Dictiornary-Farsi | تخمین رگرسیون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 140 (12 milliseconds)

English	Persian
regression estimate	تخمین رگرسیون


Other Matches

regression sum of squares	مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
sum of squares of regression	مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
estimably	بطوریکه بتوان تخمین تخمین زد
multiple regression	رگرسیون
regression line	خط رگرسیون
regression	رگرسیون
line of regression	خط رگرسیون
regression coefficient	ضریب رگرسیون
regression testing	ازمایش رگرسیون
stepwise regression	رگرسیون مرحلهای
stochastic regression	رگرسیون تصادفی
regression estimate	براورد رگرسیون
coefficient of regression	ضریب رگرسیون
regression equation	معادله رگرسیون
regression analysis	تحلیل رگرسیون
multiple regression	رگرسیون چند متغیره
simple regression	رگرسیون ساده دو متغیره
regression analysis	تجزیه و تحلیل رگرسیون
partial regression equation	معادلات رگرسیون سهمی
nonlinear regression	رگرسیون غیر خطی
multiple regression	رگرسیون چند گانه
estimated	تخمین
estimation	تخمین
estimating	تخمین
estimations	تخمین
estimates	تخمین
underestimates	تخمین کم
assessment	تخمین
underestimate	تخمین کم
underestimated	تخمین کم
underestimating	تخمین کم
approximation	تخمین
surmising	تخمین
approximations	تخمین
estimate	تخمین
surmised	تخمین
surmise	تخمین
assessments	تخمین
surmises	تخمین
estimator	تخمین زننده
give or take	تخمین تقریبی
estimations	تخمین زدن
conjecturable	قابل تخمین
rough guess <idiom>	تخمین تقریبی
range determination	تخمین مسافت
over estimation	تخمین بیش از حد
overestimation	تخمین حدبالا
parameter estimation	تخمین پارامترها
parametric estimate	تخمین تقریبی
point estimation	تخمین نقطهای
measurement of demand	تخمین تقاضا
cost estimate	تخمین مخارج
guesstimate	تخمین زدن
estimate of costs	تخمین مخارج
estimator	تخمین کننده
range sensing	تخمین مسافت
guesstimates	تخمین زدن
guesstimating	تخمین زدن
estimate	ارزیابی تخمین
estimate	تخمین زدن
estimated	تخمین تقویم
estimated	ارزیابی تخمین
estimated	تخمین زدن
estimate	تخمین تقویم
estimable	تخمین پذیر
guesstimated	تخمین زدن
guesses	تخمین زدن
guesses	تخمین فرض
guessed	تخمین زدن
guessed	تخمین فرض
guestimated	تخمین زدن
guestimates	تخمین زدن
guestimating	تخمین زدن
guess	تخمین زدن
guess	تخمین فرض
inestimable	تخمین ناپذیر
estimates	ارزیابی تخمین
estimates	تخمین زدن
estimating	تخمین تقویم
estimating	ارزیابی تخمین
estimating	تخمین زدن
estimation	تخمین زدن
estimates	تخمین تقویم
invaluable	غیرقابل تخمین
to estimate something [at]	تخمین زدن چیزی [به]
to quantify something [at]	تخمین زدن چیزی [به]
probable <adj.>	تخمین زده شده
incalculable	غیر قابل تخمین
unbiased estimate	تخمین بدون تورش
to take the gauge of	براوردکردن تخمین زدن
estimate [quote]	براورد [تخمین] [اقتصاد]
conjecture	حدس و تخمین زدن
presumable <adj.>	تخمین زده شده
expected <adj.>	تخمین زده شده
inappreciable	غیر قابل تخمین
estimates	براوردکردن تخمین زدن
anticipated <adj.>	تخمین زده شده
estimated	براوردکردن تخمین زدن
constructive total loss	تخمین خسارت کل وارده
estimating	براوردکردن تخمین زدن
account	تخمین زدن دانستن
estimated <adj.>	تخمین زده شده
estimate	براوردکردن تخمین زدن
range finding	تخمین مسافت کردن
rater	نرخ بند تخمین زن
range spotting	تخمین مسافت کردن
conjecture	تخمین حدس زدن
computes	حساب کردن تخمین زدن
compute	حساب کردن تخمین زدن
computed	حساب کردن تخمین زدن
appraises	تقویم کردن تخمین زدن
estimating	تخمین زدن ارزیابی کردن
estimated	تخمین زدن ارزیابی کردن
two stage least squares method	برای تخمین پارامترها در اقتصادسنجی
unbiased estimators	تخمین زنندههای بدون تورش
incalculably	بطور غیر قابل تخمین
estimates	تخمین زدن ارزیابی کردن
appraising	تقویم کردن تخمین زدن
appraised	تقویم کردن تخمین زدن
appraise	تقویم کردن تخمین زدن
estimate	تخمین زدن ارزیابی کردن
foreshow	از پیش نشان دادن تخمین زدن
undervaluing	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalues	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalue	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
range sensing	تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
overrating	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
weighted least square method	روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
overrate	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
gunner's rule	روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
three stage least squares method	روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
sensing	تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
estimate	تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates	تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated	تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating	تخمین زدن براورد براورد وضعیت
range error	اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد