English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
high frequency interference تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
Other Matches
high frequency signal generator سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
carrier حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carriers حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
interference تداخل امواج
bleeding باند تداخل امواج
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
interference area ناحیه ی تداخل امواج
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
wobbulator تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
beat frequency فرکانس تداخل
radio frequency interference تداخل فرکانس رادیویی
frequency division multilexing مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
inductive interference تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
carrier فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carriers فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
scend در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
band محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
bands محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
h.f. فرکانس بالا
high frequency فرکانس بالا
radio frequency فرکانس بالا
high frequency resistance مقاومت فرکانس بالا
high frequency transformer مبدل فرکانس بالا
high frequency telephony فن تلفن فرکانس بالا
high frequency speaker بلندگوی فرکانس بالا
high frequency transistor ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency amplification تقویت فرکانس بالا
high frequency bias بایاس فرکانس بالا
high frequency welding جوشکاری فرکانس بالا
high frequency oscillation نوسان فرکانس بالا
high frequency voltage ولتاژ فرکانس بالا
high frequency field میدان فرکانس بالا
high frequency alternator مولد فرکانس بالا
high frequency alternating current جریان فرکانس بالا
first detector یکسوساز فرکانس بالا
high frequency tube لامپ فرکانس بالا
hight frequency current جریان فرکانس بالا
radio frequency biasing بایاسینگ فرکانس بالا
high frequency range ناحیه ی فرکانس بالا
high frequency performance رفتار فرکانس بالا
high frequency transmission انتقال فرکانس بالا
high frequency responce پاسخ فرکانس بالا
high frequency pentode پنتود فرکانس بالا
high frequency heating گرمایش فرکانس بالا
high frequency cable کابل فرکانس بالا
high frequency generator ژنراتور فرکانس بالا
high frequency furnace کوره فرکانس بالا
high frequency discharge تخلیه فرکانس بالا
high frequency circuit مدار فرکانس بالا
high frequency choke پیچک فرکانس بالا
high frequency heater گرمکن فرکانس بالا
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
high frequency energy انرژی فرکانس بالا
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency palsmagenerator مولد پلاسمای فرکانس بالا
vhf range ناحیه فرکانس خیلی بالا
high frequency winding سیم پیچی فرکانس بالا
high frequency amplification stag طبقه تقویت فرکانس بالا
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
high frequency alternating current جریان متناوب فرکانس بالا
high frequency alloy juction transistor ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit مدار معادل فرکانس بالا
high frequency carrier cable کابل کاریر فرکانس بالا
high frequency sound موج صوتی فرکانس بالا
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
high frequency amplifier تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency induction furnace کوره القایی فرکانس بالا
high frequency coil سیم پیچ فرکانس بالا
high frequency conductivity قابلیت هدایت فرکانس بالا
high frequency current gain تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency radio station ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
scans فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
parametric وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
high frequency gas discharge breakdown شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
high frequency radio direction finding جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
high frequency biasing پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
high frequency induction hardening سخت گردانی القایی فرکانس بالا
high frequency stabilized arc قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
modulating فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulates فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulate فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
middlemen دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
maskable سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
fdm Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
interrupts سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupting سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupt سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulating مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
non maskable interrupt سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
composite video سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
trellis coding روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
PRI خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
DSR سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
resonances وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
auctioneering device وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
modulator مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
ADPCM استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noise سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
coincidence circuit یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carrier سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carriers سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
asynchronous ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
beats تداخل
interference تداخل
beat تداخل
sensitivity کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivities کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
suppressor مقاومت ضد تداخل
cross talk تداخل صحبت
cross talk تداخل صدا
constructive interference تداخل فزاینده
electronic interfrence تداخل الکترونیکی
interferometer تداخل سنج
intercurrent تداخل کننده
anti interference capacitor خازن ضد تداخل
anti interference device دستگاه ضد تداخل
interfrometer تداخل سنج
interfrometry تداخل سنجی
interference filter صافی تداخل
interference eliminator صافی تداخل
electrical interface تداخل الکتریکی
adjacent channel interfernce تداخل کانال مجاور
monkey chatter تداخل کانال مجاور
cross talk تداخل صداها در تلفن
impenetrableness خاصیت عدم تداخل
cross talk تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
babbles تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
cross fire تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
babble تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
babbled تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
a pain in the neck <idiom> مزاحم
intruders مزاحم
intruder مزاحم
obtruder مزاحم
leeches مزاحم
troublous مزاحم
troubler مزاحم
troublemakers مزاحم
leech مزاحم
troublemaker مزاحم
plaguer مزاحم
interfering مزاحم
enfant terrible مزاحم
obtrusive مزاحم
importunate مزاحم
worrisome مزاحم
bothersome مزاحم
enfants terribles مزاحم
tiresome مزاحم
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
molested مزاحم شدن
interference current جریان مزاحم
interfere مزاحم شدن
parasitic current جریان مزاحم
parastic drag پسای مزاحم
to be a pain in the neck مزاحم بودن
burdensome tax مالیات مزاحم
profile drag پسای مزاحم
molest مزاحم شدن
interference wave موج مزاحم
background noise اصوات مزاحم
perturb مزاحم شدن
molesting مزاحم شدن
interference field میدان مزاحم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com