English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English Persian
protective measures تدابیر احتیاطی
Other Matches
res ipsa loquitur این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
precautionary demand for money تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
tactic تدابیر جنگی
tactics تدابیر جنگی
tactical مربوط به تدابیر جنگی
strategy استراتژی فن تدابیر جنگی
strategies استراتژی فن تدابیر جنگی
tactically مربوط به تدابیر جنگی
ulterior plans تدابیر اجل بعدی
denial measures تدابیر ممانعت ازنفوذ دشمن
field expedient روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
d , top concept تدابیر مخصوص رساندن اماداز کارخانه یا سکو تا خط جبهه
national strategy مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
imprudence بی احتیاطی
precautionary احتیاطی
injudiciousness بی احتیاطی
forgetfulness بی احتیاطی
incaution بی احتیاطی
inconsiderateness بی احتیاطی
incautiousness بی احتیاطی
provisory احتیاطی
improvidence بی احتیاطی
indiscretions بی احتیاطی
discretionary احتیاطی
indiscretion بی احتیاطی
unwariness بی احتیاطی
cautionary احتیاطی
contingencies احتیاطی
contingency احتیاطی
want of precaution بی احتیاطی
provident fund وجوه احتیاطی
precaution اقدام احتیاطی
incautiously از روی بی احتیاطی
indiscreetly از روی بی احتیاطی
measure of prevention اقدام احتیاطی
per incuriam به علت بی احتیاطی
precautionary measures اقدامات احتیاطی
precautionary motive انگیزه احتیاطی
preventive action اقدامات احتیاطی
imprudently از روی بی احتیاطی
margin بودجه احتیاطی
riding slip خفت احتیاطی
precautions اقدام احتیاطی
carelessly از روی بی احتیاطی
contingency fund وجوه احتیاطی
contingency insurance بیمه احتیاطی
reserve fund سرمایه احتیاطی
buffer stock موجودی احتیاطی
Precautionary measures. اقدامات احتیاطی
detention pending trial توقیف احتیاطی
margins بودجه احتیاطی
improvidently از روی بی احتیاطی
preventive detention توقیف احتیاطی
caveat پیش بینی احتیاطی
caveats پیش بینی احتیاطی
contingency cover بیمه حمل احتیاطی
safety precaution پیش بینیهای احتیاطی
tactician متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
funded تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
general concepts تدابیر کلی روشهای کلی
brain washing مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
d , top concept تدابیر لازم برای رساندن سطح اماد سکو به سطح لازم در جبهه
injudiciously بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com