Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
off the shelf
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
Other Matches
routing identifier
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
finished product
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
spot goods
کالاهای اماده تحویل
winterize
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
on guard
اماده توپگیری اماده برای توگیری
poisson distribution
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
received for shipment
تحویل شده برای حمل
reconsignment
تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
ground readiness
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
ready to die
اماده برای مرگ
to fit with
اماده کردن برای
fit to work
اماده برای کارکردن
on offer
اماده برای فروش
prompt to go
اماده برای رفتن
coverings
اماده برای برگرداندن توپ
up and running
اماده برای عملیات کامل
on guard
اماده برای دفاع باشید
batted
گل اماده برای کوزه گری
bats
گل اماده برای کوزه گری
mission ready
هواپیمای اماده برای پرواز
attention
شمشیرباز اماده برای مبارزه
to keep ome's powder dry
برای هر رویدادی اماده بودن
attentions
شمشیرباز اماده برای مبارزه
attack on preparation
شمشیرباز اماده برای حمله
to stand in the gap
برای دفاع اماده بودن
he was prone to mischief
برای دو بهمزنی و شیطنت اماده
covers
اماده برای برگرداندن توپ
bat
گل اماده برای کوزه گری
forthcomming
اماده برای ارائه کردن
cover
اماده برای برگرداندن توپ
to prepare for war
برای جنگ اماده شدن
coverings
اماده شدن برای دریافت توپ
cover
اماده شدن برای دریافت توپ
herbescent
اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
cram
خودرا برای امتحان اماده کردن
addressed
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
crams
خودرا برای امتحان اماده کردن
crammed
خودرا برای امتحان اماده کردن
cramming
خودرا برای امتحان اماده کردن
winterization
اماده کردن برای کار در زمستان
addresses
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
covers
اماده شدن برای دریافت توپ
platform load
بار اماده برای بارریزی هوایی
cumulative delivery diagram
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
pooled
عده کارمند اماده برای انجام امری
clutch start
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
tropicalization
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
repertoire
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
to the manner born
فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
pool
عده کارمند اماده برای انجام امری
pools
عده کارمند اماده برای انجام امری
groom
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
grooms
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
hypnotizable
اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
back wardation
خسارت دیر کرد در تحویل سهام برقراری مدت برای تسلیم مبیع
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
back-up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
despatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
civilian preparedness for war
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
back up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
sawhorse
نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
set up
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
vitrescent
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
dispatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
lime paste
اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
dispatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
tout temps prist
تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
reception station
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
hot site
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
reaction time
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
pilot engine
ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
turnkey
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
functional distribution
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
sedans
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
rig the ship
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
predigest
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
sedan
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
crammer
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
turnkey system
سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
supercritical
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
impact shipment
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
appropriation
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
master clear
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
Linotype
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
voyage repairs
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
bears
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
statitizing
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
panel
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
supply
تدارکات
munitions
تدارکات
supplies
تدارکات
supplying
تدارکات
supplied
تدارکات
provisions
تدارکات
warlike preparations
تدارکات جنگی
supply party
گروه تدارکات
accompanying supplies
تدارکات همراه
loose issue
تدارکات روباز
unit supply
تدارکات یکانی
unit supply
تدارکات یکان
supplied
تدارکات ملزومات
level of supply
سطح تدارکات
supply
تدارکات ملزومات
supplying
تدارکات ملزومات
follow up
تدارکات پشتیبان
supply support
پشتیبانی تدارکات
supply officer
افسر تدارکات
marriage preparations
تدارکات عروسی
supply point
نقطه تدارکات
general supplies
تدارکات عمومی
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
aerial supply
تدارکات از راه هوا
main supply route
راه اصلی تدارکات
logistic route
مسیرهای لجستیکی تدارکات
general issue
تدارکات عمومی ارتش
supply route
خط تدارکات راه اماد
deteriorating supplies
تدارکات فاسد شدنی
replenishment
تجدید تدارکات وسوخت
underway replenishment
تجدید تدارکات در مسیر حرکت
logistics
مبحث تدارکات لشکر کشی
provision
اذوقه تدارکات وسایل لازم
supply control
کنترل تدارکات اعتبار امادی
ramp alert
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
munition
تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
underway replenishment
تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
chandler
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
loose issue
تدارکات خارج شده از بسته بندی
DNS
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
principals
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
passing action
عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
principal
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
warning order
دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
distributions
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distribution
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
gl
مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
eagle flight
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
liveries
تحویل
solstice
تحویل
freed
تحویل
delivery
تحویل
utilization
تحویل
livery
تحویل
landing, storage, delivery
تحویل
process
تحویل
frees
تحویل
free
تحویل
freeing
تحویل
devolvement
تحویل
bailment
تحویل
prehension
تحویل
deliveries
تحویل
transter
تحویل
processes
تحویل
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
forwarded
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
delivery terms
نحوه تحویل
delivered
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
delivery to the home
تحویل در خانه
delivery terms
شرایط تحویل
supplying
تحویل ذخیره
delivery table
میز تحویل
delivery notice
اعلامیه تحویل
delivery side
سمت تحویل
delivery order
حواله تحویل
delivery speed
سرعت تحویل
delivery valve
سوپاپ تحویل
committed
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
demand satisfaction
تحویل درخواستها
takeover
تحویل گیری
takeovers
تحویل گیری
consigned
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
to hand over
تحویل دادن
delivery note
حواله تحویل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com