English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
throughput تدارک مستقیم اماد تدارک بیواسطه
Other Matches
procurement تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
in the pipeline [Colloquial] در تدارک
water supplies تدارک اب
purveying تدارک
purvey تدارک
purveyed تدارک
purveys تدارک
preparation تدارک
preparations تدارک
provision تدارک
water supply تدارک اب
procured تدارک کردن
supplied تدارک دیدن
procure تدارک کردن
supplying تدارک کردن
procures تدارک کردن
procuring تدارک کردن
preparations تدارک دیدن
preparation تدارک دیدن
provide تدارک دیدن
replenishing تدارک مجدد
provides تدارک دیدن
replenishes تدارک مجدد
supplying تدارک دیدن
replenished تدارک مجدد
make provisions تدارک دیدن
make preparations تدارک دیدن
make arrangements تدارک دیدن
replenish تدارک مجدد
logistic route تدارک کردن
supply تدارک کردن
permanent oppropriation تدارک دایمی
supply تدارک دیدن
logistics تدارک کردن
supplied تدارک کردن
prepared variation واریاسیون تدارک شده
logistics عمل تدارک یکانها
ammunition depot محل تدارک مهمات
accomodation تدارک جا اثاثیه تطابق
preparing تدارک دیدن پستاکردن
prepares تدارک دیدن پستاکردن
provided scheme برنامه تدارک شده
prepare تدارک دیدن پستاکردن
to prepare for war تدارک جنگ دیدن
supply فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supplying فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supplied فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
obligated stocks کالای تضمین شده یا تعهدشده از نظر تدارک
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
turnkey system سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
shop supply وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
local procurement تدارک محلی فراورده محلی
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
intrinsic بیواسطه
immediate بیواسطه
immediate experience تجربه بیواسطه
direct object مفعول بیواسطه
immediate knowledge معرفت بیواسطه
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
dasd Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
basic روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
directed مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
direct fire sights زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
elicitation کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
water supply اماد اب
bulk material اماد یک جا
water supplies اماد اب
bulk supply اماد عمده
unit supply اماد یکانی
commodity command فرماندهی اماد
air material اماد هوایی
class v supplies اماد طبقه 5
class iv supplies اماد طبقه 4
essential supply اماد ضروری
essential supply اماد حیاتی
supply support پشتیبانی اماد
supply sergeant گروهبان اماد
trained بنه اماد
air landed supply اماد هوانشستی
condition code کدوضعیت اماد
depot supply اماد امادگاهی
depot supply اماد دپویی
bulk supply اماد با کانتینر
development order دستوربهبود اماد
critical item اماد حساس
care of supplies مراقبت اماد
class ii supplies اماد طبقه 2
care of supplies نگهداری اماد
class i supplies اماد طبقه 1
consigned inventory اماد امانی
stocked اماد ذخیره
stock اماد ذخیره
follow up اماد بعدی
supply control کنترل اماد
categories انواع اماد
armed جنگ اماد
materiel management مدیریت اماد
resupply اماد مجدد
reserve stock اماد ذخیره
one day's supply یک روز اماد
requisition line خط درخواست اماد
shop supply اماد تعمیرگاهی
stockage ذخیره اماد
procurement تامین اماد
category اقلام اماد
assault supplies اماد هجومی
short supply اماد کم یاب
mission load اماد عملیاتی
level of supply سطح اماد
train بنه اماد
gratuitous issue اماد پیشکشی
supply point نقطه اماد
supply route اماد راه
trains بنه اماد
supply route مسیر اماد
follow up supply اماد بعدی
follow up supply اماد متعاقب
intransit stock اماد سیال
bulk material اماد حجیم
general supplies اماد عمومی
authorized allowance supplies سهمیه مجاز اماد
bulk supply اماد به طور قوال
class i activity اجرای اماد طبقه 1
available supply rate نواخت اماد موجود
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
centralized items اقلام اماد تمرکزی
automatic supply روش خودکار اماد
automatic supply سیستم اماد خودکار
class i installation انبار اماد طبقه 1
procured تهیه و تحویل اماد
back order اماد غیر موجود
procuring تهیه و تحویل اماد
procures تهیه و تحویل اماد
assemblages جمع اوری اماد
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
ammunition day of supply روز اماد مهمات
basic end item اقلام اولیه اماد
base reserves اماد مبنای ذخیره
procure تهیه و تحویل اماد
authorized allowance supplies سهمیه اماد مجاز
balanced supply اماد متعادل شده
ammunition point نقطه اماد مهمات
antimateriel agent عامل فساد اماد
application study بررسی پذیرش اماد
balanced stock ذخیره اماد متعادل
assemblage جمع اوری اماد
logistical مربوط به اماد یکانها
distribution جدول توزیع اماد
distributions جدول توزیع اماد
naval stores ذخایر و اماد دریایی
main supply route مسیر اصلی اماد
main supply route اماد راه اصلی
resources منابع اماد ذخایر
row stack فاصله اماد از دیوار
issue priority تقدم توزیع اماد
expendable property اماد مصرف شدنی
emergency leave سطح اماد اضطراری
required supply rate نواخت اماد موردنیاز
procurement تهیه و تحویل اماد
unit train بنه اماد یکان
table of distribution جدول تقسیم اماد
supply route خط تدارکات راه اماد
unit reserves اماد ذخیره یکانی
stock funds اعتبار نقدی اماد
short supply اماد کمبود دار
service stock اماد و کالاهای جنگی
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
resupply تجدید اماد کردن
requisition line مسیر درخواست اماد
early resupply تجدید اماد به موقع
inventory ذخیره موجودی اماد
deteriorating supplies اماد فاسد شدنی
development order دستور ساخت اماد
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
day of supply تعداد روزهای اماد
distribution point نقطه توزیع اماد
distribution area منطقه توزیع اماد
control level سطح کنترل اماد
class ii activity اجرای اماد طبقه 2
distribution point نقطه تقسیم اماد
control period دوره کنترل اماد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com