Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
English
Persian
cross talk
تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
Other Matches
signalling
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
beats
تداخل
beat
تداخل
interference
تداخل
anti interference device
دستگاه ضد تداخل
anti interference capacitor
خازن ضد تداخل
intercurrent
تداخل کننده
beat frequency
فرکانس تداخل
electronic interfrence
تداخل الکترونیکی
electrical interface
تداخل الکتریکی
constructive interference
تداخل فزاینده
interference
تداخل امواج
cross talk
تداخل صدا
cross talk
تداخل صحبت
interference eliminator
صافی تداخل
interfrometer
تداخل سنج
interferometer
تداخل سنج
interference filter
صافی تداخل
suppressor
مقاومت ضد تداخل
interfrometry
تداخل سنجی
diathermy interference
تداخل امواج دیاترمی
impenetrableness
خاصیت عدم تداخل
bleeding
باند تداخل امواج
radio frequency interference
تداخل فرکانس رادیویی
interference area
ناحیه ی تداخل امواج
cross talk
تداخل صداها در تلفن
interference zone
ناحیه ی تداخل امواج
monkey chatter
تداخل کانال مجاور
adjacent channel interfernce
تداخل کانال مجاور
inductive interference voltage
ولتاژ تداخل امواج القائی
babbles
تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
cross fire
تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
babbled
تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
babble
تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
high frequency interference
تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
biplane interference
تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
interlock
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocked
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
agent
فرستنده
transmitter
فرستنده
consignor
فرستنده
agents
فرستنده
chooser
فرستنده
transmitters
فرستنده
wireless station
فرستنده
shipper
فرستنده
transmitting set
فرستنده
sending set
فرستنده
sender
فرستنده
senders
فرستنده
forwarder
فرستنده
dispatcher
فرستنده
simulations
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
transreceiver
فرستنده و گیرنده
emergency transmitter
فرستنده اضطراری
senders
فرستنده پیام
transceiver
فرستنده و گیرنده
television broadcasting station
فرستنده تلویزیون
intermediate transmitter
فرستنده میانی
service area
برد فرستنده
sending state
کشور فرستنده
intermediate transmitter
فرستنده واسطه
pulse transmitter
فرستنده پالس
mobile station
فرستنده متحرک
sender
فرستنده پیام
noise transmitter
فرستنده پارازیت
jamming transmitter
فرستنده پارازیت
consignor
فرستنده کالا
transmitting antenna
انتن فرستنده
amateur station
فرستنده تفننی
transmitters
فرستنده رادیویی
transmitter
دستگاه فرستنده
transmitters
دستگاه فرستنده
amateur transmitter
فرستنده اماتور
transmitter
فرستنده رادیویی
forwarding country
کشور فرستنده
broadcast station
ایستگاه فرستنده
crosstalk
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
impluse sender
فرستنده ضربه جریان
long wave transmitter
فرستنده موج بلند
handie talkie
فرستنده دستی کوچک
handsets
دستگاه فرستنده وگیرنده
radio telephone transmitter
فرستنده تلفن بیسیم
shipper
فرستنده کالا با کشتی
transceiver
دستگاه گیرنده فرستنده
transmissive
انتقال دهنده فرستنده
directive sending
فرستنده جهت دار
directional transmitter
فرستنده جهت دار
reversing
داده ازگیرنده به فرستنده
reverses
داده ازگیرنده به فرستنده
reversed
داده ازگیرنده به فرستنده
broadcasting station
ایستگاه رادیویی فرستنده
handset
دستگاه فرستنده وگیرنده
reverse
داده ازگیرنده به فرستنده
amateur station call letters
علامت فرستنده تفننی
amateur bands
باندهای فرستنده تفننی
ultrashort wave transmitter
فرستنده موج خیلی کوتاه
squad car
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad cars
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
overlap
تداخل رنگ ها
[خصوصا در لبه طرح ها و موقع تعویض رنگ در نقشه]
transmitter signal element timing
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
omnidirectional
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
maintain watch
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
station break
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
frequency drift
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
carrier
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carriers
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
doppler effect
اثر برگشت امواج روی فرستنده
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
routes
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
route
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
universal
transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
backward
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
roaming
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
transceiver
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
backwards
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
roam
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
vor
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
roams
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
background noise
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
clocking
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
radio fix
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
inductive interference
تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
radio interference
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
sync
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
synchronization
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
radio fix
تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
sessions
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
session
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
dial up line
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
homing
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
diplexer
وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
acknowledged mail
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
diffraction
تجزیه نور در اثر تداخل انحنای نور انکسار نور
acknowledging
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledges
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledge
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
manipulative deception
تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
decca
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
radio position finding
روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
authentication
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
backward
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
radio beacon
برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com