner چراغ الکلی
boozed مشروب الکلی
spirit مشروبات الکلی
liquors مشروب الکلی
spirits مشروبات الکلی
spiriting مشروبات الکلی
booze مشروب الکلی
boozing مشروب الکلی
delirium tremens جنون الکلی
boozes مشروب الکلی
soft drink نوشابه غیر الکلی
soda pop نوشیدنی غیر الکلی
alcohol هرنوع مشروبات الکلی
soft drinks نوشیدنی غیر الکلی
soft drink نوشیدنی غیر الکلی
off-licences فروشگاه نوشابههای الکلی
frutex شراب شربت الکلی
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
off-licence فروشگاه نوشابههای الکلی
firewater نوشابه الکلی قوی
alcoholic blackout یاد زدودگی الکلی
alcoholic hallucinosis توهم زدگی الکلی
stimulant مشروب الکلی انگیزه
alcoholic psychosis روان پریشی الکلی
stimulants مشروب الکلی انگیزه
acute alcoholic intoxication مسمومیت حاد الکلی
alcoholic dementia زوال عقل الکلی
delirium tremens روان اشفتگی الکلی
nonalcoholic drinks نوشیدنی های غیر الکلی
bone dry کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
drinker’s nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
red-nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
boozer's nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
dipsomania میل مفرط به نوشابههای الکلی
speakeasy محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
abstemious مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
eye water خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
temperance طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
swats ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
boozing مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
boozes مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
ginger ale نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ginger ales نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ratafee مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
swizzle انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotallers طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
abstinence ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
boozed مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
booze مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
ratafia مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
dipsomaniac کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
rosolio یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
bone dry جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
apTritif نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
soda water مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
tom collins نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
jake leg فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
aperitif نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
mead نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
chaser آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
acnerosacea ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
etna فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com