Dictiornary-Farsi | تراز اشکار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
visible balance	تراز اشکار


Other Matches

disruptive pattern	اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
camper level	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
storage level	تراز ذخیره تراز مخزن
contours	خطوط تراز یا منحنیهای تراز
manifesting	اشکار اشکار ساختن
manifests	اشکار اشکار ساختن
manifest	اشکار اشکار ساختن
manifested	اشکار اشکار ساختن
level	تراز کردن تراز
leveled	تراز کردن تراز
levels	تراز کردن تراز
levelled	تراز کردن تراز
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
obvious	اشکار
conspicuous	اشکار
plain	اشکار
explicit	اشکار
apparent	اشکار
plains	اشکار
plainer	اشکار
open-and-shut	اشکار
out	اشکار
crying	اشکار
open	اشکار
opened	اشکار
evident	اشکار
opens	اشکار
overt	اشکار
uncovered	اشکار
outed	اشکار
out-	اشکار
open and shut	اشکار
patent	اشکار
patented	اشکار
clear	:اشکار
patenting	اشکار
patents	اشکار
inapparent	نا اشکار
clearer	:اشکار
clearest	:اشکار
clears	:اشکار
inevidence	اشکار
burning disgrace	اشکار
flagrant	اشکار
semblable	اشکار
plainest	اشکار
market overt	بازار اشکار
unfold	اشکار کردن
unfolded	اشکار کردن
manifester	اشکار کننده
known	اشکار ساختن
unfolding	اشکار کردن
overt behavior	رفتار اشکار
open	ازاد اشکار
to make known	اشکار ساختن
let out	اشکار ساختن
lay open	اشکار کردن
axioms	حقیقت اشکار
kithe	اشکار ساختن
axiom	حقیقت اشکار
manifest need	نیاز اشکار
opens	ازاد اشکار
manifestative	اشکار سازنده
opened	ازاد اشکار
unfolds	اشکار کردن
decrypt	اشکار ساختن
revealed preference	ترجیح اشکار
transpicuous	فرا اشکار
flagrantly	باوقاحت اشکار
revealer	اشکار کننده
self evident	خود اشکار
self explanatory	واضح اشکار
self explaining	واضح اشکار
self-explanatory	واضح اشکار
to reveal itself	اشکار شدن
manifestation	اشکار سازی
manifestations	اشکار سازی
detection	اشکار سازی
decryption	اشکار سازی
transpicuous	روشن اشکار
it will manifest it self	اشکار خواهد شد
amende honorable	عذرخواهی اشکار
frequency demodulation	اشکار ساختن
explicit cost	هزینه اشکار
display	اشکار کردن
displayed	اشکار کردن
displaying	اشکار کردن
displays	اشکار کردن
explicit behavior	رفتار اشکار
evident to any one	نزدهمه اشکار
conspicuous defect	عیب اشکار
revealed preference	رجحان اشکار
to lay open	اشکار ساختن
revealed	اشکار کردن
bares	ساده اشکار
barer	ساده اشکار
bared	ساده اشکار
bare	ساده اشکار
visible	مرئی اشکار
detects	اشکار کردن
patently	بطور اشکار
notoriously	بطور اشکار
barest	ساده اشکار
baring	ساده اشکار
undisguised	اشکار بی تلبیس
signalled	اشکار مشخص
signaled	اشکار مشخص
explicit	اشکار صاف
reveals	اشکار کردن
avowals	افهار اشکار
avowal	افهار اشکار
reveal	اشکار کردن
signal	اشکار مشخص
detecting	اشکار کردن
glaring	اشکار مشهور
roundly	بی پرده اشکار
detected	اشکار کردن
detect	اشکار کردن
public	عامه اشکار
revelation	اشکار سازی افشاء
manifest dream content	محتوای اشکار رویا
plain text	متن واضح و اشکار
self revelation	خود اشکار سازی
palpably	بطور محسوس یا اشکار
revelations	اشکار سازی افشاء
manifest	صورت بار اشکار
palpable	قابل لمس اشکار
to make public	اشکار یا علنی کردن
untold	بی حساب اشکار نشده
the secret will open to me	ان راز بمن اشکار
manifest anxiety scale	مقیاس اضطراب اشکار
apparent electromotive force	نیروی برقرانی اشکار
manifested	صورت بار اشکار
manifesting	صورت بار اشکار
manifests	صورت بار اشکار
obviously	بطور اشکار یا معلوم
overt homosexuality	همجنس خواهی اشکار
open to the public	اشکار در نزد همه
it is obvious that	اشکار یا بدیهی است که
unfolding	فاش کردن اشکار شدن
to breathe one's simplicity	بسادگی کسی اشکار شدن
peeped	جوانه زدن اشکار شدن
peeping	جوانه زدن اشکار شدن
peeps	جوانه زدن اشکار شدن
unfolded	فاش کردن اشکار شدن
peep	جوانه زدن اشکار شدن
quarries	اشکار کردن معدن سنگ
quarry	اشکار کردن معدن سنگ
taylor manifest anxiety scale	مقیاس اضطراب اشکار تیلور
unfold	فاش کردن اشکار شدن
unfolds	فاش کردن اشکار شدن
quarrying	اشکار کردن معدن سنگ
oscillations	تفکیک امواج اشکار سازی
oscillation	تفکیک امواج اشکار سازی
to speak one's mind	اندیشه خود را اشکار کردن رک سخن گفتن
noise	اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
cold fault	نقص کامپیوتر که به محض روشن کردن اشکار میشود
noises	اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
surface plate	تراز
levels	هم تراز
levels	تراز
quadrant	تراز
f. with the woll	تراز
levelling straightedge	خط کش تراز
level with each other	در یک تراز
balances	تراز
balancing	تراز
balance	تراز
graphical site table	خط کش تراز
bottom level	تراز کف
degenerating	هم تراز
sites	تراز
level	تراز
level	هم تراز
degenerate	هم تراز
site	تراز
water level	تراز اب
sited	تراز
spirit level	تراز
spirit levels	تراز
degenerates	هم تراز
degenerated	هم تراز
yokefellow	هم تراز
flushes	تراز
levelled	تراز
levelled	هم تراز
leveled	هم تراز
leveled	تراز
flushing	تراز
flush	تراز
power level	تراز توان
black level	تراز سیاه
exceptional water level	تراز استثنایی اب
excitation state	تراز تحریک
even	تراز مساوی
rotational level	تراز چرخشی
degenerate orbitals	اوربیتالهای هم تراز